دوشنبه, مهر ۲

سند استراتژى ملى آمریکا براى عراق

شرق

 

ترجمه: احسان صحافیان

 

شرق

 

ترجمه: احسان صحافیان

 

• تعریف پیروزى در عراق
عراق جبهه مرکزى جنگ جهانى با تروریسم و از همین رو عنصرى ضرورى در جنگ بلندمدت علیه ایدئولوژى پرورش دهنده تروریسم جهانى است. باید توجه داشت که پیروزى در عراق متفاوت با جنگ هاى پیشین به صورت تسلیم دشمن یا وقوع یک رخداد واحد دیگر نیست. پیروزى نهایى مراحل متعددى دارد و توقع داریم که:
• در کوتاه مدت:
عراق پیشرفت تدریجى در جنگ با تروریست ها و خنثى سازى شورش داشته باشد و دستاوردهاى سیاسى قابل توجهى کسب کند، به ساخت نهادهاى دموکراتیک اقدام کند، از نیروهاى امنیتى توانمندى براى انجام فعالیت هاى اطلاعاتى برخوردار باشد، شبکه تروریست ها را ریشه کن کند، امنیت را برقرار سازد و اصلاحات اقتصادى کلیدى براى بنیان نهادن یک اقتصاد موفق را به پیش راند.
• در میان مدت:
عراق در نابودى تروریست ها و شورشیان توفیق یابد و قادر به تامین امنیت خود باشد و با یک دولت مشروطه و منتخب الگوى الهام بخشى براى هواداران اصلاحات در منطقه باشد و از پتانسیل اقتصادى خود به نحو مطلوب استفاده کند.
• در بلندمدت:
عراق باید قادر به ریشه کنى تروریست ها و خنثى سازى شورش باشد. عراق صلح طلب، متحد، باثبات، دموکراتیک و امن باشد و عراقى ها از نهادها و منابعى که براى حکومت عادلانه بر خودشان و ایجاد امنیت براى کشورشان لازم است برخوردار باشند.عراق شریکى در جنگ جهانى علیه تروریسم باشد و علیه غنى سازى مواد لازم براى جنگ افزار کشتارجمعى به مبارزه برخیزد، با جامعه جهانى یکپارچه شود، موتورى براى رشد اقتصادى منطقه باشد و فواید حکومت دموکراتیک بر منطقه را به کشورهاى منطقه بنمایاند.
• پیروزى در عراق جزء منافع حیاتى ایالات متحده است
جنگ با تروریسم چالش تعریف کننده نسل ماست همان گونه که کمونیسم و فاشیسم چالش هاى تعریف کننده نسل هاى پیشین بودند. همانند نبردهاى پیشین ایالات متحده متعهد است با این چالش روبه رو شود. از انجام هر اقدامى براى پیروزى دریغ نخواهیم کرد.
• پیروزى در عراق به ما کمک خواهد کرد در جنگ با تروریسم پیروز شویم
تروریست ها عراق را جبهه مرکزى جنگ با انسانیت مى دانند و ما باید عراق را جبهه مرکزى در جنگ خود با تروریسم بدانیم.
– اسامه بن لادن اعلام کرده است که: «جنگ جهانى سوم در عراق در حال آغاز است و آنجا به پایان خواهد رسید یا با پیروزى و افتخار و شکوه و یا با بدبختى و تحقیر.»
– معاون بن لادن ایمن الظواهرى عراق را مکان درگیرى بزرگترین نبرد دانسته است؛ جایى که او امید دارد آمریکایى ها را از آن اخراج کند و آنگاه موج جهاد را به کشورهاى سکولار همسایه عراق بکشاند.
– القاعده در عراق به رهبرى ابومصعب الزرقاوى علناً اعلام کرده است: «ما امروز در عراق مى جنگیم و فردا در سرزمین الحرمین (عربستان) و پس از آن در غرب.»
همان گونه که تروریست ها خود دریافته اند، نتیجه نبرد عراق، برد یا باخت، تاثیر مهمى در نتیجه نبرد کلى با تروریسم دارد.
آنچه در عراق مى گذرد بر سرنوشت نسل هاى آتى خاورمیانه تاثیر بسزایى دارد و همچنین تاثیر عمیقى بر امنیت ملى ما خواهد گذارد.
– زمین را در یکى از استراتژیک ترین مناطق جهان به تروریست ها واگذار کردن، اقتصاد جهان و امنیت، رشد و موفقیت آمریکا را در دهه هاى آتى به خطر خواهد انداخت.
– دموکراسى در حال ظهور در عراق وضعیت منطقه را که چند دهه انزوا پرورده است و بالندگى تروریسم فراملى که امروز به جان ما افتاده را موجب شده است دچار تغییر جدى خواهد کرد.
– ایدئولوژى بدسگال تروریست ها با پیشرفت آزادى و به رسمیت شناختن این واقعیت که تمام مردم از حق زندگى تحت دموکراسى و حکومت قانون، آزاد از سرکوب و ترس، با امید و خوش بینى به آینده برخوردارند مواجه خواهد شد.
• منافع پیروزى در عراق
از نظر اخلاقى شایسته است به مردم عراق یارى رسانیم. آمریکا دوستان خود را هنگام مواجهه با تیره روزى تنها نمى گذارد. به علاوه کمک به مردم عراق در چارچوب منافع ملى ماست. اگر ما و طرف عراقى همکار ما در عراق به پیروزى برسیم، آمریکا را از ویژگى هاى زیر بهره مند ساخته ایم:
• امن تر
– با سرنگونى صدام نیروى بى ثبات کننده منطقه، دیکتاتور ظالمى که سابقه پیگیرى و حتى ساخت سلاح هاى کشتار جمعى را داشت، دولتى حامى تروریسم بود، به همسایگانش تهاجم کرده بود و از طرق زیر به رویارویى جدى با آمریکا پرداخته بود:
– با فراهم کردن یک پشتوانه استراتژیک براى تروریست ها و فعال نگاه داشتن آنها
– با یارى رساندن به ایدئولوژى اى که آتش تروریسم بین المللى را شعله ورتر مى کند
ثابت مى کنیم که قدرت آزادى بیش از دیدگاه وارونه اى از خشونت، نفرت و بیداد است.
• قوى تر
– با اثبات قوت تعهد ما به دوستان مان و سرسختى اراده ما علیه دشمنان مان
– با تثبیت یک دوست و شریک جدید در جنگ با تروریسم در قلب خاورمیانه
• مطمئن تر به آینده
– از نظر سیاسى با تقویت هواداران اصلاحات در منطقه و پدیدار شدن چشم انداز تشکیل دولت هاى دموکراتیک و صلح دوست در منطقه اى که چند دهه منشاء بى ثباتى و رکود بوده است.
– از نظر اقتصادى با تسهیل اصلاحات رو به پیشرفت منطقه و محروم کردن تروریست ها از در دست گرفتن کنترل یکى از قطب هاى اقتصاد جهانى.
• پیامدهاى شکست
اگر ما و شریک عراقى مان در عراق شکست بخوریم، عراق تبدیل مى شود به:
– پناهگاه امن تروریست ها آنگونه که افغانستان سابقاً بود. باید اضافه کرد که این پایگاه این بار در استراتژیک ترین سرزمین با منابع طبیعى سرشار قابل بهره بردارى و به کارگیرى در حملات آینده تشکیل شده است.
– کشورى که ظلم و ارتکاب اعمال غیرانسانى در آن همانند افغانستان دوران طالبان فراگیر است.
– دولتى ناموفق و منبع بى ثباتى براى کل منطقه خاورمیانه که خطرات بى شمارى به همراه خود دارد و هزینه هاى غیرقابل محاسبه براى امنیت و موفقیت آمریکا.
• به علاوه اگر ما و شرکاى عراقى مان در عراق شکست بخوریم، تروریست ها:
پیروزى قاطعى بر ایالات متحده به دست آورده اند و تاکتیک هاى قطع سر، بمب گذارى هاى انتحارى و ارعاب بى رحمانه شهروندان مشروعیت خواهد یافت و دعوت به انجام حملات مرگبار بیشتر علیه آمریکا و سایر مردم کشورهاى آزاد سراسر جهان شدت خواهد گرفت. با ایجاد بى ثباتى در یک منطقه حیاتى، تضعیف دوستان مان و گشودن راه براى حملات تروریستى در خاک کشورمان خطر بزرگترى را پیش روى مردم ما قرارداده اند. تروریست ها در اعتقاد خود مبنى بر این که آمریکا قادر به مقاومت نیست و در صورت مواجهه با مصیبت فرار را بر قرار ترجیح خواهد داد، راسخ تر خواهند شد. اعتبار و تعهد آمریکا در منطقه و جهان زیر سئوال خواهد رفت. دوستان و دشمنان ما به یک اندازه در قدرت ما تشکیک خواهند کرد و این امر تلاش ما براى مواجهه با سایر تهدیدات امنیتى را دچار مشکل خواهد کرد و منافع اقتصادى و سیاسى ما را در سراسر جهان به خطر خواهد انداخت. القاعده از سال ۱۹۹۸ مکرراً ویتنام، بیروت و سومالى را نمونه هایى براى تشویق انجام حملات بیشتر علیه ایالات متحده ذکر کرده است. امواج دموکراتیک در حال رشد را در منطقه تضعیف کرده اند. اصلاح طلبان خاورمیانه هرگز وعده هاى آتى آمریکا براى حمایت از دموکراسى و پلورالیسم را در منطقه نخواهند پذیرفت و یک فرصت تاریخى براى حفظ امنیت آمریکا در بلندمدت بر باد خواهد رفت. اگر از عراق عقب نشینى کنیم، تروریست ها، ما و متحدان مان را تعقیب خواهند کرد و نبرد را به سایر نقاط منطقه و حتى سواحل ما خواهند کشاند.
• دشمنان ما و اهدافشان
ترکیب دشمن ما در عراق آمیخته اى است از مخالفان رادیکال، صدامیان و تروریست هایى که به القاعده وابسته اند یا این سازمان الهام بخش آنان است. این سه دسته در مخالفت با حکومت منتخب عراق و حضور نیروهاى ائتلاف اشتراک عقیده دارند گرچه هرکدام اهداف متفاوت و ناسازگارى را پیگیرى مى کنند.
• مخالفان رادیکال
بزرگترین گروه را تشکیل مى دهند. آنها عمدتاً عرب هاى سنى هستند که هرگز تغییر حکومت از صدام حسین به یک حکومت دموکراتیک را نپذیرفته اند. البته نمى توان گفت که تمام سنى هاى عرب در این دسته جاى مى گیرند. اما آنانى که در این دسته قرار مى گیرند با عراق جدیدى که در آن جزء گروه نخبگان نباشند، مخالفند. بسیارى از مخالفان رادیکال با قانون اساسى جدید مخالفند اما به تدریج بسیارى از آنها درمى یابند که عدم شرکت در روند دموکراتیک به منافع آنها آسیب رسانده است. به قضاوت ما بسیارى از افراد این گروه در صورتى که حکومت فدرال از حقوق اقلیت ها و منافع تمام جوامع حمایت کند، به تدریج از یک عراق دموکراتیک حمایت خواهند کرد.
• صدامیان و وفاداران رژیم سابق
آنها قصد بازسازى حکومت دیکتاتورى بعثى را دارند و نقشى کلیدى در برانگیختن احساسات علیه دولت عراق و ائتلاف بازى مى کنند. به قضاوت ما تنها مى توان نظر تعداد اندکى از این گروه را به نفع عراق دموکراتیک تغییر داد اما مى توان آنها را به حاشیه راند و مقدمات شکست آنها را توسط نیروهاى عراقى فراهم کرد.
• تروریست هاى وابسته به القاعده یا الهام گرفته از آن
این دسته کوچکترین دسته دشمن را تشکیل مى دهند که در عین حال مرگبارترین گروه است و آماده خطرآفرینى. این گروه مسئولیت عملیات مرگبار زیادى را دارد که مردم زیادى را به کشتن مى دهد و به عنوان ابزارى براى پیشبرد تروریسم عمل مى کند. به علاوه اهداف اسامه بن لادن یعنى ایجاد هرج و مرج در عراق را پیگیرى مى کند که امکان تشکیل پایگاهى براى سرنگونى حکومت همسایگان عراق و انجام حملات در خارج از منطقه و علیه خاک آمریکا را به آنها خواهد داد.تروریست ها عراق را کعبه آمال آرزوهاى خود یافته اند به همین دلیل تروریست ها و افراطیون تمام نقاط خاورمیانه و شمال آفریقا به عراق سرازیر شده و با افراطیون مذهبى بومى و اعضاى پیشین رژیم بعث هم نوا شده اند. این گروه را نمى توانیم جذب کنیم تنها مى توانیم از طریق تداوم عملیات ضدتروریستى به شکست، قتل یا اسارت آنها همت گماریم.عناصر دیگرى نیز از جمله جنایتکاران و افراطیون مذهبى شیعه روند دموکراتیک در عراق را تهدید مى کنند اما به داورى ما نیروهاى عراقى مى توانند چنان عناصرى را کنترل و یا آنها را در کوتاه مدت به سمت همکارى با روند سیاسى جارى عراق هدایت کنند.
• استراتژى دشمنان ما
به رغم این که عناصر نامتجانس دشمن اهداف متباینى با یکدیگر دارند، از یک مفهوم عملیاتى مشترک سود مى جویند: برانگیختن جامعه عراق با ترس یا زور به عدم همکارى با روند انتقال به دموکراسى از طریق القاى ناکارآمدى دولت در حال تشکیل عراق و ایجاد این شبهه که ائتلاف که انگیزه اى براى تداوم جنگ ندارد آن را تنها خواهد گذاشت.استراتژى دشمن در کوتاه مدت تهدید، ارعاب و تجزیه کشور است، استراتژى اى که در کوتاه مدت مفید است زیرا خراب کردن آسان تر از ساختن است اما این استراتژى در بلندمدت پایدار نخواهد بود زیرا توسط توده هاى بیشترى از مردم عراق رد خواهد شد.
• خطوط عمل دشمن
دشمن تلاش مى کند که: اراده ائتلاف و اراده مردم آمریکا را از طریق کشتار جمعى وحشیانه، قتل عام شهروندان و گروگان هاى عراقى، افزایش تعداد مجروحان و استفاده از رسانه ها براى پراکنش تبلیغات و ارعاب تضعیف کند. اعتماد به حکومت عراق را با خرابکارى در نقاط مهم شبکه هاى خدمات ضرورى (نفت و برق) از بین ببرد. اعتماد به نیروهاى امنیتى عراقى را از طریق تبلیغات، عملیات نفوذى و حملات وحشیانه به ضعفا و بیگناهان  تخریب و وحدت عراق را از طریق تبلیغ علیه اکثریت شیعه و انجام حملات با هدف جرقه زدن منازعه قومى و جنگ داخلى از میان بردارد. بناى پایگاه امن براى انجام حملات و اجراى حملاتى براى تضعیف روحیه. گستراندن نبرد به کشورهاى همسایه و وراى آن.
• استراتژى ما براى پیروزى روشن است
به مردم عراق کمک مى کنیم نسبت به بناى عراق جدید تحت لواى دولت مشروطه و برآمده از مردم که به حقوق مدنى احترام مى گذارد و نیروهاى امنیتى کافى براى برقرارى نظم داخلى و جلوگیرى از تبدیل عراق به پایگاه جدید تروریست ها در اختیار دارد، اقدام کنند. براى دستیابى به این هدف ما رویکرد جامعى در پیش خواهیم گرفت که تلاش هاى دولت ایالات متحده، دولت عراق و دولت هاى ائتلاف را تجمیع کند و مداخله فعال سازمان ملل و سایر سازمان هاى بین المللى و دولت هاى منطقه اى حامى را تشویق کند. استراتژى ما سه مسیر جامع دارد؛ سیاسى، امنیتى و اقتصادى که اگرچه هرکدام اهداف متفاوتى را پیگیرى مى کند همگى به عراقى ها یارى مى رساند بر تروریست ها، صدامیان و مخالفان رادیکال غلبه کنند و حکومت دموکراتیک جدیدى در عراق پى ریزى کنند.
• مسیر سیاسى
(انزوا، جلب مشارکت، ساخت) هدف: کمک به مردم عراق براى تشکیل دولتى دموکراتیک که از حمایت وسیع مردمى برخوردار باشد و از همین رو عناصر تشکیل دهنده دشمن را نزد افکار عمومى منزوى سازد.براى دستیابى به این هدف ما به دولت عراق کمک مى کنیم تا:صف عناصر سرسخت دشمن را از صف آنهایى که تحت تاثیر تبلیغات ما مبنى بر فایده مندى عراق دموکراتیک و قابل دوام قرار مى گیرند، جدا کند.آنهایى را که خارج از روند سیاسى هستند به مشارکت وادارد و آنهایى را که مى خواهند از خشونت دورى جویند از طریق مسیر رو به رشد مشارکت صلح جویانه دعوت به همکارى کند. نهادهایى باثبات، پلورال و نهادهاى ملى موثرى که بتوانند از منافع تمام عراقى ها حفاظت کنند و یکپارچگى کامل عراق در جامعه جهانى را تسهیل کنند، بسازند.
• مسیر امنیتى
(پاکسازى، کنترل، ساخت)هدف: توسعه ظرفیت عراقى ها براى برقرارى امنیت در کشورشان حین پیشبرد مبارزه براى شکست تروریست ها و خنثى سازى شورش.براى دستیابى به این هدف به دولت عراق کمک مى کنیم که: مناطق تحت کنترل دشمن را با تداوم رویکرد تهاجمى، قتل و به اسارت درآوردن جنگجویان دشمن و امحاى پناهگاه هاى امن از لوث وجود آنها پاک کنیم. مناطق آزاد شده از کنترل دشمن را با دادن این ضمانت به مردم که تحت کنترل یک دولت صلح دوست عراقى با حضور امنیتى قابل توجه نیروهاى عراقى قادر به فعالیت هاى روزمره خود خواهند بود، حفظ کنیم.نسبت به پرورش نیروهاى امنیتى عراقى اقدام کنیم و به نهادهاى محلى براى انجام خدمات ضرورى، پیشبرد حکومت قانون و پرورش جامعه مدنى ظرفیت لازم را اعطا کنیم.
• مسیر اقتصادى
(بازسازى، اصلاح، ساخت)هدف: یارى رساندن به دولت عراق در بناى زیرساخت لازم براى یک اقتصاد متوازن با ظرفیت انجام خدمات ضرورى براى دستیابى به این هدف. به دولت عراقى کمک مى کنیم تا زیرساخت غفلت شده عراق را احیا کند تا با خواسته هاى رو به رشد و نیازهاى یک اقتصاد رو به رشد هماهنگ شود. اقتصاد عراق که با جنگ، دیکتاتورى و تحریم هاى متعدد شکل گرفته است بازسازى شود تا در آینده بتواند به خود متکى باشد. براى بناى زیرساخت، ظرفیت نهادهاى عراقى شکل گیرد و به جامعه اقتصاد بین المللى مجدداً بپیوندد و رفاه عمومى عراقى ها را بهبود بخشد. این استراتژى جامع است و عناصر آن یکدیگر را به طور متقابل تقویت مى کنند.پیشرفت در هر کدام از مسیرهاى سیاسى، امنیتى و اقتصادى پیشرفت در مسیرهاى دیگر را تسهیل مى کند. براى مثال:
– با پیشرفت روند سیاسى، تروریست ها بیش از پیش ایزوله شده اند که این امر منجر به افزایش فاصله آنها از رهبران و مخفیگاه هایشان از شهروندان عراقى شده است و در نتیجه در مناطق سابقاً خشونت زده به امنیت بهتر، زیرساخت با ثبات تر و چشم انداز رشد اقتصادى و افزایش مشارکت سیاسى دست یافته ایم.
– از آنجا که عملیات امنیتى در فلوجه، موصل، تلعفر و سایر نقاط به قتل یا اسارت تروریست ها یا شورشیان رده بالا انجامیده است، ساکنان این مناطق به تدریج به سمت مشارکت در روند سیاسى، ثبت نام و شرکت گسترده در انتخابات و برخوردارى از وزن سیاسى در عراق جدید پیش رفته اند. با پیشرفت فعالیت هاى اقتصادى شهروندان عادى به زندگى عادى بازگشته اند و با نیروهاى امنیتى همکارى مى کنند.
– با پیشرفت فعالیت هاى اقتصادى شهروندان عادى به زندگى عادى بازگشته اند و در یک عراق صلح دوست سرمایه گذارى کرده اند و از همین رو انگیزه حمایت از روند سیاسى و همکارى با نیروهاى امنیتى را دارند.
• پیروزى زمان بر است، استراتژى ما کارآمد است
در عراق دستاوردهاى زیادى داشته ایم از جمله براندازى نظام سلطه صدام، پیشبرد مذاکرات براى تدوین قانون اساسى موقت، بازیابى حاکمیت کامل، برگزارى چند انتخابات ملى آزاد، تشکیل یک دولت منتخب، ارائه پیش نویس قانون اساسى دائم و به تصویب رساندن آن، به جریان انداختن یک واحد پول معتبر،بازیابى تدریجى زیرساخت اقتصادى فراموش شده عراق و تربیت و تجهیز نیروهاى امنیتى عراقى. با این وجود چالش هاى بسیارى غیر قابل حل باقى مانده است.
عراق در حال غلبه بر پیامدهاى ناشى از چند دهه ستم و جور است. ستم و جور حکومتى که صرفاً از خشم، وحشت و سبعیت نشأت گرفته بود. صدام عراق را نابود، اقتصاد آن را ویران و زیرساخت آن را ریشه کن کرد و سرمایه انسانى آن را تاراند. واقع گرایانه نیست که توقع داشته باشیم یک دموکراسى کاملاً کارآمد و قادر به شکست دشمنان و قادر به رفع تبعیض هاى ریشه دار ظرف کمتر از سه سال از سقوط صدام برقرار شود.ما و مردم عراق در حال نبرد با یک دشمن بى رحم هستیم که با انگیزه هاى متفاوت در قالب شبکه هاى مختلف به ستیز با ما برخاسته است. براى به دست آوردن یک تصویر مناسب از این دشمن، درک عناصر تشکیل دهنده و نقاط ضعف و شکست دادن آن نیازمند صبر، پایدارى و تلاش مصممانه در راستاى هر سه مسیر استراتژیک پیش گفته هستیم.
براى شکست تروریسم و شورش از نظر تاریخى به ترکیبى از ابزارهاى سیاسى، اقتصادى و نظامى و سال ها زمان نیاز داریم. درگیرى هاى عراق با منازعات دیگر که در آن شورشیان معمولاً فرماندهى واحدى دارند و یا براى جلب قلوب و اذهان مردم برنامه تبلیغاتى موفقیت آمیزى به مرحله اجرا درآورده اند، متفاوت است. با این وجود سطوح متفاوتى از خشونت احتمالاً در سال هاى آتى از عراق رخت نخواهد بست.احساسات خصومت آفرین در منطقه موج مى زند. ایران (ادعاى اثبات نشده آمریکا-م) و سوریه در حمایت از دولت جدید عراق کوتاهى مى کنند و به طرق متعددى آن را نادیده مى گیرند. چند بازیگر فعال منطقه، تنها اخیراً براى حمایت از ظهور یک عراق دموکراتیک و باثبات اقدام کرده اند.جامعه سنى ها همچنان در جست وجوى رهبرى قدرتمند و قابل اتکاست. اگرچه شمارى از سنى ها تحت حکومت صدام ستم کشیدند، رهبرانى که آنها را نمایندگى مى کنند بیشتر مرتبطین با حزب بعث اند و نه از سران اپوزیسیون رژیم. جامعه دینى سنى نیز همچنان در جست وجوى رهبرى قدرتمند و قابل اتکاست. جامعه دینى سنى ها داراى سلسله مراتب کمتر و پراکندگى بیشتر است، امرى که در سیاست سنى ها نمود یافته است. در نتیجه این حقایق شمار  اندکى از رهبران سنى نمایندگى جامعه وسیع سنى هاى عراق را به عهده گرفته اند. در انتخابات ماه دسامبر رهبران سنى که قادر به بر عهده گرفتن نمایندگى مشروع جامعه هستند انتخاب خواهند شد. (انتخاب شدند- م)
بسیارى از سنى ها با این حقیقت که دیگر قدرت را به طور انحصارى در عراق بر عهده نخواهند داشت خو گرفته اند. آنها به تدریج نقش خود در یک کشور دموکراتیک را که در آن اقلیت محسوب مى شوند، مى پذیرند به خصوص که در آن حقوق و منافع اقلیت ها رعایت مى شود.
بسیارى از جوامع عراق نسبت به حکومت مرکزى سوء ظن دارند و درخصوص شکل گیرى یک دولت عراقى که در آن قدرت در بغداد متمرکز شده باشد، حساسیت دارند.تبعیت آنها از یک حکومت متحد عراقى بسته به این دارد که دولت مرکزى اراده و قابلیت حکومت موثر و عادلانه به نمایندگى از همه عراقى ها را داشته باشد.
تلاش هاى پیشین براى تصحیح خطاهاى گذشته گاهى سنى ها را که ارتباطى با جنایات صدام نداشته اند منزوى کرده است. رهبران عراق بایست مشى بینابین اتخاذ کنند.
در پیامد دموکراتیزاسیون عراق، گروه هاى جدیدى شکل گرفته اند که همه آنها متعهد به هدف مشترک ایجاد یک عراق آزاد، تکثرگرا و دموکراتیک نیستند. برخى از این گروه ها مانند اعضاى شبه نظامیان مهدى تلاش کرده اند نارضایتى در مورد حضور نیروهاى نظامى ائتلاف را افزایش دهند و بارها به طرز خشونت آمیزى با سایر گروه ها به مبارزه برخاسته اند.تداوم حضور و تاثیر شبه نظامیان و گروه هاى مسلح که اغلب به احزاب سیاسى وابسته اند، برقرارى حکومت قانون را در برخى مناطق عراق مختل کرده  است. این گروه ها گاه به درون نیروهاى پلیس نفوذ کرده اند و در مناطقى از کشور آتش خشونت و نزاع را برافروخته اند.اقتصاد عراق همچنان از وجوه مختلف اسیر اقتصاد به شدت متمرکز و نهادهاى متزلزل و فاسد است. ساخت نهادهاى جدید، اصلاح نهادهاى قدیمى و اتخاذ سیاست هاى جدید براى تقویت رشد اقتصادى لازم است. طبقه متوسط عراق تنها در صورتى موفقیت را تجربه مى کند که دولت از حجم عظیم یارانه هاى پرداختى خود که سربار اقتصاد شده اند بکاهد.
• چرا استراتژى ما مشروط است (و باید باشد)
پیروزى در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بسته به پیشرفت ما در غلبه بر چالش هاى زیر و شرایط میدانى کشور عراق دارد. استراتژى ما در مسیرهاى سیاسى، امنیتى و اقتصادى در حال مهیا ساختن شرایط براى پیروزى است.
این شرایط مشتمل است بر:
– پیشرفت در روند سیاسى عراق و افزایش تمایل عراقى ها به مصالحه سیاسى
-یکپارچگى در فرآیند تربیت نیروهاى امنیتى عراق
به کار بستن اصلاحات اقتصادى و تعهد به آن توسط رهبران عراق
-افزایش همکارى همسایگان عراق
-افزایش کمک جامعه بین المللى
-تداوم کمک مردم آمریکا
اگرچه به پیروزى در عراق مطمئنیم، زمان خاصى را براى تحقق هر یک از مراحل در نظر نمى گیریم. زیرا زمان بندى پیروزى به تحقق شرایط خاصى وابسته است و نه زمان بندى هاى اجبارى.تعیین ضرب الاجل یا جدول زمانى براى عقب نشینى نیروهاى ائتلاف بدون در نظر گرفتن شرایط میدانى غیرمسئولانه و مرگبار است زیرا این امر به تروریست ها، صدامیان و مخالفان رادیکال امید مى دهد که براى پیروزى تنها لازم است اندکى صبر کنند.
هیچ جنگى تا کنون طبق یک جدول زمانى به پیروزى نرسیده است و این یکى نیز از همین قاعده پیروى مى کند.
البته نباید از نظر دور داشت که قرار نیست وضعیت نیروهاى ائتلاف در عراق (چه نظامى و چه سیاسى) یکنواخت باقى بماند. برعکس، ما مداوماً چگونگى استقرار و عملکرد خود را طبق تغییرات در اوضاع و قابلیت هاى عراق ارتقا مى بخشیم. شمار نیروهاى حاضر در صحنه ائتلاف جایى که براى شکست دشمن یا اتخاذ تدابیر شدید امنیتى براى برگزارى رویدادهاى سیاسى عمده مانند رفراندوم و انتخابات لازم است افزایش مى یابد. با این حال حجم نیروها با گذشت زمان کاهش خواهد یافت زیرا عراقى ها به تدریج مسئولیت هاى امنیتى و مدنى بیشتر و بیشترى را به عهده مى گیرند.توقع داریم با پیشرفت اوضاع سیاسى و رشد و افزایش کسب تجربه نیروهاى امنیتى عراق چگونگى استقرار نیروهاى ما در سال آینده تغییر کند، اما نمى توانیم در این باره ضمانت دهیم. به تدریج با بر عهده گرفتن مسئولیت بیشتر از سوى نیروهاى امنیتى عراقى، نیروهاى ائتلاف براى ایفاى نقش حمایتى در اکثر نقاط آماده خواهند شد. ماموریت نیروهاى ما تغییر خواهد کرد؛ از اجراى عملیات و حفظ صلح به عملیات تخصصى تر و با هدف گیرى خطرناک ترین تروریست ها و شبکه هاى رهبرى تبدیل خواهد شد.با بهبود شرایط امنیتى و افزایش توان نیروهاى امنیتى عراق، برقرارى امنیت در کشور سهل تر خواهد بود و نیروهاى ما به گونه اى روزافزون از شهرها خارج خواهند شد، شمار پایگاه هایى که اداره مى کنیم کاهش خواهد یافت و از شمار گشت هاى نیروهاى نظامى و انتظامى کم خواهد شد.در حالى که حضور نظامى ما کمتر قابل رویت خواهد بود، براى رویارویى با دشمن در هر زمانى که تجمع یابد و سازمان دهى شود مرگبار و قاطع باقى خواهد ماند.
با تغییر آرایش سربازان ما آرایش نظامى سایر اعضاى ائتلاف نیز تغییر خواهد یافت. ما و عراقى ها باید براى کار با آنها و هماهنگ کردن تلاش هایمان در جبهه هاى مختلف تلاش کنیم.
شوراى امنیت ملى آمریکا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *