طرحهای امپریالیستی را در هم شکنید!
جنبش همبستگی متحد را بپا کنید!
تارنگاشت عدالت
منبع: دمکراسی مردم
طرحهای امپریالیستی را در هم شکنید!
جنبش همبستگی متحد را بپا کنید!
تارنگاشت عدالت
منبع: دمکراسی مردم
کنفرانس به جهان معاصر یادآور شد که آمریکا و متحدان آن- از لبنان و فلسطین تا عراق و افغانستان- به نام دمکراسی، عدالت و آزادی، ویرانی عظیمی به شکل بیعدالتی، به بند کشدن آزادی و قتل عام به وجود آورده اند. آمریکا هنوز میخواهد این را در بخشهای دیگر جهان، به خصوص در ایران تکرار کند. ایجاد وسیعترین اتحاد میان نیروهای مقاومتکننده و به پا کردن وسیعترین پایگاه حمایت برای ابراز همبستگی با مقاومت، نیاز زمان است.
پراکاش کارات، دبیرکل حزب کمونیست هند (مارکسیست) در حال سخنرانی در کنفرانس دهلی نو
در روزهای ۱۴- ۱٢، ٢٠٠٧ «کنفرانس بینالمللی پیرامون جنگ، امپریالیسم و مقاومت: غرب آسیا» در «مرکز بینالمللی هند» در دهلی نو برگزار شد. این اولین رویداد مهم از این دست بود که در آن جمعی از سخنرانان برجسته از غرب آسیا، نظرات دست اول خود پیرامون تحولات منطقه را مطرح میکردند. سالن کنفرانس طی سه روز کنفرانس، مملو از حضار بسیار مطلع و علاقهمند بود. کنفرانس با صدور قطعنامهای به کار خود پایان داد که خواهان کارزار علیه سلطه امپریالیستی بر غرب آسیا و پایان دادن به روابط نظامی و امنیتی هند با اسرائیل شده است.
برخی سخنرانان از غرب آسیا و دیگر کشورها عبارت بودند از: جمال جمعه (فلسطین)، مایکل وارشواسکی (اسرائیل)، فواز ترابلسی (لبنان)، محسن صالح (لبنان)، کمال مجید (عراق)، جورج جابور (سوریه)، علی آتاسی (سوریه)، آلن هارت (بریتانیا)، عایشه صدیق (پاکستان) و … از میان سخنرانان اهل هند از افراد زیر میتوان نام برد: پراکاش کارات، آ. ب. باردهان، رامویلاس پسوان، اعجاز احمد، سیما مصطفی، حمید انصاری، نهال سینگ، ام. ک. بهادراکومار.
وظیفه این کنفرانس تنها شناختن ماهیت تهاجم امپریالیستی در غرب آسیا نبود، بلکه تبادل نظر پیرامون تجربیات خلقهایی را نیز که در برابر امپراتوری آمریکا در منطقه مقاومت میکنند، در بر میگرفت. ماهیت سیاستهای آپارتاید حکومت اسرائیل و سعی آن برای بیرون راندن خلق فلسطین از طریق جهمنی کردن شرایط زندگی فلسطینیها در اسرائیل و مناطق اشغالی، به وضوح از جانب سخنرانان مطرح شد. سیاستهای کنونی اتحاد آمریکا- اسرائیل در منطقه، به علت استفاده آنها از عینک استعماری برای نگاه کردن به منطقه، نمیتواند پیروز شود. مردم عراق تا اینجا توانسته اند آمریکا و متحدانش را در میدان شکست دهند، حتا اگر به علت جنگ و اشغال، این به قیمت از هم گسیختگی حکومت و ویرانی کشورشان تمام شده باشد. تلاشهای اسرائیل برای تحمیل اراده خود بر مردم فلسطین و ملت لبنان نیز شکست خورده است. مقاومت ملی لبنان، متشکل از حزبالله و امل شیعه، گروههای مسیحی، حزب کمونیست لبنان و دیگر بخشهای چپ، افسانه توان نظامی غیرقابل شکست اسرائیل را نابود کرده است. سرنوشت مشابهی در انتظار آمریکا است، اگر در ایران دست به یک ماجراجویی نظامی دیگر بزند. سخنرانان یکی بعد از دیگری، توضیح دادند که چرا جنگ آمریکا و اسرائیل علیه خلقهای غرب آسیا نمیتواند پیروز شود.
غرب آسیا، به دلیل موقعیت جغرافیایی- استراتژیک و نفت آن، همیشه توجه قدرتهای جهان را به خود جلب کرده است. این منطقه و مردم آن، از قرن گذشته تاکنون برای بقای خود در برابر توسعهطلبی آمریکا و اسرائیل جنگیده اند. حکومت نژادپرست- صهیونیستی اسرائیل و آمریکا به جای دمکراسی، آزادی و صلح، به این منطقه جنگ، ویرانی، اخراج و جنایت صادر کرده اند.
به گفته جمال جمعه، یکی از شرکتکنندگان در کنفرانس، در سال ١٩۴۸ طی چیزی که فلسطینیها امروزه آن را «نکبه» [فاجعه] مینامند، ۸٠٠هزاز فلسطینی از میهن خود اخراج و ۵٣ روستا کاملاً ویران شد. آنچه که اسرائیل امروزه ایجاد آن را پیشنهاد میکند، فلسطین گتو شده و باریکی است که فقط ١٢ درصد از قلمرو اصلی تاریخی آن را در بر میگیرد، آنهم (جدای از نواز غزه) تقسیم شده به سه منطقه پراکنده و احاطه شده به وسیله دیوار آپارتایدی که دادگاه بینالمللی لاهه هم، آن را غیرقانونی اعلام کرده است.
نیاز آمریکا به کنترل نفت در غرب آسیا بر کشورهای این منطقه نیز تأثیر گذاشته است. نمونه بارز آن عراق است. عراق که بعد از عربستان سعودی دومین ذخایر نفت جهان را دارد، به بهانه سلاحهای کشتار جمعی، مورد تجاوز سبعانه آمریکا قرار گرفته است. به گفته اعجاز احمد، طی هفت سال جنگ و تحریم (۱٩٩٧- ١٩٩٠) یک میلیون و دویست هزار نفر در عراق کشته شده اند، که نیم میلون نفر آنها کودکان بوده اند. در سال ۲٠٠۶، لبنان مورد حمله اسرائیل قرار گرفت، و اکنون ایران مورد تهدید است. آیا این جنگ علیه تروریسم است؟ آیا این چهره دمکراسی عرضه شده است؟ آیا این آزادی است که قرار است جای بیثباتی و اقتدارگرایی را بگیرد؟ این کنفرانس یک صدا گفت: «خیر». همه سخنرانان، که از بخشهای مختلف جهان در کنفرانس شرکت کرده بودند، یکی بعد از دیگری، تجاوز آمریکا و اسرائیل به حق حاکمیت ملتها، به جوامع و حرمت خلقهای غرب آسیا را طرد کردند.
مباحث
برای بحث مشکلات خاص هر کشور، کنفرانس به بخشهای مختلف تقسیم شده بود. عراق، فلسطین، سوریه، لبنان و ایران موضوعات کانونی مباحث بودند، ضمن آنکه به آمریکا و متحدان آن نیز توجه لازم مبذول شد. پاراکاش کارات به شیوایی، شالوده اتحاد نخبگان هند با آمریکا را افشا کرد.
لبنان
اسرائیل- ششمین قدرت نظامی جهان- به نحو از پیش طراحی شدهای در سال ۲٠٠۶ به لبنان حمله کرد، اما مردم این کشور با هم تحت رهبری جبهه رهاییبخش لبنان به پیشگامی سازمان میلیشای حزبالله، علیه تجاوز صهیونیستی جنگیدند. به گفته علی فایاد، این یک جنگ دفاعی در برابر امپریالیسم برای حفظ حاکمیت مردم و احترام مردم بود. جبهه، مجموعهای از نیروهای مترقی، فرای خطوط مذهبی و ایدئولوژیک بود. شیعه، سنی، مسیحی، کمونیست، همگی دست در دست هم با هدف دفاع از سرزمین خود در برابر تجاوز اسرائیل، برای آزادی آنهایی که در زندانهای اسرائیل به سر میبرند و برای آزادی آن بخش از خاک لبنان که در اشغال اسرائیل است، متحد شدند.
اتحاد سیاسی وسیع لبنان، افسانه تجاوز از جانب حزبالله را باطل کرد. با این وجود، اعجاز احمد نسبت به پایداری این نوع اتحاد علیه طرح امپریالیستی اظهار نگرانی کرد. او اتحاد دایمی همه بخشهای جامعه لبنان را کلید پیروزی بر سطلهطلبی آمریکا دانست. در تأیید بحث اتحاد وسیعتر مردم لبنان، فاواز ترابلسی، سخنران دیگر، اظهار داشت: «در این نقطه از زمان، سکتاریسم بسیار خطرناک است.»
فلسطین
مردم فلسطین در سرزمین خود تحقیر میشوند. حکومت صهیونیستی از شیوههای گوناگون برای منزوی کردن فلسطینیها، سرکوب آزادی آنها و بریدن صدایشان، استفاده کرده است. جمال جمعه به چند شیوه مهم زیر اشاره کرد:
الف- مستعمره کردن از طریق ایجاد شهرکهای یهودینشین
ب- محاصره اقتصادی
ج- جادههای کمربندی که فقط اهالی شهرکهای یهودینشین میتوانند از آنها استفاده کنند و اراضی فلسطینیها را به واحدهای گتو شده مختلف تقسیم میکنند
د- تخریب حساب شده روحیه مقاومت
ه- منزوی و مستعمره کردن بیتالمقدس
اسرائیل در سال ۲٠٠۲ ایجاد دیوار آپارتاید را آغاز کرد که تنها در بیتالمقدس موجب اخراج ١۲٠هزار فلسطینی شده است. به رغم همه این قساوتها، جمال جمعه مقاومت را تنها راهحل میداند. پیام او این است: «ما بخشی از این سرزمین، هوای آن، تاریخ آن هستیم. و ما آینده آن خواهیم بود.» او با گفتن اینکه در فلسطین «بودن یعنی مقاومت» به سخنان خود پایان داد.
به گفته مایکل وارشواسکی، فلسطین خط مقدم مقاومت جهانی در برابر امپریالیسم بوده است. او همچنین توضیح داد که قراداد اوسلو، با تمام مشکلاتش، بخشی از استعمارزدایی بود، اما آنچه بعد از اوسلو اتفاق افتاده است حرکت به سوی استعمار دوباره جهان است. اکنون آمریکا و اسرائیل سعی دارند آنچه را که امپریالیسم با اکراه واگذار کرده بود، پس بگیرند. مشکلی که آنها دارند این است که استعمار و نگرش استعماری نمیتواند در جهان کنونی پیروز شود. به همین دلیل است که اسرائیل و آمریکا به طور مستمر شگفتزده میشوند. آنها موقعی که در عراق با شکست مواجه شدند، موقعی که نتوانستند مردم لبنان را شکست دهند، شگفتزده شدند و مقاومت مردم فلسطین دایماً آنها را شگفتزده میکند.
محسن صالح مسأله فلسطینیها را از زاویه حقوق بشر بررسی کرد. او گفت: «مردم فلسطین انسان هستند، بگذارید آنها با حرمت زندگی کنند.» او علاوه بر این، گفت: «پایان دادن به اشغال فلسطین راهحل همه مشکلات است.»
سخنرانان از حمایت جنبش ملی هند و حمایت دولت هند از امر فلسطین سخن گفتند و اظهار امیدواری کردند که انحراف کنونی در سیاست خارجی هند تصحیح شود. آنها همچنین از بخشها و احزاب مترقی خواستند افکار عمومی را در حمایت از جنبش مقاومت فلسطین بسیج کنند.
عراق و سوریه
آمریکا به بهانه سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد. به گفته نهال سینگ، حمله به عراق به خاطر تحقق بخشیدن به رؤیای آمریکا برای سطله بر جهان صورت گرفت. به گفته کمال مجید، یک تبعیدی عراقی که در بریتانیا زندگی میکند، حمله آمریکا به عراق غیرقانونی بود، زیرا قوانین سازمان ملل را زیر پا گذاشت. استدلال دیگری که آمریکا در حمایت از حمله به عراق عنوان میکرد این بود که جمعیت عراق را از چنگال رژیم دیکتاتوری صدام حسین آزاد کند. با این وجود، برای عراقیها آزادی یک رؤیای دور باقی مانده است. امروزه، دو میلیون نفر عراقی آواره شده اند، دو میلیون نفر کشور خود را ترک کرده و در کشورهای همسایه پناه گرفته اند، چهار میلیون و نیم کودک دچار سوءتغذیه اند و یک میلیون نفر کشته شده اند. نیروهای آمریکا و متحدان آن با مقاومت مردم عراق مواجه اند. دولت بوش که راهی برای خروج از عراق پیدا نکرده، سعی دارد با ترسیم جنگ به عنوان تعصبگرایی سنیها، مقاومت عراق را گروهگرایانه بنماید. با این وجود، کمال مجید تبلیغات آمریکا را به طور کامل طرد کرد و گفت که ٧٠ درصد جمعیت عراق، شامل شیعیان، سنیها، کردها برای استقرار حاکمیت خود مبارزه میکنند.
سخنرانان در ارتباط با سوریه نسبت به خطر دخالت آمریکا در سوریه هشدار دادند. علی آتاسی این نظر را نیز عنوان کرد که برای مبارزه با امپریالیسم در منطقه، مهم است که مردم دمکراسی داشته باشند. رژیمهای اقتدارگرا، با پایگاه اجتماعی محدودشان قادر به مقابله پیروزمند با نیروهای امپریالیستی نیستند. قصور رژیمهای عرب در بپا کردن این مقاومت مردمی است که به امپریالیسم کمک میکند.
ایران
در شرایطی که بازیگران اصلی در غرب آسیا تحت حمله قرار دارند، یا از طرف آمریکا و متحدانش هدف بیثبات کردن قرار گرفته اند، درک بحران ایران حیاتی است. امروزه، ایران نقشی فراتر از مرز جغرافیایی خود به عهده دارد. ایران تنها صدای مستقل در منطقه است که خارج از سطله آمریکا وجود دارد. اما، نقشه جنگ علیه ایران، نهایی شده است. نومحافظهکاران جنگافروز منتظر لحظه مناسبی هستند که به بهانه موضوع غنیسازی اتمی و سلاحهای اتمی به ایران حمله کنند.
با این وجود ایران به کرات گفته است که هیچ برنامهای برای تولید سلاحهای اتمی ندارد و از حق حاکمیت استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، منجمله غنیسازی، برخوردار است. آمریکا و متحدان آن به جای مذاکره پیرامون راهحلی که بر اساس آن ایران بتواند برنامه انرژی اتمی صلحآمیز و نه سلاحهای اتمی داشته باشد، میخواهند از این بهانه برای حمله نظامی به ایران- که پیآمدهای فاجعهباری برای منطقه خواهد داشت- استفاده کنند.
آمریکا و متحدان آن
به گفته بهادراکومار، یکی از خصوصیات مهم سیاستهای قرن بیست و یکم، برقراری سطله منطقهای از طریق اتحادها است. امپریالیسم آمریکا از طریق متحدان قدیمی خود، مانند اسرائیل و بریتانیا جنگ علیه کشورهای جهان سوم را به راه انداخته است. اکنون، شرکای کوچک جدید مانند پاکستان و هند برای تبدیل شدن به قدرتهای منطقهای با سلطهطلبی آمریکا همکاری میکنند. رأی هند علیه ایران، معامله اتمی هند- آمریکا، معاملات دفاعی- استراتژیک با اسرائیل و تعهد فراموش شده ما به امر فلسطین، مظاهر انحراف از سیاست خارجی هند است. عایشه صدیق، سخنران از پاکستان، اظهار داشت رژیم و نخبگان سیاسی پاکستان در مورد موضوع غرب آسیا جدی نیستند. او چند دلیل برای این بیتفاوتی برشمرد:
الف- اقتصاد نئولیبرالی بازار آزاد، قوه تفکر سیاسی نخبگان پاکستان را تیره کرده است. هیچکس نمیخواهد سیاست و هژمونی آمریکا را چالش کند.
ب- پاکستان، مانند هند، به شریک استراتژیک طرح امپریالیستی آمریکا، تبدیل شده است.
نظر احزاب سیاسی در باره غرب آسیا
در کنفرانس، رهبران احزاب سیاسی مختلف ضمن اظهار نظرات خود پیرامون بحرانهای جاری در غرب آسیا، اقدامات اصلاحی برای کاهش تشنج در منطقه را پیشنهاد کردند.
آ. ب. بارداهان، دبیرکل حزب کمونیست هند، گفت در غرب آسیا دو گرایش با هم در حال جنگند. در یک طرف خلقها برای استقلال، عدالت و حرمت مبارزه میکنند، در حالی که گرایش دوم نیروهای امپریالیستی سلطه را نمایندگی میکنند. او از اینکه دولت «اتئلاف ترقیخواه متحد» پا در جای پای رژیم «ائتلاف دمکراتیک ملی» میگذارد، نگرانی شدید خود را ابراز کرد. او گفت مادام که نیروهای سطلهطلب از منطقه خارج نشده و حق حیات فلسطین به عنوان یک حکومت مستقل را به رسمیت نشناسند، غرب آسیا همچنان یک منطقه جنگ و درگیری باقی خواهد ماند.
پراکاش کارات، دبیرکل حزب کمونیست هند (مارکسیست) گفت جنبش فلسطین یک جنبش آزادی ملی است و دولت هند نباید به امر این طولانیترین جنگ استقلال خیانت کند. او از دولت «ائتلاف ترقیخواه ملی» به خاطر دور شدن از «برنامه حداقل مشترک» انتقاد کرد و گفت همکاری استراتژیکی که هند با آمریکا به دنبال آن است، بخشی از «برنامه حداقل مشترک» نیست. «برنامه حداقل مشترک» به وضوح میگوید هند باید یک سیاست خارجی مستقل را دنبال کند و هر انحرافی از این، پیآمدهای جدی خواهد داشت. به گفته او، سیاست خارجی چیزی نیست که به نخبگان محدود باشد. سیاست خارجی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر مردم هند تأثیر میگذارد، در نتیجه باید مورد بحث مردم هند قرار گیرد. امروزه، طبقات حاکمه هند به این نتیجه رسیده اند که شریک کوچک آمریکا بودن، به سود منافع طبقاتی حقیر آنها است. کارات گفت رابطه استراتژیک با آمریکا و متحدان آن به سود هند و مردم آن نیست.
کنفرانس به جهان معاصر یادآور شد که آمریکا و متحدان آن- از لبنان و فلسطین تا عراق و افغانستان- به نام دمکراسی، عدالت و آزادی، ویرانی عظیمی به شکل بیعدالتی، به بند کشدن آزادی و قتل عام به وجود آورده اند. آمریکا هنوز میخواهد این را در بخشهای دیگر جهان، به خصوص در ایران تکرار کند. ایجاد وسیعترین اتحاد میان نیروهای مقاومتکننده و به پا کردن وسیعترین پایگاه حمایت برای ابراز همبستگی با مقاومت، نیاز زمان است.
در جنگ علیه امپریالیسم، نقش کشورهایی مانند هند و پاکستان بسیار مهم شده است، به این دلیل که نخبگان حاکم در این کشورها، فشارهای آمریکا را پذیرفته اند و منافع طبقاتی خود را به عنوان منافع کشور معرفی میکنند. مردم این کشورها باید نه تنها همبستگی خود با مقاومت در فلسطین و عراق را ابراز نمایند، بلکه طرحهای نخبگان خود برای همدستی با آمریکا را نیز در هم شکنند. این چالشی است که اکنون در برابر ماست.
http://pd.cpim.org/2007/0325/03252007_west%20asia.htm