یکشنبه, مهر ۱

گزارش کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست اسرائیل به بیست و پنجمین

«جنگ با ترور» تازه‌ترین فاز در تلاش آمریکا برای ایجاد «نظم نوین جهانی» است. در این نظم ایالات متحده حق خود می‌داند در همه جا- منجمله خاورمیانه- مداخله نماید، و شیوه‌ای را که زندگی اجتماعی بر محور آن سازمان یافته است، تغییر دهد. در سال ٢٠٠٣، دولت بوش یک جنگ تجاوزگرانه را آغاز کرد و عراق را تصرف نمود. تهدیدات دولت بوش و متحدان آن علیه ایران و سوریه، فاز سوم استراتژی بلند- مدت دولت آمریکا برای تقویت کنترل آن بر خاورمیانه است.

«جنگ با ترور» تازه‌ترین فاز در تلاش آمریکا برای ایجاد «نظم نوین جهانی» است. در این نظم ایالات متحده حق خود می‌داند در همه جا- منجمله خاورمیانه- مداخله نماید، و شیوه‌ای را که زندگی اجتماعی بر محور آن سازمان یافته است، تغییر دهد. در سال ٢٠٠٣، دولت بوش یک جنگ تجاوزگرانه را آغاز کرد و عراق را تصرف نمود. تهدیدات دولت بوش و متحدان آن علیه ایران و سوریه، فاز سوم استراتژی بلند- مدت دولت آمریکا برای تقویت کنترل آن بر خاورمیانه است.

تارنگاشت عدالت

منبع: سایت حزب کمونیست اسرائیل

 

بیست و پنجمین کنگره حزب کمونیست اسرائیل در روزهای ٣١ مه تا ٢ ژوئن ٢٠٠٧ در حیفا- ناصریه برگزار شد. گزارش کمیتۀ مرکزی حزب به کنگره شامل ۶ فصل است. در زیر ترجمه فصل نخست آن در اختیار  خوانندگان گرامی قرار می‌گیرد.

 

 

«جنگ با ترور» تازه‌ترین فاز در تلاش آمریکا برای ایجاد «نظم نوین جهانی» است. در این نظم ایالات متحده حق خود می‌داند در همه جا- منجمله خاورمیانه- مداخله نماید، و شیوه‌ای را که زندگی اجتماعی بر محور آن سازمان یافته است، تغییر دهد.

در سال ٢٠٠٣، دولت بوش یک جنگ تجاوزگرانه را آغاز کرد و عراق را تصرف نمود. تهدیدات دولت بوش و متحدان آن علیه ایران و سوریه، فاز سوم استراتژی بلند- مدت دولت آمریکا برای تقویت کنترل آن بر خاورمیانه است.

در اولین دهه قرن بیست و یکم دولت آمریکا به حفظ یک محور از رژیم‌های عرب گوش به فرمان سیاست خود، ادامه می‌دهد. ائتلاف بین اسرائیل و ترکیه، به رغم به قدرت رسیدن حزب اسلامی در ترکیه، نزدیک‌تر می‌شود. این دو محور، سنگر نفوذ آمریکا را تشکیل داده و به آن امکان می‌دهند خود را برای جنگ بیش‌تر آماده نماید.

 

***

 

فصل ۱: جهانی‌سازی و مبارزه علیه آن

جهانی‌سازی سرمایه و رشد سریع صنعت، تکنولوژی، سیستم‌های اطلاعاتی و رسانه‌ای مدرن از جانب سرمایه برای تلاش در راستای تمرکز کنترل بر منابع، سرمایه، و کار- دستمزدی مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. اما این، شالوده مادی را برای همبستگی جهانی کارگران که در شعار «کارگران جهان متحد شوید!» مارکس و انگلس تبلور یافته است، نیز مهیا می‌کند.

پذیرش مدل نئولیبرالی موجب تشدید بی‌سابقه نابرابری اجتماعی– اقتصادی، هم در داخل ملت‌ها و هم بین کشورهای ثروتمند و فقیر شده و هم‌زمان موجب افزایش شمار افراد بیکار، کارگران، زنان، کودکان و سالمندان فقیری گردیده است که در شرایط محنت‌بار زندگی می‌کنند. در دهه اول قرن بیست و یکم، ثروت هم‌چنان در دست دویست شرکت چند ملیتی بزرگ- یعنی در دست چند صد میلیاردر- متمرکز می‌گردد، در حالی که اکثریت بشریت مجبور به زندگی در بی‌ثباتی، و در شزایط فقدان ضروریات اصلی مانند آب پاکیزه، غذا، مسکن، مدرسه و بیمارستان هستند.

دولت آمریکا به خرابکاری در تمام تلاش‌ها برای رسیدن به موافقت‌نامه‌های بین‌المللی هدفمند برای کاهش گرم شدن جهان (تأثیر گلخانه‌ای) ادامه می‌دهد، و در نتیجه خود هستی نژاد بشر بر روی زمین را به مخاطره می‌اندازد. دولت بوش با بدبینی، در راستای پنهان کردن یک سیاست خشن متصرفاتی، نابود کردن حقوق اجتماعی و تجاوز به حقوق دمکراتیک در داخل ایالات متحده آمریکا، از مفهوم دمکراسی سوءاستفاده می‌کند. «جنگ با ترور» تازه‌ترین فاز در تلاش آمریکا برای ایجاد «نظم نوین جهانی» است. در این نظم ایالات متحده حق خود می‌داند در همه جا- منجمله خاورمیانه- مداخله نماید، و شیوه‌ای را که زندگی اجتماعی بر محور آن سازمان یافته است، تغییر دهد؛ این مداخله می‌تواند به شکل عملیات نظامی و یا تعلیم نیروهای امنیتی در کشورهای مختلف باشد. دولت آمریکا به افزایش هزینه نظامی ادامه می‌دهد، و در نتیجه به مسابقه تسلیحاتی جهانی، که اکنون شامل تولید سلاح‌های کشتار جمعی، سیستم‌های موشکی و ماهواره‌های جاسوسی می‌شود، دامن می‌زند.

«جنگ با ترور» اعلام‌شده از جانب دولت بوش، جنگی در دفاع از دمکراسی نبوده، بلکه یک جنگ تروریستی علیه دمکراسی، حقوق مدنی و شبکه تأمین اجتماعی است.

برخلاف دولت آمریکا و آن‌هایی که با آن همکاری می‌کنند، حزب کمونیست ما می‌تواند بدون ریاکاری تروریسم را محکوم کند. حزب کمونیست اسرائیل از جمله نیروهایی است که مشترکاً در سرتاسر جهان از نظر ایدئولوژیک، سیاسی و اخلاقی با تروریسم در همه اشکال آن- خواه دولتی، سازمانی یا فردی- به طور اصولی مخالفت می‌کنند؛ ما مخالف تروریسمی هستیم که «بمب‌های هوشمند» و گرسنگی دادن و زندانی کردن کل خلق‌ها سلاح‌های آن است، و مخالف تروریسمی هستیم که از سلاح انتحار استفاده می‌کند. برخلاف تروریسم دولتی، تروریسم فردی و گروهی از باتلاق فقر، گرسنگی، ستم، استثمار، تحقیر و اشغال برمی‌خیزد؛ از اینروست که این باتلاق‌ها باید خشک شوند. این تنها زمانی عملی است که کارگران و خلق‌های جهان نظم جهانی را طوری از نو طراحی کنند که در خدمت دفاع از خلق‌ها، حقوق کارگران و دمکراسی و رهایی از استبداد شرکت‌های عظیم و از استراتژی تجاوزکارانه دولت آمریکا باشد.

دولت بوش و اشغال عراق

در سال ٢٠٠٣، دولت بوش یک جنگ تجاوزگرانه را آغاز کرد و عراق را تصرف نمود. مانند جنگ در افغانستان، جنگ در عراق برای تضمین منافع بیش‌تر، کنترل منابع طبیعی و بازارها، و کسب برتری نسبی بر رقبای خارجی شرکت‌های نفتی و اسلحه‌سازی آمریکایی طراحی شد. اما مردم جهان مخالفت فزاینده با جنگ را نشان می‌دهند. مخالفت گسترده علیه جنگ در خود ایالات متحده و افت شدید محبوبیت پرزیدنت بوش در پی آن، به ویژه مهم است.

تهدیدات دولت بوش و متحدان آن علیه ایران و سوریه، فاز سوم استراتژی بلند- مدت دولت آمریکا برای تقویت کنترل آن بر خاورمیانه است، حتا اگر بهای آن ویران ساختن کشور‌ها و گرسنگی دادن به خلق‌ها باشد. اتحادیه اروپا، با ایفای نقش یک قدرت امپریالیستی، بیش از یک‌بار خط آمریکا را دنبال کرده است. اما اتحادیه اروپا نیز تلاش می‌کند از طریق الحاق ملت‌های منتطقه به بازار اروپایی- که تحت کنترل شرکت‌های چندملیتی مستقر در اروپاست- در مقابل قدرت آمریکا عرض اندام کند.

در اولین دهه قرن بیست و یکم دولت آمریکا به حفظ یک محور از رژیم‌های عرب گوش به فرمان سیاست خود، ادامه می‌دهد. این محور که عربستان سعودی، مصر، اردن و امارات خلیج را در برمی‌گیرد بعضی اوقات، همان‌طور که در جریان دومین جنگ لبنان [٢٠٠۶] شاهد آن بودیم دست به اقدام مشترک با اسرائیل می‌زند. ائتلاف بین اسرائیل و ترکیه، به رغم به قدرت رسیدن حزب اسلامی در ترکیه، نزدیک‌تر می‌شود. این دو محور، سنگر نفوذ آمریکا را تشکیل داده و به آن امکان می‌دهند خود را برای جنگ بیش‌تر آماده نماید.

در این شرایط حزب کمونیست اسرائیل به مردم اسرائیل و مردم جهان نسبت به خطری که آمادکی دولت بوش برای استفاده از نیروی نظامی- و حتا نیروی اتمی- برای از بین بردن ایران و فشار بر سوریه دارد، هشدار می‌دهد. اظهارات آمریکا مبنی بر آمادگی آن برای به کار گرفتن سلاح‌های اتمی خود و حمایت غیرانتقادی آن از اولین قدرت اتمی در خاورمیانه (اسرائیل)، ماهیت فریب‌کارانه محض بهانه جنگ‌طلبی کنونی آن در خاورمیانه را- جلوگیری از دستیابی به سلاح‌های اتمی و تولید آن‌ها از طرف ایران- افشا می‌کند.

تغییرات دمکراتیک در جهان

فقر فزاینده در سرتاسر جهان و ادامه تجاوزطلبی دولت آمریکا، به رشد جنبش‌های بنیادگرایانه انجامیده است. در عین حال، انفجارهای انتحاری که در سرتاسر جهان انجام شده است و اظهارات تهدیدآمیز در باره محو اسرائیل یا ایالات متحده، تنها به دولت آمریکا در تلاش‌های آن برای جمع‌آوری حمایت از جنگ‌هایش کمک کرده است؛ بنابراین، آن‌ها موجب لطمه مستقیم به مبارزه برای نجات خلق‌ها از فقر و وابستگی ویرانگر به شرکت‌های چندملیتی شده اند. امپریالیسم و بنیادگرایی از این طریق یگدیگر را تغذیه می‌کنند.

اما یک نگاه به جهان امروز، تنها جنگ امپریالیستی و اشغال استعماری را نشان نمی‌دهد. طی چند سال گذشته تغییرات دمکراتیک مهمی در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین صورت گرفته است. مردم برزیل، بولیوی، ونزوئلا، شیلی و آرژانتین رییس‌جمهور‌هایی را انتخاب کرده اند که با طرح‌های واشنگتن مخالفند و برای پیشبرد اصلاحات اجتماعی و ملی کردن منابع طبیعی فعالیت می‌کنند.

در اتحادیه اروپه مبارزه طبقاتی علیه حمله مشترک سرمایه و دولت به حقوق کارگران و جوانان شعله‌ور شده است. در رفراندوم‌هایی که در ژوئن ٢٠٠۵ برگزار شد، مردم فرانسه و هلند به قانون اساسی پیشنهادی- که می‌توانست به نحو جدی برای حقوق کارگران مرگبار باشد- «نه» گفتند و در نتیجه آن، مانع تصویب آن شدند.

مقاومت در برابر جهانی‌سازی سرمایه

مخالفت فزاینده با جهانی‌سازی در سال‌های اخیر در مقاومت در برابر سیاست جنگ‌طلبی آمریکا و سیاست اقتصادی نئولیبرالی آن، که از طریق صندوق بین‌امللی پول به کشورهای جهان دیکته می‌شود، تبلور یافته است.

موج مبارزه و اعتراض علیه جهانی‌سازی، امپریالیسم و نئولیبرالیسم و برای استقلال و عدالت اجتماعی از اهمیت بزرگی برخوردار است. این موج خود را در سه عرصه اصلی نشان می‌دهد:

١- مقاومت فزاینده حکومت‌ها و دولت‌های جهان سوم در برابر جهانی‌سازی؛

٢- تعمیق مبارزات مردمی در کشورهای جهان سوم و در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری علیه جهانی‌سازی و امپریالیسم؛

٣- مبارزات کارگران در تمام کشورها علیه خصوصی‌سازی آب و برق، رسانه‌ها، ترابری، آموزش و بهداشت و درمان.

«همایش اجتماعی جهان»، که به عنوان چارچوبی برای مبارزه جهانی علیه خصوصی‌سازی عمل می‌کند، سالانه برگزار می‌شود. «همایش اجتماعی جهان» و «همایش‌های اجتماعی» فعال در سرتاسر جهان، مشهودترین واکنش سیاسی و سازمانی نسل جدید فعالان اجتماعی است که چالش جدی در مقابل نئولیبرالیسم را مطرح می‌کند. این فعالین مخالف آن‌هایی هستند که سودجویی را بالاتر از نیازهای مردم، محیط زیست و حقوق بشر قرار می‌دهند.

جنبش ضد- جهانی‌سازی در اسرائیل هنوز در مراحل اولیه خود است. حزب کمونیست اسرائیل تنها حزب در اسرائیل است که بدون ابهام، جهانی‌سازی و نئولیبرالیسم  را طرد نموده و علناً علیه این‌ها مبارزه می‌کند. این واقعیت که به غیر از حزب کمونیست اسرائیل و متحدان آن در «جبهه دمکراتیک برای صلح و برابری» هیچ حزب دیگری در کنست (مجلس اسرائیل) وجود ندارد که از این نگرش حمایت کند- ثابت می‌کند که اطلاق «چپ» به  تشکل‌های سیاسی اسرائیلی چقدر دشوار است.

درگیر بودن حزب کمونیست اسرائیل در تشدید مبارزه در داخل اسرائیل علیه اشغال، خصوصی‌سازی، و سیاست‌های نئولیبرالی، و هم‌چنین علیه اتحاد با امپریالیسم آمریکا، بخشی از مبارزه جهانی علیه جهانی‌سازی و برای آزادی کارگران و خلق‌ها است.

(پایان فصل نخست)

http://www.maki.org.il/report.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *