شنبه, شهریور ۳۱

جشن سیزده فروردین ماه فرخنده باد

 سیزدهمین روز از سال نو در ایران باستان، با نام فرشته تیر پیوند خورده است: «سیزدهم هر ماه شمسی تیر روز نامیده می شود و مربوط به فرشته ای است که تیر نام دارد و تیر فرو رفته در پهلوی او را تیشتر می گویند. فرشته مقدس تیر در کیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن نوروز که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم فروردین را که روز فرخنده است، به باغ و صحرا می‌روند و شادی می‌کنند.»

 سیزدهمین روز از سال نو در ایران باستان، با نام فرشته تیر پیوند خورده است: «سیزدهم هر ماه شمسی تیر روز نامیده می شود و مربوط به فرشته ای است که تیر نام دارد و تیر فرو رفته در پهلوی او را تیشتر می گویند. فرشته مقدس تیر در کیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن نوروز که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم فروردین را که روز فرخنده است، به باغ و صحرا می‌روند و شادی می‌کنند.»

 

 

سایت علمی پژوهشی فرش ایران

آرزو رسولی

 
آیا (۱+ ۱۲) بدر نحس است ؟

 روز سیزده نوروز، ایرانیان بنابر سنتی دیرینه به باغ و دشت و صحرا می‌روند و روز خود را در بیرون از خانه سپری می‌کنند. سیزده بدر جشن واقعی بهار است. طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت مردم را به سوی خود می‌خواند. در سال‌های اخیر که بحث‌های حفاظت از محیط زیست بیشتر مطرح شده است، سیزده بدر را روز طبیعت نامگذاری کرده‌اند. طبیعتی که همواره در ایران مورد احترام و ستایش بوده و مردمان این سرزمین در حفظ و پاکیزگی آن کوشیده بودند. معلوم نیست بهانه بیرون رفتن در چنین روزی چه بوده است؟ آیا بنابر تصور امروزی، برای پرهیز از نحوست سیزده بوده یا دلیل وجودی آن، تجلیل از زیبایی‌های بهارانه طبیعت است؟

به نظر زنده یاد دکتر «مهرداد بهار»، سیزده بدر نمادی از آشوب ازلی است. جشن‌های نوروزی در واقع جشن‌های پایان یافتن سال گذشته و آغاز سال جدید و سیزدهمین روز نماد آخرین روزهای سال است.
دوازده روز نوروز تداعی کننده دوازده ماه سال است که در قدیم دوازده ماه سی روزه بوده و پنج روز در پایان سال باقی می‌مانده که به آن «پنجه دزدیده» می‌گفتند و به صورت نمادین در سیزدهمین روز نوروز باقی مانده است. این روز یادآور آشوب ازلی پیش از آفرینش است و از آنجا که هر گونه بی‌نظمی، نحس به شمار می‌آید، این نحوست دامنگیر روز سیزده فروردین نیز شده است و همان طور که پنجه دزدیده مقدس نیست، سیزده بدر هم مقدس نیست. رسم‌هایی نیز که در این روز اجرا می‌شود، به نوعی یادآور همان آشوب ازلی است. زندگی از هنجار روزهای عادی خارج می‌شود؛ مردم در خانه‌های خود نمی‌مانند تا نحوست این روز را از خود برانند؛ در این روز، خانه‌های خود را جارو نمی‌زنند (همان پرهیز از نظم)، برای سلامتی و رسیدن به آرزوها سبزه گره می‌زنند و در برخی شهرها، سیزده نوع تنقلات می‌خورند. حتی در گذشته، مردم قید و بندی برای رفتارهای خود در روز سیزده نمی‌پذیرفتند و با پرخوری‌ها و هوسبازی‌ها و شاد‌خوارگی‌ها نظم و قرار‌های اجتماعی را بر هم می‌زدند و آشوب و آشفتگی‌هایی در روال معمول زندگی خود پدید می‌آوردند.

زنده یاد دکتر «بهرام فره وشی» ناخجستگی این روز را ناشی از حوادث بزرگ کیهانی و واقعه‌های سهمگین و ناگواری همراه با زمین لرزه و ویرانی می‌داند که در دوران اساطیری و تاریخی در روز سیزدهم سال نو در جهان رخ داده بود و این باور را در اندیشه مردم به وجود آورده بود که در هر چند هزار سال یک بار در همین هنگام سال، بلایی آسمانی فرا خواهد رسید. از این رو، مردم به طور سنتی در هر سال به هنگام روز سیزدهم فروردین ماه منتظر زمین لرزه‌ای سهمگین بوده‌اند و به همین دلیل، خان و مان خود را رها می‌کردند و در این روز در زیر سقف و بام نمی‌ماندند تا اگر زمین لرزه‌ای فرا رسد از آسیب در امان باشند. رفته رفته روز سیزدهم سال و درپی آن عدد سیزده نحس شمرده شد و ترس و وحشتی روانی برای تمام مردم روی زمین پدید آورد.

برخی از پژوهشگران نیز عقیده دارند که مفهوم ناخجستگی روز سیزده فروردین در نخستین سال رصد زرتشت پدید آمد که سیزده فروردین با روز سیزدهم ماه قمری همان سال شد گردید و آفتاب و ماه در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. منجمان این روز خاص استثنایی را نحس خواندند و گفتند مردم از خانه‌ها خارج شوند و به صحرا بروند تا نحوست این روز را در بیابان به در کنند.
دکتر «صادق رضازاده» شفق منشا این عقیده را یونانی می‌داند و می‌گوید: «به موجب عقیده یونانیان قدیم، انجمنی مرکب از خدایان دوازده‌گانه منعقد بود، نفر سیزدهمی وارد می‌شود و یکی از آنها را می‌کشد و مجلس را بر هم می‌زند. از آن زمان عدد سیزده منحوس و بدشگون شد. 
دکتر «محمود روح‌الا‌مینی» ضمن تایید نظر دکتر بهار، عقیده دارد که سیزده بدر گرچه یادآور آشوب ازلی است اما نحس نیست و نحوست عدد سیزده که این چنین در فرهنگ ما ریشه دوانیده است، تفکری مسیحی است. در شام آخر، حضرت عیسی (ع) با دوازده تن از حواریون خود، جمعا سیزده نفر شرکت داشتند و سیزدهمین نفر به آنان خیانت کرد که منجر به مصلوب شدن مسیح شد. این تفکر چنان در باورهای مسیحیان جهان رسوخ کرده که در کشورهای اروپایی و امریکایی، سیزده نفر بر سر سفره نمی‌نشینند، ساختمان‌ها طبقه سیزدهم و هواپیماها ردیف سیزده ندارند. نحسی سیزده در میان مسلمانان نیز سابقه دارد و از امام صادق (ع) نقل است که روزهای سیزدهم در تمام ماه‌ها نحس است.

اما در ایران، ظاهرا قدیمی‌ترین منبعی که به نحوست سیزده اشاره کرده، آثار الباقیه ابوریحان بیرونی است که تنها روز سیزدهم تیر ماه را منحوس خوانده است و نه سیزده بدر را. به هر حال، باور نحس بودن سیزده و سیزده بدر چه ریشه ایرانی داشته باشد و چه بیگانه، باوری است که در طول زمان به وجود آمده و اکنون چنان در باورهای مردمی رسوخ کرده که یک شبه هم از بین نخواهد رفت. شاید لزومی هم به این کار نباشد. چون باوری نیست که لطمه آفرین باشد و گردش سیزده بدر فارغ از نحوست آن، پیوند با طبیعت، جمع شدن خانواده به دور هم و تفریح و سرگرمی را به همراه دارد و در یک کلمه نشاط بخش است.

درباره منشا جشن سیزده نوروز نظرها و عقاید گوناگونی ابراز کرده‌اند. «علی بلوکباشی» می‌گوید: «در دین مزدیسنا روز سیزده هر ماه به «تیر»، ایزد باران، متعلق دارد و به نام او خوانده و مقدس شمرده می‌شود. در زمان‌های قدیم، ایرانیان ایزد باران را در روزهای سیزده هر ماه، به ویژه سیزده تیر ماه، نیایش می‌کردند و مناسک دعا به جا می‌آوردند تا باران ببارد و سبزه و گیاه بروید و نعمت‌های روی زمین افزون شود و زندگی، تازگی و شادابی بیابد.» «ذبیح بهروز» این جشن را جشنی کهن و آریایی می‌داند و روز سیزده نخستین نوروز را سال مبدا گاهشماری ایرانی شمرده است.» زنده یاد بهرام فره‌وشی روز سیزده را تمثیلی از هزاره سیزده عمر جهان می‌داند و احتمال می‌دهد که جشن سیزده نوروز برگرفته از اعتقاد هند و اروپایی باشد. در اساطیر ایرانی، عمر جهان هستی ۱۲ هزار سال است و پس از این دوره، با ظهور سوشیانت، آخرین نیروی اهریمنی از میان می‌رود و آدمیان به جایگاه ابدی خویش به عالم مینو باز می‌گردند. روز سیزدهم تمثیلی از هزاره سیزدهم است که آغاز رهایش از جهان مادی و روز بازگشت ارواح به مینو و روز بزرگ رامش کیهانی است. دکتر فره وشی در توجیهی دیگر مراسم سیزده نوروز را روز ویژه طلب باران برای کشتزارهای نودمیده در دوران‌های کهن نیز ذکر کرده است که با جشن و نثاری برای تیشتر، ایزد باران، همراه بوده است.

منابع:
بلوکباشی، علی؛ نوروز، جشن نوزایی آفرینش، از ایران چه می‌دانم؟ / ۷، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۰. بهار، مهرداد؛ از اسطوره تا تاریخ، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۶.
روح الامینی، محمود؛ در گستره فرهنگ، تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۳.

***

فرهنگسرا

سیزده بدر

جشن سیزده فروردین ماه روز بسیار مبارک و فرخنده است. ایرانیان چون در مورد این روز آگاهی کمتری دارند آن روز را نحس می دانند و برای بیرون کردن نحسی از خانه و کاشانهً خود کنار جویبارها و سبزه ها می روند و به شادی می پردازند. تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است. بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار مسعود و فرخنده دانسته اند. مثلا در صفحهً ۲۶۶ آثار الباقیه جدولی برای سعد و نحس آورده شده که در آن سیزده نوروز که تیر روز نام دارد کلمهً ( سعد ) به معنی فرخنده آمده و به هیچ وجه نحوست و کراهت ندارد.  بعد از اسلام چون سیزدهً تمام ماه ها را نحس می دانند به اشتباه سیزده عید نوروز را نیز نحس شمرده اند. وقتی دربارهً نیکویی و فرخنده بودن روز سیزدهم نوروز بیشتر دقت و بررسی کنیم مشاهده  می شود موضوع بسیار معقول و مستند به سوابق تاریخی است. سیزدهم هر ماه شمسی که تیر روز نامیده می شود مربوط به فرشتهً بزرگ و ارجمندی است که " تیر " نام دارد و در پهلوی آن را تیشتر می گویند. فرشتهً مقدس تیر در کیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.

سبزه گره زدن

افسانهً آفرینش در ایران باستان و مسئلهً نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهً کیومرث حائز اهمیت زیادی است. در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است. گفته های حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و انبیاء و گفته های مسعودی در کتاب مروج الذهب جلد دوم و بیرونی در کتاب آثار الباقیه بر پایهً همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که پسر و دختر دوقلوی کیومرث بودند روز سیزده فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیله گره زدن دو شاخه پایهً ازدواج خود را بنا نهادند. این مراسم را بویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت می کنند و علف گره می زنند. این رسم از زمان کیانیان تقریباً متروک شد ولی در زمان هخامنشیان دوباره شروع شده و تا امروز باقی مانده است. در کتاب مجمل التواریخ چنین آمده " اول مردی که به زمین ظاهر شد پارسیان او را کل شاه گویند. پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزدهً نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند " . چنانکه در بحث جشن نوروز اشاره شد کردهای ایران و عراق که زرتشت را از خود می دانند روز سیزدهم فروردین را جزو جشن نوروز به حساب می آورند.     

مقاله درباره سیزده بدر

در کتابهای تاریخی و ادبی سده های گذشته، که رسم ها، آیین جشن های نوروزی کهن را یاد و یادداشت کرده اند، چون تجارب الامم، آثار الباقیه، التفهیم، تاریخ بیهقی، مروج الذهب، زین الاخبار و نیز در شعر شاعران به ویژه شاعران دورهً غزنوی که بیشترین توصیف جشن ها را در بر دارد اشاره ای به " سیزده بدر " نمی یابیم. پرسش اینجاست که اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذ شته اشاره ای به سیزده بدر و هفت سین نمی یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است؟  نگارنده حالت دوم را باور دارد. زیرا رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. دیگر این که می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده بدر، رسمی خانوادگی و عام و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند ( و نه شاه پسند ) بود. از طرف دیگر، نوشتن رویدادهای روزی که رفتارها و گفتارهای خنده دار و غیر جدی، برای خود جایی باز کرده، تا " نحسی سیزده " آسانتر " در " برود، توجه مورخ و شاعر را به خود جلب نمی کرد. و شاید " نحس " بودن هم عاملی برای بیان نکردن بود. نحس و ناخوشایند بودن عدد ۱۳ و دوری جستن از آن، در بسیاری از کشورها و نزد بسیاری از ملت ها، باوری کهن است. مسیحیان هیچ گاه سیزده نفر بر سر یک سفره غذا نمی خورند. در باور تازیان سیزدهمین روز هر ماه ناخوشایند است. ابوریحان بیرونی در جدول " روزهای مختار و مسعود و مکروه " در ایران کهن، روز سیزدهم ماه تیر را که ( تیر نام دارد ) منحوس ذکر کرده است. سالهای زیادی فروردین ماه اول تابستان بود. یکی از نویسندگان در خاطره های هفتاد ساله اش از باور مردم شهر خود، قزوین، دربارهً سیزده بدر می نویسد : روز سیزده بدر جایز نبود برای دید و بازدید، به یک خانه رفت، هم صاحب خانه به فال بد میگرفت و می گفت نحوست را به خانه من آوردند و هم رونده، نمی خواست مبتلا به نحوست آن خانه شود. روز سیزده باید به صحرا رفت. زیرا آنچه بلا در این سال بیاید، امروز مقدر و تقسیم می شود. پس خوب است ما در شهر و خانه خود نباشیم، شاید در تقسیم بلا، فراموش شده و از قلم بیفتیم.  شباهتی که بین سیزده بدر و برخی از رسم های کاتارها( بازماندگاه مانویان در اروپا، که ترکیبی از اندیشه های زردشتی، فلسفهً باستان و مسیحیت دارند ) این پرسش را به ذهن می رساند که آیا هر دو ریشهً مشترک باستانی ندارند؟  کاتارها در روز عید " پاک " ( که برخی از سال ها به روز سیزده فروردین نزدیک است ) از خانه بیرون آمده و روز را در دامن صحرا و کنار کشتزار می گذرانند، و برای ناهار با خود تخم مرغ میبرند. در این روز پنهان کردن تخم مرغ در گوشه و کنار و پیدا کردن آنها سرگرمی کودکان است. سه شباهت ، یا سه ویژگی مشترک این دو عبارتند از : 

۱- آغاز محاسبهً هر دو از آغاز بهار و اعتدال ربیعی است.

۲- در روز سیزده و عید پاک کاتارها به صحرا و دامان طبیعت می روند.

۳- بازی و سرگرمی کودکان با تخم مرغ فقط در روزهای عید بهاری رسم است، نه فصلهای دیگر سال. 

شباهت دیگر دروغ های روز اول آوریل، با شوخی های سیزده بدر است. روز اول آوریل، هر چهار سال یکبار مصادف با روز سیزده فروردین است ( و سه سال با ۱۲ فروردین ). پیشینه و انگیزهً برگزاری سیزده بدر، هر چه باشد، در همهً شهرها و روستاها و عشیره های ایران، سیزدهمین روز فروردین، رسمی است که باید از خانه بیرون آمد و به باغ و کشتزارها رو آورد و به اصطلاح نحسی روز سیزده را بدر کرد. خانواده ها در این روز به صورت گروهی و گاه چند خانواده با هم غذای ظهر را آماده کرده و نیز آجیل ها و خوردنی های سفرهً هفت سین را با خود برداشته، به دامان صحرا و طبیعت می روند و سبزهً هفت سین را با خود برده و به آب روان می اندازند. به دامن صحرا رفتن، شوخی و بازی کردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال جدی نبودن، از سرگرمی ها و ویژگی های روز سیزده است. گره زدن سبزه، به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از جمله بیرون کردن نحسی است. این باور، معروف است که " سبزه گره زدن " دختران " دم بخت "، شگونی برای ازدواج و همسر یابی، می باشد. در فرهنگ اساطیر برای رسم های سیزده بدر، معنی های تمثیلی آورده :  شادی و خنده در این روز به معنی فروریختن اندیشه های تیره و پلیدی، روبوسی نماد آشتی و به منزله تزکیه، خوردن غذا در دشت نشانهً فدیه گوسفند بریان، به آب افکندن سبزه های تازه رسته – نشانه دادن هدیه به ایزد آب یا " ناهید " و گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و تمثیلی برای پیوند زن و مرد برای تسلسل نسلها، رسم مسابقه ها به ویژه اسب دوانی – یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است. 

این باور همگانی چنان است که اگر خانواده ای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ویژه با دگرگونی های جامعه شهر امروز در بعد از ظهر، هر قدر هم مختصر، " برای گره زدن سبزه و بیرون کردن نحسی سیزده " به باغ یا گردشگاه عمومی می رود.  با دگرگونی های صنعتی، شغلی، بزرگ شدن شهرها، فراوانی وسیله های آمد و رفت سریع السیر، وسیله های ارتباط جمعی و … به ناگزیر شهرداری های شهرهای بزرگ، دشواریهای آمد و رفت را پیش بینی می کنند. فراوانی اتومبیل و دیگر وسیله های آمد و رفت موتوری و نیز وسعت خانه سازی ها و شهرسازی ها، باعث شده که خانواده ها، سال به سال راه دورتری را برای " سیزده بدر " پشت سر بگذارند، تا سبزه و کشتزاری بیابند.  

*** 

آریا بوم

بهروز فرهانیه

تیر روز از فروردین ماه برابر با ۱۳ فروردین در گاهشماری ایرانی

سخن پیرامون جشن سیزده بدر همانند دیگر جشن های ملی و باستانی، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.
در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه گرد آوری کنیم.
بر این پایه بهتر دیدیم تا در آغاز سخن مقدمه ای را پیرامون عدد ۱۳ و روز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحوست داشته یا نه فراهم آوریم :

نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال نحس و بدیومن یا شوم شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز تیر روز نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و نیاکان فرهیخته ی ما از روی خجستگی، این روز را برای جشن انتخاب کرده اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمندی و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
اما پس از حمله ی تازیان به ایران از این رو که اعراب هفت روز در هر ماه را نحس می دانستند و سیزدهمین روز از هرماه نیز جز این روزها بوده، روز سیزدهم فروردین را هم به اشتباه نحس خواندند.

برای مثال دو بیتی ای از «ابونصر فراهی» هست که نحوست روزهای ماه را بیان می کند :

هفت روزی نحس  باشد در  مهی        زان  حذر  کن  تا  نیابی  هیچ  رنج
سه  و  پنج  و  سیزده با شانزده        بیست ویک وبیست وچهار وبیست وپنج
از سویی دیگر در زمان حکومت صفویان این بار فرهنگ اروپایی وارد ایران شد که در آن فرهنگ نیز عدد ۱۳ را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته، عمیقا به این موضوع اعتقاد دارند، که البته تنها به این ختم نمی شود و مثال های بسیار دیگری مانند دیدن گربه ی سیاه، رد شدن از زیر نردبام یا گذاشتن کلید روی میز و بسیاری موارد خرافی دیگر وجود دارند که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند.
تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی در مورد عدد سیزده وجود دارد «بد قلق» بودن عدد ۱۳ به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.

اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند به سوابق تاریخی زیادی را می یابیم همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد مقدس و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.

فرودین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یاد آور دوازده ماه سال است ، روز سیزدهم  را پایان رسمی دوره ی نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال.

در کتاب « المحاسن و الاضداد » گفته شده :
«… در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کُ شتی که از پشم گوسفند بافته می شود، شش قسمت است که هر قسمت دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود ، می بستند.» عدد شش اشاره است به شش گاههنبار وعدد دوازده به یاد دوازده ماه است و هفتادودو هم به هفتادودو فصل یسنا اشاره است.

تاریخچه ی سیزده بدر
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید میدانند درباره ی سیزده به در هم روایت هست که :
«… جمشید شاه پیشدادی روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون ازخانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کردند اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده به در از روی منابع مکتوب ، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند ، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد دکتر غیاث آبادی پژوهشگرتاریخ وفرهنگ ایران باستان و باستان ستاره شناس در این باره به گسترش بسیار، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری این جشن اشاره می کند که بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه ، هر چقدر دامنه ی گسترش باوری فراخ تر و شیوه های برگزاری آن متفاوت تر باشد ، نشان دهنده ی دیرینگی بیشتر آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام « زگموگ » و در بابل با نام « آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر
همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری این جشن و همچنین مراسم و آداب این روز بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت ، اما همانطور که میدانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی ، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گرد آوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند بخشی دیگر از آیین های سیزده به در را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.
برای نمونه فال گوش ایستادن ، فال گیری ( به ویژه فال کوزه )
گره زدن سبزی و گشودن آن ، بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)
ونمونه های پرشماردیگر…

علاوه بر این ها آیین های سیزده به در مانند چهارشنبه سوری و نوروز پر شمار زیبا و دوست داشتنی است؛ بازی های گروهی ، ترانه ها و رقص های دسته جمعی ، گرد آوری گیاهان صحرایی ، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی ، سوارکاری ، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب « آناهیتا » و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد ، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یاد آور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.

علف گره زدن
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی « ک ی وم رث » حائز اهمیت زیادی است ، در « اوستا » چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِ نی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های ۲۳ تا ۲۹ و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های ۱۱۰ و ۱۱۱ و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :
« مَ ش ی ه » و « مَ ش ی ان ه » که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند ، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی « موُرد » ، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می دادند امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند…

این رسم از زمان « کیانیان » تقریبا متروک شد و در زمان « هخامنشیان » دوباره شروع شد و تا امروز باقی مانده است. در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است:اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را « گ ل شاه » نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گ  ل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند….

همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده  بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد.
نحوه اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقاً از شیوه اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه تاریخی در ایران نیست.

اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آنرا در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آنرا بسوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم

سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش تیشتر، برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است. بر این باورم که برای سپندارمذ ایران، ایزدبانوی زمین سرسبز، هیچ روزی غم انگیزتر از سیزده بدر امروزی ما نیست.

***

همشهری

آرزو رستم زاد

 
آشنایی با ریشه‌های روز سیزده فروردین 

لا به لای کتاب‌های تاریخی را که بگردید، از نحسی سیزده خبری نیست.
سیزدهمین روز از سال نو در ایران باستان، با نام فرشته تیر پیوند خورده است: «سیزدهم هر ماه شمسی تیر روز نامیده می شود و مربوط به فرشته ای است که تیر نام دارد و تیر فرو رفته در پهلوی او را تیشتر می گویند. فرشته مقدس تیر در کیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن نوروز که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم فروردین را که روز فرخنده است، به باغ و صحرا می‌روند و شادی می‌کنند.»

 با این حال، سکه سیزدهم فروردین آنقدر چرخید تا روی نحوست آن، خودش را در تاریخ و رسم و رسوم تثبیت کرد. تا چند دهه قبل، کسی حق نداشت روز سیزده بدر برای دید و بازدید، به خانه دیگری برود.

این بازدید را هم صاحب خانه به فال بد می‌گرفت و هم میهمان. شنیدن این جمله که "نحوست را به خانه من آوردند" در آن سال ها، حق میهمانان وقت ناشناسی بود که سیزده بدر را در خانه دیگری سپری می کردند. همین حالا هم در بسیاری از مناطق کشور، معتقدند که: «هر چه بلا قرار است در این سال بیاید، در روز سیزده فروردین ماه مقدر و تقسیم می شود. پس باید از خانه گریخت و به صحرا رفت تا شاید در تقسیم بلا، فراموش شده و از قلم بیفتیم.»

اما نحوست عدد ۱۳ تنها سهم آیین ما نیست. در بسیاری از کشورها هم عدد ۱۳ با بدیمنی تداعی می شود. مسیحیان هیچ وقت سیزده نفری بر سر یک سفره غذا نمی خورند. در باور تازیان سیزدهمین روز هر ماه ناخوشایند است و ابوریحان بیرونی در جدول "روزهای مختار و مسعود و مکروه" در ایران کهن، روز سیزدهم ماه را منحوس ذکر کرده است.

با این حال، پشت پرده نحسی عاریه ای سیزده، نمادها همه حکایت از سبزینگی و شادمانی دارند.

منحصر به فردترین نماد سیزده بدر، آرزویی است که با گره خوردن سبزه ها، به واقعیت گره می خورد. اگرچه سبزه گره زدن همیشه با باز شدن بخت تداعی شده است، اما در فرهنگ اساطیری به تحقق آرزوها اشاره دارد و تمثیلی است برای پیوند زن و مرد و تسلسل نسل‌ها.

در فرهنگ اساطیر برای رسم های سیزده بدر، معنی های تمثیلی آورده شده است.  شادی و خنده در این روز به معنی فروریختن اندیشه های تیره و پلیدی است. روبوسی نماد آشتی و تزکیه، خوردن غذا در دشت نشانه فدیه گوسفند بریان، بازی و مسابقه در این روز یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است و به آب افکندن سبزه های تازه رسته، نشانه هدیه دادن به ایزد آب یا "ناهید".

دکتر نیک‌نام، باستان شناس و محقق فرهنگ ایرانی می‌گوید: «بعضی از آداب نوروز به آیین زرتشتی بازنمی‌گردد، بلکه مربوط به باورهای مردمان آریایی است که پیش از زرتشت در سرزمین ایران زندگی می‌کردند. طبق یکی از این باورها، بارندگی به فرشته‌ای به نام تِیر مربوط است که در آسمان‌ها به صورت اسب سپیدی در حال حرکت است و هرگاه با دیوی به نام اَپوش بجنگد و برنده شود، سالی پر از سبزی و خرمی و باران در پیش است. به همین دلیل ایرانیان روز سیزدهم فروردین کنار سبزه‌ها و جویبارها می‌روند و به‌ویژه زنان که نماینده آناهیتا، یعنی ایزدآب هستند، با نوازش سبزه‌ها و گره زدن آنها حمایت خود را از فرشته باران نشان می‌دهند.»

او ادامه می‌دهد: "آریایی‌ها بنا به یک اعتقاد قدیمی عمر جهان را ۱۲ هزار سال می‌دانستند و ۱۲ روز اول سال را به عنوان نمادی از ۱۲ هزار سال اول در نظر می‌گرفتند. به اعتقاد آنها بعد از این دوازده هزار سال، عمر جهان مادی به پایان می‌رسید و انسان‌هایی که در دنیا وظیفه‌شان جنگ با اهریمن و پلیدی بوده است، به پیروزی نهایی می‌رسند."

با این حال، بدیمنی یک روز، بهانه خوبی برای پناه بردن به طبیعت نیست. همانطور که ساعت‌ها در ترافیک خیابان و جاده ماندن هم دلیل خوبی نیست برای خانه نشینی سیزده و چشم دوختن به تلویزیون. همان طور که ایرانیان باستان بهانه هایی بیش از فرار از نحسی یک روز برای رفتن به طبیعت و خندیدن و خوش بودن داشتند.

حرف های دکتر نیک‌نام پایان خوبی است که می تواند بهانه های بهتری برای سیزده به در امسال مان دست و پا کند: "ایرانیان باستان روز سیزدهم فروردین را مظهر هزاره سیزدهم، یعنی پایان بخش دوره‌ جهان مادی می‌دانستند که نظام هستی به ناگاه فرو می‌ریزد. از آن پس دیگر جهان مادی وجود نخواهد داشت و انسان‌ها تحت راهنمایی ناجی موعودی که او را «سوشیانس» می‌خوانند، به جایگاه ابدی خود به عالم مینو برمی‌گردند. در واقع هزاره سیزدهم، آغاز رهایی آدمی از جهان مادی و کوچ او به جهان کیهانی است.

آنها به تبعیت از این اندیشه، در روز سیزدهم فروردین، پرداختن به امور روزمره را اشتباه دانسته، به آغوش طبیعت پناه می‌بردند تا به صورت نمایشی، آزادی از بندهای دنیوی را جشن بگیرند. ضمناً با هدیه به درگاه ایزد و فدیه گوسفند از ایزد تیر (فرشته باران) می‌خواستند که باران عطا کند. چون نزول باران بهاری باعث سرسبزی و طراوت زمین می شد و نمادی از بهشت را پیش چشم آنها مجسم می‌کرد."
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *