در سالهای اخیر کارزاری غربی و ظاهرا بیضرر براه افتاده تا فداکاریهای قهرمانانه اتحاد جماهیر شوروی سابق در شکست آلمان نازی را کم اهمیت و کوچک نشان دهد. مسکو بسرعت هدف نفرت انگیز و خائنانه آنرا فهمید. بزبان ساده وحقیقتا باید به آسانی بگوئیم، که اتحاد جماهیر شوروی بار مقاومت در برابرمتجاوزان نازی را بدوش کشید، اما واقعیتهای تاریخی بطور سیستماتیک در کشورهایی مانند لهستان و بالتیک، اغلب با ترغیب و تشویق زیرکانه آمریکا تحریف وجعل میشوند. این کارزار، تمایلات واحساسات ضدروسی را تحریک میکند، اما حتی خطرناکتر از آن، مشوق الحاق گرایی و میلیتاریسم یا نظامیگریست.
در سالهای اخیر کارزاری غربی و ظاهرا بیضرر براه افتاده تا فداکاریهای قهرمانانه اتحاد جماهیر شوروی سابق در شکست آلمان نازی را کم اهمیت و کوچک نشان دهد. مسکو بسرعت هدف نفرت انگیز و خائنانه آنرا فهمید. بزبان ساده وحقیقتا باید به آسانی بگوئیم، که اتحاد جماهیر شوروی بار مقاومت در برابرمتجاوزان نازی را بدوش کشید، اما واقعیتهای تاریخی بطور سیستماتیک در کشورهایی مانند لهستان و بالتیک، اغلب با ترغیب و تشویق زیرکانه آمریکا تحریف وجعل میشوند. این کارزار، تمایلات واحساسات ضدروسی را تحریک میکند، اما حتی خطرناکتر از آن، مشوق الحاق گرایی و میلیتاریسم یا نظامیگریست.
منبع: اخگر
نوشته: م. ک. بادراکومار
برگردان: آمادور نویدی
در سالهای اخیر کارزاری غربی و ظاهرا بیضرر براه افتاده تا فداکاریهای قهرمانانه اتحاد جماهیر شوروی سابق در شکست آلمان نازی را کم اهمیت و کوچک نشان دهد. مسکو بسرعت هدف نفرت انگیز و خائنانه آنرا فهمید. بزبان ساده وحقیقتا باید به آسانی بگوئیم، که اتحاد جماهیر شوروی بار مقاومت در برابرمتجاوزان نازی را بدوش کشید، اما واقعیتهای تاریخی بطور سیستماتیک در کشورهایی مانند لهستان و بالتیک، اغلب با ترغیب و تشویق زیرکانه آمریکا تحریف وجعل میشوند. این کارزار، تمایلات واحساسات ضدروسی را تحریک میکند، اما حتی خطرناکتر از آن، مشوق الحاق گرایی و میلیتاریسم یا نظامیگریست. روسیه با نارضایتی فزاینده ای مشاهده کرده است که آلمان در حال گذار تاریخی دیگریست که در موازات با انتقال از بیسمارک در دوران قبل از جنگ اول جهانی موقعیت اروپایی، و متعاقبا از جمهوری وایمار به آلمان نازی است که منجر به دو جنگ جهانی شد، و کشتار و ویرانیهای وحشتناکی برای بشریت به ارمغان آورد … کافیست که بگوئیم ۷۵ سال بعد پس از پایان جنگ جهانی دوم، امپریالیسم آلمان پرتحرک شده است- و یکبار دیگر، روسیه را هدف قرار میدهد. نظامی کردن وسیع جامعه در دستور کار آلمان برگشته است. نخبگان آلمان، همچون گذشته، جهت فشار در پیشبرد منافع سرمایه آلمان، هردو، در داخل و خارج دست بهرکاری میزنند… در تاریخ مدرن، روسیه دوبار پیش از این قربانی نظامیگری آلمان شده است. و هر دو کشور روسیه و چین از نظر تاریخی تلفات سنگینی را بدست ایدئولوژی میلیتاریسم ژاپن متحمل شده اند. در سال ۱۹۰۴، ژاپن با یک اقدام غافلگیرانه به جنگ علیه روسیه رفت. پس از سالها جنگ و فرمانروایی دروغین، ژاپن بطور رسمی مجمع الجزایر کُره را در سال ۱۹۱۰ ضمیمه کرد. و در سال ۱۹۳۲، ژاپن دولت دست نشانده خود را در چین برقرار ساخت… «اتحاد جماهیر شوروی و چین شدیدترین ضربه را توسط نازیسم و میلیتاریسم خوردند و بار و مسئولیت سنگین مقاومت در برابر متجاوزان را تحمل کردند. به بهای خسارات عظیم انسانی، آنها اشغالگران را متوقف نموده، متلاشی کرده و نابود کردند، ازخود گذشتگی و میهنپرستی بیهمتایی در این مبارزه به نمایش گذاردند. نسلهای جدید عمیقا مدیون به آنهایی هستند که به خاطر آزادی و