شرق
سیدعلی طباطبایی. استاد دانشگاه
روز گذشته دوره ریاستجمهوری ترامپ به مفتضحانهترین شکل ممکن به پایان رسید. رئیسجمهوری که مقام ریاستجمهوری یک ابرقدرت را تا سطح مدیرعاملی شرکتهای ترامپ پایین آورد و کاری کرد که جریان اصلی (mainstream) سیاست در واشنگتن این جرئت را پیدا کند تا آینده قابل پیشبینی به هیچکسی خارج از خود اجازه عرض اندام ندهد. بزرگی به طنز اما جدی گفته است که هر ملتی یک «نادانی» به تاریخ خود بدهکار است. به نظر میرسد با انتخاب ترامپ مردم آمریکا بدهی خود را به تاریخ کشورشان تسویه کرده باشند. اما پس از برگزاری مراسم تحلیف در واشنگتن جو بایدن، مرد کهنهکار سیاست در آمریکا که از جریان اصلی سیاست در واشنگتن به قدرت رسیده است، سعی خواهد کرد آب رفته را به جوی آمریکا بازگرداند؛ آمریکایی که در سالهای اخیر با رفتارهای غیر قابل پیشبینی خود انگشتنمای جامعه جهانی شد. اما سؤال اصلی این نوشتار این است که انتخاب جو بایدن چه تأثیری بر سپهر سیاست و اقتصاد در جام جهانی خواهد داشت. در ادامه بهطورخلاصه پیامدهای قابل پیشبینی ریاستجمهوری جو بایدن بر فضای بینالملل ارائه میشود.
۱- تأثیر بر پراتیک آمریکا: احتمالا دوره بایدن دوره تقویت سیاست بینالملل کلاسیک برای آمریکا باشد. در این راستا باید در انتظار یک سیاست داخلی «منسجم» و یک سیاست خارجی «سیستممحور» برای آمریکا باشیم. آمریکا در دوره بایدن سعی خواهد کرد در داخل در وهله اول با مدیریت دقیق بیماری کرونا و واکسیناسیون گسترده این معضل را برچیند. در همین حال رونق بنگاههای اقتصادی و تقویت بنیه اقتصادی در اولویت کاری تیم بایدن قرار خواهد گرفت. در سیاست خارجی آمریکا، آمریکا از آمریکای «خودمحور» دوره ترامپ فاصله گرفته و در قالب هژمون سعی خواهد کرد با توزیع مزایا رانت، ثروت و امنیت، رضایت متحدین و مؤتلفین خود را خریداری کرده و آنها را در کنار خود حفظ کند. در این راستا «پیشبینیپذیرکردن» رفتار آمریکا برای جامعه جهانی و بهویژه متحدان آمریکا در اولویت تیم بایدن قرار خواهد گرفت. بایدن که سابقه چهار دهه فعالیت در سیاست خارجی دارد تلاش خواهد کرد که اثر انگشت و امضای خود را در مدیریت سیاست خارجی پساترامپ آمریکا بر جای گذارد و موضوعات سیاست خارجی را با وسواس از فیلتر ذهن خود عبور دهد.
در دوره بایدن، اعمال «قدرت هوشمند» که ترکیب قدرت نرم و سخت است، افزایش خواهد یافت و آمریکا توجه بیشتری به قدرت نرم و وجه نرمافزارانه قدرت خواهد داشت. آمریکا سعی خواهد کرد که از جلد آمریکای تهاجمی و خشن دولت ترامپ فاصله گرفته و چهره جذابتر و با روابط عمومی بالاتر به خود گرفته و اقناع را در مواجهه با دوست و دشمن به کار گیرد. در این چارچوب رابطه دولت بایدن برخلاف ترامپ با رسانهها، چه رسانههای سنتی و چه رسانههای نوین، بسیار نظاممند و مطلوب خواهد بود.
۲- تأثیر بر روندهای بینالمللی: انتظار میرود با آغازبهکار بایدن، آمریکا در قالب «هژمون ناظم نظم» به تقویت روندهای بینالمللی بپردازد. در این راستا جایگاه سازمان ملل، شورای امنیت و نهادهای بینالمللی دیگر مانند ناتو تقویت خواهد شد و آمریکا سعی خواهد کرد که نقش رهبری خود در این سازمانها را زنده کند. آمریکا به معاهدات جهانی مانند پیمان آبوهوایی پاریس و سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو باز خواهد گشت. چندجانبهگرایی و معاهدات چندجانبه با حضور پررنگ آمریکا بیشتر به چشم خواهد آمد. توجه به روندهای محیط زیست، حقوق بشر و مبارزه با بیماریهای همهگیر تقویت شده و آمریکا سعی خواهد کرد با قدرت ضمن ائتلافسازی اهداف خود را در این مقولات جهانی پیگیری کند.
۳– تأثیر بر مناطق: در دوره ترامپ اولویتهای استراتژیک آمریکا دچار سردرگمی شده و روابط آمریکا با مناطق دنیا دچار نوسان شد. در دوره بایدن با توجه تخصص او در سیاست خارجی و تیم کارکشته و مجرب وی باید انتظار داشت که روابط آمریکا در مناطق جهان با دقت هرچه بیشتر بازسازی شود. در این راستا کانون تمرکز آمریکا منطقه پاسیفیک خواهد بود؛ جایی که با حضور بزرگترین قدرتهای قرن بیستویکم، مرکز ثقل تحولات جهانی خواهد بود. آمریکا با تمرکز بر پاسیفیک ضمن برنامهریزی برای تحدید چین سعی خواهد کرد که مهار چین را تداوم بخشد. مهمترین برنامه آمریکا در این راستا ائتلافسازی در پاسیفیک با متحدان منطقهای و همچنین بیاثرکردن مگااستراتژی چینیها، یعنی صعود صلحآمیز (peaceful rise) خواهد بود. آمریکا سعی خواهد کرد چهره چین را از یک «اژدهای آرام» به یک «هیولای خطرناک» نمادسازی کند. ویروس چینی پیشدرآمد این اقدام آمریکاست. دیگر آمریکا اجازه نخواهد داد چینیها بدون هزینه به چیزی دست یابند.
بعد از منطقه پاسیفیک، منطقه آتلانتیک، اولویت کاری آمریکا خواهد بود و آمریکا سعی خواهد کرد با یک برنامهریزی منسجم با متحدین قدیمی خود در اروپا همکاری کرده و خاطره بیتوجهی دوره ترامپ را از ذهن متحدین خود پاک کند. در این چارچوب رابطه با فرانسه آلمان تقویت میشود و انگلستان خارج شده از اتحادیه اروپا رابطه ویژهای با آمریکا خواهد داشت. رابطه با روسیه با نهایت دقت دنبال خواهد شد و آمریکا درخصوص اتهاماتی مانند دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و همچنین حملات سایبری روسیه به زیرساختها و مراکز آمریکایی واکنش جدی نشان خواهد داشت.
درخصوص آمریکای شمالی و لاتین، آمریکا سعی خواهد کرد تا رفتار منطقیتری داشته باشد و از فشار بی مورد به کانادا و مکزیک خودداری کرده و رابطه مستحکمتری به آنها برقرار کند. در آمریکای لاتین نیز آمریکا در دوره بایدن، راه اوباما را تداوم خواهد بخشید و سعی خواهد کرد با ایجاد تقاضا در کشورهای منطقه، نفوذ سنتی خود در این منطقه را تداوم بخشد. احتمالا بخشی از فشارهای آمریکا بر ونزوئلا تعدیل شده و آمریکا با دولت مستقر در ونزوئلا مذاکراتی را آغاز کند.
درخصوص منطقه خاورمیانه نیز باید حتما توجه داشت که حمایت سنتی آمریکا از اسرائیل تداوم خواهد یافت ولی اسرائیل دیگر بچه لوس و طلبکار آمریکا نخواهد بود و اسرائیل باید مابازای حمایت آمریکا پاسخگو باشد و حمایتهای آمریکا درخصوص اسرائیل بدون حد و مرز به پیش نخواهد رفت. عربستان و کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس باز هم از حمایتهای آمریکا بهرمند خواهند شد، ولی آمریکا رابطهای منتقدانه با آنها را در پیش خواهد گرفت و بهویژه درخصوص اقدامات عربستان در یمن و موضوعات حقوق بشری با آنها وارد گفتوگو خواهد شد. روند صلح کشورهای خاورمیانه با اسرائیل تداوم خواهد یافت و کشورهای بیشتری با اسرائیل صلح خواهند کرد، ولی در عین حال آمریکا توجه بیشتری به موضوع فلسطین خواهد داشت.
۴- تأثیر بر رابطه با ایران: ایران جایگاه ویژهای در سیاست خارجی دولت بایدن خواهد داشت و او سعی خواهد کرد با تیم کارآزموده و تخصصی سیاست خارجی خود پرونده ایران را پیش ببرد. به نظر میرسد برخلاف پیشبینیهای دولت روحانی، سیاست بایدن درخصوص ایران پیچیده، چندلایه و مرحلهای خواهد بود و نباید انتظار اقدامات بزرگ ازسوی دولت بایدن درخصوص ایران را داشت. در این راستا ارائه پرزرقوبرق و پرطمطراق هویجهای کوچک به ایران در دستور کار تیم بایدن خواهد بود. برای مثال پایان ممنوعیت سفر اتباع ایرانی به آمریکا، پایان تحریمهای نهچندان مهم و شاید بازگشت سمبلیک به برجام.
اما کلیت فشار آمریکا بر ایران تا حصول به توافق ادامه خواهد یافت. سیاست بایدن در مواجهه با ایران از «فشار حداکثری» دوره ترامپ به «فشار متوازن» تغییر خواهد کرد تا ایران درخصوص تعامل با آمریکا به جمعبندی برسد. همچنین آمریکا تا نیمه سال آینده شمسی یعنی سال ۱۴۰۰، منتظر خواهد ماند تا تکلیف انتخابات ریاستجمهوری در ایران مشخص شود. انتظار دولت و متحدان اصلاحطلب دولت این است که تیم بایدن با ارائه امتیازات بزرگ به آنها، شرایط را برای انتخاب رئیسجمهور دیگری از جنس آنها فراهم کند، اما به نظر میرسد مجموعه قدرتهای غربی و بهویژه آمریکا به این جمعبندی رسیدهاند که نیروهای طرفدار دولت در داخل بیشتر جنبه تزیینی و خامه روی کیک دارند و توانایی و اعتبار لازم برای چانهزنی در پیشبرد اهداف خود را ندارد. تا شش ماه آینده آمریکا سعی خواهد کرد با ارائه امتیازات کوچک اما تبلیغات بزرگ ایران را در فضای توافق با آمریکا نگه دارد تا نتیجه انتخابات در ایران مشخص شود. همچنین در این مدت، آمریکا با فرستادن مداوم سیگنالهای همکاری، گشودن باب مذاکره، شنیدن دغدغههای ایران، ارائه فهرست تقاضاهای آمریکا، ائتلافسازی با متحدین اروپایی، گفتوگو با اسرائیل و شرکای آمریکا در خلیجفارس و بهدستگرفتن ابتکار عمل در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سازمان ملل و شورای امنیت درخصوص ایران این زمان را سپری خواهد کرد تا پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران و مشخصشدن شکلبندی جدید، درخصوص شکل و محتوای توافق با ایران و متدولوژی مذاکرات بعدی به جمعبندی برسد.