تارنگاشت عدالت
منبع: بنیاد فرهنگ استراتژیک
نویسنده: النا پوستوویتووا
برگردان: ع. سهند
۹ ژانویه ۲۰۲۱
در آخرین روز سالی که گذشت رویدادی رخ داد که اگر آن همه توجه به ویروس کرونا و هیاهو دربارۀ سال نو نبود، میتوانست یک فرصت اطلاعاتی برای صفحه اول مطبوعات غربی باشد. در یک کنفرانس ویدئویی با شی جینپینگ رییسجمهور چین، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، امانوئل ماکرون رییسجمهور فرانسه، و اورزولا فن در لاین رییس کمیسیون اروپایی یک قرارداد سرمایهگذاری بلندمدت با چین امضاء کردند.
برای صدراعظم مرکل، که این رویداد را یکی از پیروزیهای خود قلمداد میکند، توافقنامه تاج ریاست شورای اروپایی را بر سر آلمان میگذارد. ورود صنایع خودروسازی و مخابراتی آلمانی به بازار چین، درهای باز برای مشاغل مالی فرانسوی و بهبود جایگاه نامطلوب شرکتهای اروپایی در چین، «که فعالانه در حال مذاکره با شرکای دیگر است»، برای بروکسل یک هدیه سال نو بود. به هر حال، چین تنها اقتصاد بزرگ جهان است که پس از ماجرای «همهگیری» شروع به رشد کرد. باقی اقتصادها تولید کالاها و خدمات را کاهش دادند.
واکنش در واشنگتن برخلاف واکنش اروپاییها بود. بنا به گزارش «گلوبال تایمز» چین، «متیو پوتینگر معاون مشاور امنیت ملی ایالات متحده به خاطر معامله به اتحادیۀ اروپایی حمله کرد.» در عینحال، پیتر ناوارو مشاور تجاری مجلس نمایندگان آنرا یک «معامله بد» نامید که دربرگیرنده یک چالش ژئوپولتیک برای ایالات متحده است. واکنش کلی دولت آمریکا این است: آنها (اروپاییها) چطور جرات میکنند؟ پرسشی که پنهان یا آشکار در همه تفسیرها از واشنگتن به گوش میسد، جایی که در همان روز گویا برای انتقام تعرفههای اضافی بر کالاهای اروپایی، از جمله بر قطعات هواپیما از آلمان و شرابهای فرانسوی وضع شد.
در عینحال، حتا یک کلمه از توافقنامه سرمایهگذاری بین اتحادیۀ اروپایی و چین به امنیت ایالات متحده مربوط نمیشود. اما در پتوومک بر طبل جنگ کوبیده میشود. به گفته مجله «روابط خارحی» که بوسیله «شورای روابط خارجی» منتشر میشود «در محافل سیاست خارجی عموماً پذیرفته شده است که ایالات متحده و چین در یک "ماراتون ابرقدرتی" رقابت میکنند که میتواند یک قرن طول بکشد. اما، شدیدترین بخش رقابت بیش از یک دهه طول نخواهد کشید… لحظۀ حداکثر خطر در چند سال آینده خواهد رسید.»
به گفته وزارت امور خارجه ایالات متحده، برای «نجات جهان از فاجعه»، آمریکا باید بر سه اصل تکیه کند. جلوگیری از موفقیتهای چین که میتوانند توازن قدرت جهانی را تغییر دهند. در ایالات متحده آنها بیشتر از هر چیز از بازگشت تایوان به جمهوری خلق چین و برتری چین در ایجاد شبکه مخابراتی نسل۵ (۵G) میترسند. در عینحال، آشکار است که اگر برای ایالات متحده نبود، فلسفۀ «یک کشور، دو نظام» دنگ شیائوپینگ حتا پیش از قرن بیستم در تایوان ریشه دوانده بود. اما، پروژۀ شبکههای نسل۵ چین مدتها پیش در سال ۲۰۱۴ در زمانی آغاز شد که شرکت «ZTE» نخستین شرکتی بود که مقوله ماقبل-نسل۵ را مطرح کرد و یک سال بعد از آن یک ابستگاه در بارسلون افتتاح کرد. در نتیجه، نخستین اصل دیپلوماسی ایالات متحده متزلزل به نظر میرسد. اصل دوم کدام است؟
دومین اصل تکیه بر ابزار بازدارنگی موجود یا آتی است که تولید آنها سالها طول خواهد کشید. مهمترین این ابزار بیش از ۸۰۰ پایگاه نظامی ایالات متحده در سراسر جهان است.
سرانجام، اصل سوم مستلزم «از بین بردن» نفوذ چین بدون تلاش برای تغییر خط رفتار پکن است. دیگر نیازی به وسوسه پکن با امکانات سازمان تجارت جهانی، صندوق بینالمللی پول و غیره نیست، باید بر کاهش تعمدی منابع چین تمرکز نمود. آمریکا باید برای اقدامات تهاجمی-تجاوزی هماکنون و نه در آینده آماده باشد، تا بتواند از مقاومت قویتر آینده جلوگیری کند.
«روابط خارجی» مینویسد «اگر چین تایوان را جذب کند، به فناوری درجه یک جهانی دست خواهد یافت و یک "ناو هواپیمابر غرقنشدنی" به دست خواهد آورد، و قدرت نظامی خود را در غرب اقیانوس آرام گسترش خواهد داد و امکان محاصرۀ ژاپن و فیلیپین را خواهد داشت… تایوان یک محور قدرت در شرق آسیا است، جزیره دژی در برابر تجاوزگری چین است…» برای شناخت بهتر از درک آمریکایی از نظام جهانی پیرامون این اصل تأمل نماییم. دهها پایگاه دریایی ایالات متحده در اطراف تایوان وجود دارد، و به نظر واشنگتن این از آمریکا یک نماینده صلح میسازد!
با وجود حلقۀ تنگ پایگاههای دریایی که هماکنون وجود دارد، به نظر «شورای روابط خارجی» واشنگتن باید موشکاندازهای جدید و پهپادهای مسلح را در پایگاهها اطراف، در صورت امکان، در خود تایوان مستقر کند. «شورای روابط خارجی» پایان دادن به ساخت ناوبرهای هواپیمابر گرانقیمت، و تولید ناوهای گشتی موشکهیا کروز و «مینهای هوشمند» را پبشنهاد میکند. ایالات متحده همچنین به متحدین خود به عنوان «ابزار دمدست» اشاره میکند. به بروکسل دستور داده شده است به چین به مثابۀ یک «دشمن سیستمی: نگاه کند، و به بریتانیا، فراسنه، و آلمان دستور داده شده است برای مهار پکن گشت دریایی به دریا چین حوبی و اقانوس آرام اعزام نمایند. و با این وجود، در اینجا یک توافقنامه سرمایهگذاری با این «دشمن سیستمی» وجود دارد.
چاپ اروپایی «پروژه سندیکا» (Project Syndicate) مینویسد اکنون وقت آن است که ابرقدرتهای جهان پرتاب سنگ از خانههای شیشهای را متوقف کنند. درست این است. با زندگی در یک خانه شیشهای، نیاز به پرتاب سنگ نیست. توافقنامه امضاء شده بین اتحادیۀ اروپایی و چین به سود اروپا است، به سود چین است و حتا به سود ایالات متحده است، فقط ایالات متحده، که از تسلیم مواضع سلطه جهانی خود عصبی است نمیخواهد به این توجه کند.
https://www.fondsk.ru/news/2021/01/09/diplomatia-us-v-marafone-sverhderzhav-52646.htmll
———————————–
همچنین نگاه کنید به:
۱- «تجارت آزاد خوب، تجارت آزاد بد!»
http://www.edalat.org/sys/content/view/14076/5/
۲- «مخالفتهای مردمی با «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای»
http://www.edalat.org/sys/content/view/14058/5/