سه شنبه, مهر ۳

روایت تاریخی و مأموریت حزب کمونیست چین

اگر فساد تحت کنترل قرار نگیرد، این خودِ حزب حاکم است که بیش‌ترین لطمه را خواهد خورد. ژی جین‌پینگ گفت:«فقط اگر دولت صادق و پاکیزه باشد می‌تواند اعتماد مردم را بدست آورد؛ فقط اگر قدرت به سود عموم بکار گرفته شود قلوب مردم را تسخیر خواهد کرد.» در غیر اینصورت، ما می‌توانیم فقط بر ادامه رشد اقتصادی و افزایش دائم فرصت‌های شغلی برای حفظ قدرت سیاسی اتکا نماییم. در عین‌حال، اتکای صِرف بر عوامل مادی رویکرد نسبتاً ضعیفی است، و اگر در آن جبهه عقب‌گردهای بزرگی رخ دهد، اوضاع می‌تواند شدیداً خطرناک شود. به این دلیل، مبارزه با فساد مطلقاً یک شعار تو خالی نیست. هر کس، بدون توجه به این‌که چقدر بلندپایه است، برای هر گونه نقض انضباط حزبی یا قانون دولتی باید شدیداً مجازات شود.

اگر فساد تحت کنترل قرار نگیرد، این خودِ حزب حاکم است که بیش‌ترین لطمه را خواهد خورد. ژی جین‌پینگ گفت:«فقط اگر دولت صادق و پاکیزه باشد می‌تواند اعتماد مردم را بدست آورد؛ فقط اگر قدرت به سود عموم بکار گرفته شود قلوب مردم را تسخیر خواهد کرد.» در غیر اینصورت، ما می‌توانیم فقط بر ادامه رشد اقتصادی و افزایش دائم فرصت‌های شغلی برای حفظ قدرت سیاسی اتکا نماییم. در عین‌حال، اتکای صِرف بر عوامل مادی رویکرد نسبتاً ضعیفی است، و اگر در آن جبهه عقب‌گردهای بزرگی رخ دهد، اوضاع می‌تواند شدیداً خطرناک شود. به این دلیل، مبارزه با فساد مطلقاً یک شعار تو خالی نیست. هر کس، بدون توجه به این‌که چقدر بلندپایه است، برای هر گونه نقض انضباط حزبی یا قانون دولتی باید شدیداً مجازات شود.

 

 


تارنگاشت عدالت

منبع: خواندن رویای چین
برگردان: ع. سهند

 
 
احیای صد ساله: روایت تاریخی و مأموریت حزب کمونیست چین۱
مصاحبه ما یا، روزنامه‌نگار وب‌سایت گوانچازه (آبزرور) با کائو جین‌کینگ 

کائو جین‌کینگ (متولد ۱۹۴۹) پرفسور جامعه‌شناسی (اکنون بازنشسته) در «دانشگاه علوم و فناوری شرق چین» در شانگهای است. او بخش عمدۀ عمر کاری خود را بر موضوعات روستایی متمرکز نمود. وی در سال ۱۹۹۵ بخاطر کتاب «تغییر اجتماعی و فرهنگی در روستاهای معاصر ژچیانگ شمالی» که براساس چهار سال کار میدانی نوشته شده و برای کتاب «چین در امتداد رودخانه زرد: تأملاتی پیرامون جامعه روستایی»۲ جایزه گرفت…

نکته جالب‌توجه این‌که در این متن کوتاه، مارکس، لنین، مائو، و ماتریالیسم دیالکتیک کاملاً ناپدید شده‌اند و جای آن‌ها را حکم آسمانی، تیانشیا*، گانژی** (چرخه شصت ساله) گرفته‌اند. وی هم‌چنین به حزب کمونیست چین هشدار می‌دهد که اگر با مشکلات فساد و حرص‌ برخورد نکند حکم آسمانی را از دست خواهد داد.

*****

ما یا: ایدۀ «رویای چینی» در داخل و خارج از چین وسیعاً دنبال و درک شده است. ما چگونه باید «رویای چینی» را از نقطه‌نظر روایت حزب کمونیست چین درک کنیم؟
کائو جین‌کینگ: «رویای چینی» عمدتاً به روایت‌ها از ناسیونالیسم و مدرن‌سازی طی قرن گذشته باز می‌گردد. «رویای چینی» این بود که در طی یک قرن حزب‌سازی، چین یک جامعه از نظر مادی مرفه ایجاد خواهد کرد، و در طی یک قرن ملت‌سازی یک کشور سوسیالیستی ثروتمند، دمکراتیک، متمدن، و هماهنگ مدرن خواهد ساخت. این روایت- «رویای چینی» احیای بزرگ ملت چین- از نظر احساسی برای همه مردمی که هم‌چنان مشتاق این احیا هستند، از جمله مردمی که در تایوان، هنگ‌کنگ و ماکائو زندگی می‌کنند و هم‌چنین چینی‌های مقیم خارج، نیرومند است.
   
ما یا: از زمان به قدرت رسیدن رهبری کنونی کمیتۀ مرکزی، آن‌ها فعالیت‌های ضد فساد را بسیار افزایش داده اند. اگر آن‌ها نتوانند مشکل فساد را حل کنند، حزب کمونیست چین در امیدبخش‌ترین لحظه از تاریخ ملت چین، خطر ناکامی را دارد.

کائو جین‌کینگ: این بعید نیست. عملکرد بزرگ پول در بازسازی طبقات اجتماعی در اقتصاد بازار، چیزی است که حزب کمونیست چین هرگز به آن برخورد نکرده است، و چیزی است که بسیاری از مقامات نمی‌توانند در برابر آن مقاومت کنند. تعهد به «خدمت به مردم» برای مجبور کردن این مقامات به رعایت قوانین، یا برای نجات روح خودشان کافی نیست. آن‌ها می‌خواهند پول بسازند، و راه هماهنگ کردن ارزش‌های پولی با سرشت اصلی خود را پیدا می‌کنند، و این به آزاد‌شدن بسیاری از آرزوها که پیش از این سرکوب می‌شدند می‌انجامد. این بدین معنی است که کل نظام حزبی و دولتی با از راه رسیدن یک جهان پولی روبه‌رو است، که این بنوبه خود بدین معنی است که نمی‌توان از فساد اجتناب کرد.

اگر آن‌هایی که در حزب کمونیست چین قدرت را در دست دارند نتوانند در برابر وسوسه دستیابی به منافع مادی از طریق اعمال قدرت مقاومت کنند، یا اگر، بمحض این‌که منافع مادی به مهم‌ترین چیز مبدل شد، این صاحبان قدرت در صدد خصوصی‌سازی این منافع برآیند، و پرچم حزب کمونیست چین و سوسیالیسم را که در گذشته تا حدی ‌آن‌ها را مهار کرده است کنار بگذارند، و بدون دفاع از مردم فقط برای خودشان کار کنند، آن‌وقت این خیانت به حکم آسمانی است. چون مردم ما این حزب را برگزیده‌اند، حزب باید این مأموریت را بپذیرد، اما برخی‌ها هستند که این‌را نمی‌پذیرند. دودمان‌های کوئین (Qin) و  سوئی (Sui)۳ در یک نقطه این مأموریت را پذیرفتند، اما آن‌را رها کردند، که یک خیانت بود. حزب کمونیست چین جایگزین کومینتانک شد، و شصت سال صرف کرد تا قدرتمند شود.۴ احیای صد سالۀ ملت چین اکنون تقریباً در اوج آن است؛ ما چگونه می‌توانیم در این لحظه، حکم آسمانی را که به ما داده شد کنار بگذاریم؟

ما یا: از این منظر، حفظ انضباط حزب و مبارزه با فساد پیش‌شرط‌ها برای تحقق رویای احیای ملت چین هستند.   
کائو جین‌کینگ: این مشکل بزرگی است. اگر فساد تحت کنترل قرار نگیرد، این خودِ حزب حاکم است که بیش‌ترین لطمه را خواهد خورد. ژی جین‌پینگ گفت:«فقط اگر دولت صادق و پاکیزه باشد می‌تواند اعتماد مردم را بدست آورد؛ فقط اگر قدرت به سود عموم بکار گرفته شود قلوب مردم را تسخیر خواهد کرد.» در غیر اینصورت، ما می‌توانیم فقط بر ادامه رشد اقتصادی و افزایش دائم فرصت‌های شغلی برای حفظ قدرت سیاسی اتکا نماییم. در عین‌حال، اتکای صِرف بر عوامل مادی رویکرد نسبتاً ضعیفی است، و اگر در آن جبهه عقب‌گردهای بزرگی رخ دهد، اوضاع می‌تواند شدیداً خطرناک شود. به این دلیل، مبارزه با فساد مطلقاً یک شعار تو خالی نیست. هر کس، بدون توجه به این‌که چقدر بلندپایه است، برای هر گونه نقض انضباط حزبی یا قانون دولتی باید شدیداً مجازات شود. به این دلیل که این تیانشیا (…)، تیانشیای شما نیست؛ تیانشیا مباشرت خود را به شما محول کرده است. حکم آسمانی به شما داده شده است، و شما نمی‌توانید صرفاً برای منافع خود عمل کنید، و به جای آن باید از مردم دفاع نمایید.

ما یا: زمانی که هجدهمین کنگره ملی خلق برگزار شد، گفته شد که ما نیاید راه قدیمی رکود درون‌نگر را دنبال کنیم، اما ما باید از کژراهۀ تغییر رنگ‌ خود نیز اجتناب نماییم. شما این‌ را چگونه درک می‌کنید؟   
کائو جین‌پینگ: اگر قرار است ما از راه قدیمی و هم‌چنین از کژراه احتراز نماییم، در اینصورت راه درست سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی است. با پیمودن این راه، ما به سه اعتماد به خود خواهیم رسید: اعتماد به راهی که انتخاب کرده‌ایم، اعتماد به تئوری‌مان، و اعتماد به نظام‌مان. جهان هرگز ندیده است که یک کشور در حال توسعه مسیر خود را بسمت اعتماد به خود بوجود آورد، چه رسد به این سه اعتماد. پس، مسئولیت حزب کمونیست چین به مثابۀ یک حزب پیشگام چیست؟ این است که به کل ملت و دولت بگوید چین از کجا آمده است، اکنون در کجاست، و در آینده به کجا خواهد رفت. به دیگر سخن، حزب کمونیست چین، ما را در حرکت به پیش هدایت می‌کند، و ما رهبری آن‌را دنبال می‌کنیم. از اینرو، هدف برای حزب کمونیست چین بسیار مهم است، و تعیین مسیر توسعه تاریخی ما از نقطه‌نظر این هدف بسیار مهم است. اگر شما هدفی دارید، و مردم آن‌را هدف خود می‌دانند، آنوقت آن‌ها از شما پیروی خواهند کرد؛ اگر آن‌هادر این‌مورد توانایی شما را قبول داشته باشند، این توانایی برای حکمرانی نامیده می‌شود، و این جایی است که قدرت رهبری از آن سرچشمه می‌گیرد. یک حزب رهبری‌کننده باید به هر قیمت این دیدگاه از تاریخ را داشته باشد و تصویر بزرگ را ببیند، و باید در خدمت این تصویر بزرگ و این هدف آینده باشد.
 
ما یا: این هم‌چنین جایی است که حزب کمونیست چین با احزاب غربی متفاوت است. احزاب سیاسی غربی گروه‌های ذینفع را نمایندگی می‌کنند، و از مردم به مثابۀ یک کل دفاع نمی‌کنند.

کائو جین‌کینگ: به این دلیل است که من آن‌ها را احزاب نمایندگی می‌نامم. در تئوری، نظام دمکراتیک غربی به احزاب رهبری‌کننده نیاز ندارد، زیرا هیچ «بدن سیاسی کلی» وجود ندارد، فقط گروه‌های ذینفع، یکی پس از دیگری وجود دارند. علوم سیاسی در غرب به تجربه‌گرایی (empiricism) گرایش دارد، و نظرسنجی‌های عمومی و انتخابات هر چهار سال یک‌بار خیلی مهم به نظر می‌رسند. البته، برخی دانشمندان سیاسی متفکر به این نتیجه رسیده‌اند که چنین نیست، زیرا حتا زمانی که مردم به درستی نمایندگی می‌شوند، نظام می‌تواند علیه منافع عمومی آن‌ها حرکت کند. سیاست‌های رفاهی در غرب نیاز به ساماندهی دارند، اما از ۲۰۰۸ زمان زیادی سپری شده است، و هیچ چیز منافع عمومی را نمایندگی نمی‌کند. رویاروی با این بحران، سیاستمداران غربی سرو صدای زیادی براه می‌اندازند، اما نمی‌توانند تصمیم بگیرند، و زمان زیادی را که می‌توانست صرف ساماندهی دوباره شود تلف کرده‌اند. آن‌ها زمانی که به ما نگاه می‌کنند می‌بینند که تصمیم‌گیران جمعی ما قادر به شناسایی منافع کل هستند، می‌بینند که ما هدف‌های بلندمدت داریم، و این‌که ما می‌توانیم مردم‌مان را گام به گام به سمت تحقق این هدف هدایت کنیم، اما تنها کاری که آن‌ها می‌توانند انجام دهند این است که نگاه کنند و با حسرت آه بکشند.

ما یا: در اینترنت، اخیراً مردم دوباره در بارۀ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بحث می‌کنند. بعضی‌ها دلائل و پیامدهای سیاست‌هایی را که به پایان حزب و پایان آن کشور انجامید درک نمی‌کنند، و در صددند حزب کمونیست چین را در مسیر ویرانی که حزب کمونیست اتحاد شوروی پیمود قرار دهند، و این عدم شناخت کامل از تاریخ را نشان می‌دهد.

کائو جین‌کینگ: به نظر من، به این دلیل است که رژیم کنونی چین مأموریت تاریخی خود را عهده‌دار است. یا حداقل از سه ارزشی که من مشخص کردم -وحدت ملی، ثبات اجتماعی، و ادامه رشد اقتصادی- دفاع می‌کند. یک نهاد جمعی حاکمِ باثبات برای حال و آینده چین ضروری است. حزب کمونیست چین هم‌چنان به هدایت مردم برای انجام مأموریت مهم تاریخی گذار اجتماعی ادامه می‌دهد. اگر این مأموریت تاریخی هنوز معتبر است، به این دلیل است که حزب کمونیست چین حکم آسمانی داد.   

ما یا: به دیگر سخن، چون حزب کمونیست چین مأموریت مهم رهبری مردم چین را برای احیای یک ابرقدرت آسیایی پذیرفته است، حکم آسمانی به آن داده شده است؟

کائو جین‌کینگ: حزب کمونیست چین هنوز برای چین مسئول است. حزب کمونیست چین باید نخست تمامیت ارضی را تضمن کند، دوم ثبات اجتماعی را حفظ نماید، و سوم ادامه رشد اقتصادی را تضمین کند. انتقال ۱٬۳ میلیارد مردم خطر برخورد با همه نوع مشکلات و آشوب‌ها را دارد، و ممکن است عقب‌گرد و خطر بزرگ وجود داشته باشد. یک گروه با ثبات حزب حاکم بهتر می‌تواند به وضعیت برخورد کند. مادام که هدف آن بوسیله اکثریت مردم پذیرفته شده است، می‌تواند با اطمینان نسبی عمل نماید. چیزی که دنگ شیائو‌پینگ درباره مزایای قدرت متمرکز گفت به نظر من درست است. کشورهای در حال توسعه بسیاری نظام دمکراتیک غربی را اقتباس کردند، و نتیحتاً ناکام شدند، زیرا دولت‌هایشان نتوانستند سیاست‌های کارآمد را اجرا نمایند، بی‌کفایتی آن‌ها در مواجهه با بحران‌ها جای خود را دارد.

تمامیت ارضی، ثبات اجتماعی و ادامه رشد اقتصادی مسائلی است که بسیاری از افراد ممکن است به آن‌ها فکر نکنند، زیرا همه به دنبال منافع فوری خود هستند. به این دلیل است که داشتن یک رهبری حزبی، داشتن یک گروه حزبی حاکم با ثبات و یک اجرای با ثبات سیاست همه برای گذار کشور ضروری است. بجای تصمیم‌گیری درباره موضوعات براساس به اصطلاح نظر اکثریت یا آراء داده شده، مشکل را باید این‌گونه درک کرد و سپس براساس آن سیاست را تعیین نمود. طی سی و چند سال گذشته، با وجود این‌که مرتکب برخی اشتباهات شدیم، موضوعات رویه‌مرفته خوب پبش رفته‌اند. ما به تأثیرات منفی سیاست واکنش نشان داده‌ایم، و برای تصحیح این‌ها سخت کار کرده‌ایم، و با این وصف، در بستر گذار اجتماعی شتابان چین، ثبات را حفظ کرده‌ایم، که این نیز دستاورد بسیار مهمی است. لذا، فریب انتقاد سطحی کسانی را نخورید که می‌گویند چین یک «دیکتاتوری» است، و از درک جدید محتوای واقعی سیاست‌های چین معاصر ناتوانند.

زیرنویس
 [1] 曹锦清, “百年复兴:中国共产党的时代叙事与历史使命,” May 2014, available online at https://www.guancha.cn/cao-jin-qing/2014_05_07_227413.shtml?web .

[۲] Cao Jinqing, China Along the Yellow River: Reflections on Rural Society (New York, RoutledgeCurzon, 2005).  For a review, see https://journals.openedition.org/chinaperspectives/1039 .

[۳] Translator’s note:  The Qin (221-206 BCE) and the Sui (581-618) were short-lived dynasties succeeded respectively by the Han (206 BCE-220 CE) and the Tang (618-907), both long-lived.

[۴] Tranlator’s note:  Sixty years is part of the sexagenary cycle, part of the traditional Chinese manner of telling time.

https://www.readingthechinadream.com/cao-jinqing-a-centennial-revivial.html

————————————–
* «تیانشیا یک اصطلاح چینی برای یک مفهوم فرهنگی باستانی چینی است که نشان دهندۀ کل جهان جغرافیایی یا قلمرو متافیزیکی انسان‌ها است و بعداً با حاکمیت سیاسی همراه شد. در چین باستان، تیانشیا سرزمین‌ها، فضا و منطقه‌ای را نشان می‌داد که توسط اصول جهانی و کاملاً مشخص نظم به امپراطور منصوب شده است.» (ویکی‌پدیا)

** «چرخه جنسی، که به عنوان ساقه‌ها و شاخه‌ها یا گانژی شناخته می‌شود، یک چرخه از شصت اصطلاح است که هر یک مربوط به یک سال است» (ویکی‌پدیا)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *