شنبه, شهریور ۳۱

گروهی می‌خواهند ریاست جمهوری را از ساختار حذف کنند

آیت‌ا… موسوی‌خوئینی: عده‌ای می‌گویند که بخش عظیمی از هموطنان به پای صندوق‌های رأی نخواهند آمد، هم به علت یأس و سرخوردگی از انتخابات، هم به عللی که به برخی از آنها اشاره کردم و هم به علت مشکلات ناشی از کاهش شدید درآمدها و افزایش بی‌سابقه هزینه‌ها. اگر چنین است، شما نخبگان و فعالان و تحلیلگران سیاسی باید با تمام توان تلاش کنید تا آنان را قانع کنید که راه علاج این مشکلات ویرانگر رهاکردن انتخابات نیست و باید با حضور همه اقشار جامعه راه را بر رفتارها و دخالت‌های ناصواب بست…

آیت‌ا… موسوی‌خوئینی: عده‌ای می‌گویند که بخش عظیمی از هموطنان به پای صندوق‌های رأی نخواهند آمد، هم به علت یأس و سرخوردگی از انتخابات، هم به عللی که به برخی از آنها اشاره کردم و هم به علت مشکلات ناشی از کاهش شدید درآمدها و افزایش بی‌سابقه هزینه‌ها. اگر چنین است، شما نخبگان و فعالان و تحلیلگران سیاسی باید با تمام توان تلاش کنید تا آنان را قانع کنید که راه علاج این مشکلات ویرانگر رهاکردن انتخابات نیست و باید با حضور همه اقشار جامعه راه را بر رفتارها و دخالت‌های ناصواب بست…

 
 
 
 
 
 
 
 
آرمان ملی
 
 
موضع آیت‌ا… موسوی‌خوئینی درباره انتخابات ۱۴۰۰:
گروهی می‌خواهند ریاست جمهوری را از ساختار حذف کنند
بی‌توجهی به انتخابات اوضاع را بدتر می‌کند
 
 
انتخابات ۱۴۰۰ در کنار فرصتی که برای رشد کشور است اما نباید از توطئه‌های همیشگی دشمنان در این موضوع غافل بود؛ بدخواهانی که گاه داخلی هستند و با آگاهی از مشکلات اقتصادی جامعه مترصد فرصتی هستند تا به زعم خودشان ضربه‌ای به کشور وارد کنند. بزرگان کشور به‌ویژه یاران امام وظیفه خود می‌دانند تا با چشم پوشیدن به رفتارهای اشتباهی که بر آنها روا شده است اکنون براساس عهد خود با بنیانگذار انقلاب اسلامی استوار مانده و برای حفظ استقلال کشور و رضایت جامعه به بیان توصیه‌های ضروری بپردازند. یکی از این بزرگان آیت‌ا… موسوی‌خوئینی‌هاست که در مشقت‌ها و سختی‌ها در کنار مردم برای آبادانی وطن کوشید و اکنون تلاش دارد با هوشیار کردن جامعه مانع فرصت‌طلبی بدخواهان شود. از سوی دیگر، او اشاره به مشکلات معیشتی دارد که شابد سبب ناامیدی بخش‌هایی ازجامعه به حصور درانتخابات شود و خواستار آن شد که نخبگان و معتمدان با جامعه سخن گفته و آنها را متقاعد به شرکت در انتخابات کنند.

 آیت‌ا… موسوی‌خوئینی‌ها روز گذشته در بیانیه‌ای در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری تاکید کرد: «موضوعاتی هست که باید ابتدا به آنها پرداخت، اما در روزها و ماه‌های آینده از اهمیت انتخابات نیز نباید غافل ماند. همین‌جا عرض می‌کنم که بی‌توجهی به امر خطیرِ انتخابات ریاست جمهوری قطعا اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را نه‌تنها به سامان نمی‌رساند که بدتر از آنچه هست می‌کند.»

متن کامل بیانیه به این شرح است:
در آغاز، سالگرد دوران دفاع مقدس را گرامی می‌داریم، دورانی که سرو قامتان عرصه عشق و ایمان به خاک افتادند و در خون خود غلتیدند تا ایران و جمهوری اسلامی سربلند و پایدار بماند. رحمت خداوند و درود ملت ایران بر آنان و بر مادران و پدرانی باد که چنین دلاورانی را در دامان خود پروراندند و تقدیم راه خدا و وطن کردند و با گذشت و فداکاری، دشمن بعثی و حامیانش را ناکام گذاشتند.

انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو ذهن فعالان و نخبگان سیاسی کشور را به خود معطوف ساخته و در بسیاری از محافل موضوع بحث و بررسی قرار گرفته است. آنچه سبب شد تا نکاتی را به عرض خوانندگان محترم برسانم این است که شنیده می‌شود بعضی از فعالان سیاسی در اصلِ مشارکت فعال در این انتخابات تردید دارند و برخی نیز تصمیم بر عدم مشارکت گرفته‌اند. البته روی سخن من با کسانی نیست که با اساس جمهوری اسلامی مخالف‌اند و در انتظار سقوط آن و برپایی نظامی جدید نشسته‌اند؛ به آنان خیرخواهانه عرض می‌کنم آنچه در ورای جمهوری اسلامی می‌بینید سرابی بیش نیست و به آن دل نبندید؛ شما نیز برای آبادانی و سربلندی ایران به همین نظام و به اصلاح آن بیندیشید.

فقر و تنگ‌دستی توان تدبیر معیشت ربوده است
اما در روزگاری که هم ویروس کرونا و هم سختی معیشت عرصه را بر هموطنان عزیز تنگ کرده است، آیا طرح مباحثی از قبیل انتخابات و لزوم مشارکت فعال یا معرفی نامزد انتخاباتی و نظایر آنها برای مردم پذیرفتنی است و حمل بر خیرخواهی می‌شود؟ امیدوارم خوانندگان بر ما ببخشند اگر برای نجاتشان از این گرفتاری‌های نفس‌گیر کاری نمی‌کنیم و یا کاری از ما ساخته نیست. بی‌تردید مسائلی هست که پیش از طرح قضیه انتخابات باید به آنها توجه شود و بنده در نامه مورخ ۹۹/۴/۷ به یکی از آنها اشاره کردم، یعنی ضرورت آزادی اظهارنظر تحلیلگران و صاحب‌نظران درباره مسائل مهم کشور و تصمیمات گرفته‌شده یا تصمیماتی که گرفته می‌شود. در این‌صورت معلوم خواهد شد که کدام‌یک از آنها درست بوده و از کدام تصمیم، کشور به چنین وضع آشفته‌ای رسیده است و فقر و تنگ‌دستی به اندازه‌ای شده که توان تدبیر معیشت را از خانواده‌ها و سرپرستانشان ربوده است و وادارشان کرده که گاهی تن به هر کاری بدهند تا بتوانند به زندگی آکنده از حسرت و اندوه و ناداری خود ادامه دهند. باید کاری کرد که همه کارشناسان، که شمارشان امروز به برکت انقلاب و جمهوری اسلامی به هزاران نفر می‌رسد، به صحنه بیایند. رسانه‌ها و به‌ویژه صداوسیما و رسانه‌های مجازی باید محل طرح مسائل حیاتی کشور شود و هیچ‌کس نگران پیامدهای ناگوار بیان اندیشه و انتقاد خود نباشد، تا برآیند تضارب آرای اندیشمندان تبدیل به اراده و خواست عمومی‌شود و کشور و ملت و جمهوری اسلامی از این وضعیت اسف‌بار و غیرقابل‌دوام بیرون بیاید.

همه در انتخابات شرکت کنند
آری، موضوعاتی هست که باید ابتدا به آنها پرداخت، اما در روزها و ماه‌های آینده از اهمیت انتخابات نیز نباید غافل ماند. همین‌جا عرض می‌کنم که بی‌توجهی به امر خطیرِ انتخابات ریاست‌جمهوری قطعا اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را نه‌تنها به سامان نمی‌رساند که بدتر از آنچه هست می‌کند. نهاد ریاست‌جمهوری تنها نهادی است که، در قواره سایر جمهوری‌های دنیا، نماد جمهوریت نظام است و برخلاف انتخابات خبرگان رهبری (که آن هم مشکلاتی دارد و باید در زمان دیگری به آن پرداخت) یک انتخابات صنفی نیست. ریاست‌جمهوری نهادی است که با همه آنچه دستگاه‌های مسئول و غیرمسئول به هنگام انتخابات بر سرش آوار کرده و می‌کنند باز هم نماد جمهوری است، و همین هم آرامش را از گروهی گرفته است و می‌خواهند با هر بهانه‌ای آن را از ساختار نظام حذف کنند و نمی‌دانیم چه خواب‌هایی برای پس از آن دیده‌اند. همین دلیل کافی است که همه فعالان سیاسی و گروه‌ها و احزاب و انجمن‌ها و دیگر تشکل‌هایی که دل در گرو جمهوری اسلامی دارند فعالانه در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند تا این نهاد و نماد جمهوریت مستحکم‌تر از پیش بماند و خیال محو آن را از سر خام‌اندیشان و احیانا بدخواهان بیرون کند. گفته می‌شود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروه‌ها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالت‌های ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمی‌کنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالت‌های ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمی‌رود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیین دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهره کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند.

تحلیلگران سیاسی مردم را قانع کنند
عده‌ای می‌گویند که بخش عظیمی از هموطنان به پای صندوق‌های رأی نخواهند آمد، هم به علت یأس و سرخوردگی از انتخابات، هم به عللی که به برخی از آنها اشاره کردم و هم به علت مشکلات ناشی از کاهش شدید درآمدها و افزایش بی‌سابقه هزینه‌ها. می‌گویند مردمی که این اوضاع تاب و توانشان را گرفته است انتخابات و صندوق رأی را بازی بزرگان می‌پندارند و در این بازی مشارکت نمی‌کنند. اگر چنین است، شما نخبگان و فعالان و تحلیلگران سیاسی باید با تمام توان تلاش کنید تا آنان را قانع کنید که راه علاج این مشکلات ویرانگر رهاکردن انتخابات نیست و باید با حضور همه اقشار جامعه راه را بر رفتارها و دخالت‌های ناصواب بست. شما عزیزان برای آوردن مردم بر سر صندوق‌های رأی تلاش کنید و تلاش خود را مضاعف کنید؛ اگر انتخابات با مشارکت حداکثری و قابل قبول برگزار شد، شما پیروز شده‌اید و اگر مردم به‌ گونه دیگری رفتار کردند، این شما نیستید که شکست خورده‌اید،‌ بلکه کسانی شکست خورده‌اند که بارها با تمام قوا تلاش کرده‌اند تا اصلاحات را ناکام بگذارند و مردم را از اصلاحات ناامید کنند و در نتیجه مردم از پای صندوق‌های رأی و انتخابات کنار روند. آنان نه‌تنها به نظام لطمه می‌زنند، که خود را هم به اقلیت تبدیل می‌کنند و اداره کشور را برای خود سخت‌تر و به‌تدریج غیرممکن می‌سازند. پس زمان آن است که تمام احزاب و گروه‌ها و فعالان سیاسی از هر قشر و جناحی در انتخابات حضوری فعال داشته باشند. اگر در کشور آزادی است و انتخابات آزاد برگزار می‌شود، پیروزی یک جناح و شکست جناح دیگر هیچ خطری برای کشور و ملت و جمهوری اسلامی ندارد. اگر انتخابات آزاد نباشد و از همان آغاز راه و در مراحل مختلفِ انتخابات، عده‌ای مرتکب کارهایی شوند که نباید بکنند، سرانجام این ملت بزرگ ایران است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت، و در این‌صورت خسران از آن کسانی است که راه را بر اصلاحات بستند. من آنچه را که درست می‌پنداشتم صادقانه به عرض رساندم؛ امیدوارم خیر و صلاح ملت نیز در آن باشد. خداوندا؛ کشور و ملت بزرگ ایران و جمهوری اسلامی را از مشکلات و مصائبی که به آن دچار شده است نجات عنایت فرما.

 
 
 
کاندیدای اجاره‌ای تکرارِ اشتباه است
 
آرمان ملی
 
حجت سپهوند

کاندیدای اجاره‌ای یا لحظه آخری در سیاست فعلی کشور به گزینه‌هایی گفته می‌شود که توسط جریان‌ها ناچار به حمایت می‌شوند، این در صورتی است که برخی سیاسیون نسبت به این استراتژی نقد دارند و آن را مانع پاسخگویی جریان‌ها می‌دانند، علاوه براین پس از انتخابات ۹۶ و پیروزی روحانی با حمایت اصلاح‌طلبان نخبگان و فعالان سیاسی بیش از پیش نسبت به این رویه تاکید و نقد داشتند «آرمان ملی» در همین رابطه با رسول منتجب‌نیا فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌و‌گو پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

عدم صداقت دولت‌ها و عدم پاسخگویی آنها در برخی موقعیت‌ها و بحران‌ها فاصله بین مردم و ارکان حاکمیت را افزایش داده، پیامدهای این اتفاق چیست؟
در این مساله جای هیچ‌تردیدی نیست که دوام و بقای حکومت‌ها و دولت‌ها منوط و مشروط به پذیرش و اعتماد و رضایت مردم است. همانطور که در ابتدای کار باید رای و نظر مردم دخیل باشد و این مساله در قانون اساسی ما پیش‌بینی شده است در ادامه کار نیز حکومت تا زمانی می‌تواند اقتدار داشته و موفق باشد که پشتیبان مردم بوده و مردم نیز به حکومت اعتماد داشته باشند.

اینکه این شکاف چرا به وجود می‌آید و معلول چه چیزهایی است از نظر جامعه‌شناسی عواملی دخیل هستند و اتصال و ارتباط مردم با حاکمیت در شکاف و فاصله گرفتن مردم از حاکمیت دخیل است. از همه مهمتر اعتماد مردم و رضایت مردم است یعنی مردم باید احساس کنند که مسئولان با رای و نظر آنها بر سر کار آمده‌اند و تحمیلی نیستند. ثانیا در عملکرد خود مردم را لحاظ می‌کنند و خواسته‌های مردم و مطالبات و مصالح مردم در نظر گرفته می‌شود و در عملکرد باید دید که مسئولان واقعا مدیریت دارند و مقتدرانه به مردم خدمت می‌کنند و مشکلات را رفع می‌کنند. عامل موثر دیگر هم در ارتباط و حمایت مردم و هم در بی‌‌‌اعتمادی و فاصله گرفتن آنها، مساله صداقت و شفافیت مسئولان است اگر مردم حس کنند مسئولان با آنها صادقانه برخورد می‌کند و واقعا شفاف است و مردم را صاحب حکومت و به قول حضرت امام ولی نعمت می داند، قطعا اعتماد آنها جلب می‌شود و حمایت می‌کنند و اگر نقاط ضعفی وجود داشت در صورت توضیح دادن مسئولان مردم آنها را می‌پذیرند ولی اگر مردم حس کنند مسئولان بی‌‌‌صداقت هستند یا مردم را بیگانه فرض می‌کنند و اطلاعات لازم به مردم داده نمی‌شود و مردم قانع نمی‌شوند مردم احساس بیگانگی می‌کنند و از حکومت فاصله می‌گیرند.

خیانت در امانت و خیانت در بیت‌المال نیز جزو مسائلی است که در جلب نظر مردم بسیار مفید و موثر است. از امیرالمومنین (ع) داریم که وقتی می‌خواستند استراحت کنند به خزانه‌دار خود می گفتند خزانه را جارو کن و همه‌چیز را به مردم بده تا چیزی باقی نماند و صادقانه و شفاف امانت مردم را حفظ می‌کردند و بارها فرموده بودند که این اموال نه از آن من و نه از آن شماست و به خدا و مردم تعلق دارد و باید از آنها حفاظت و حراست شود این اعتماد را جلب می‌کند و مردم را علاقمند می‌کند چون حس می‌کنند مسئولان دلسوز هستند و حتی بیش از آنها نسبت به حراست از اموال عمومی دقت دارند. اما اگر خدای ناخواسته حس شود مسئولی از مسئولان و یا مدیری از مدیران بی‌‌‌توجهی می‌کند و خیانت در امانت دارد و بحث اختلاس و دزدی و املاک نجومی و حقوق‌های نجومی مطرح می‌شود مردم نیز همه را با یک چوب می‌زنند و نتیجه بی‌‌‌اعتمادی خواهد بود.

برخی از رانت‌ها و اختلاس‌های بزرگ از زمان احمدی‌نژاد در کشور شروع شد. شاهد مهاجرت نخبگان بودیم و کسانی که داخل کشور ماندند به ارکان حکومتی راه داده نشدند. به نوعی می‌توان گفت سیستم حکومتی ایران بسته است.
به همان نکته‌ای می‌رسیم که من مطرح کردم، وقتی کسانی مورد اتهام واقع می‌شوند دستگاه‌های قضائی و امنیتی باید اتهامات را بررسی کنند. باید اتهامات روشن شود و اگر بجا بود مجازات شود و اگر نابجا بود اعاده حیثیت شود وقتی مساله بلاتکلیف بماند و پرونده باز باشد این علامت سوال همچنان باقی می‌ماند. ما امروز از این دست موارد زیاد داریم و علامت سوال در بین عامه مردم وجود دارد. چپ و راست ندارد و در هر طیفی دیده می‌شود. دستگاه قضا عادلانه و مسئولانه و صادقانه و بی‌‌‌طرف برخورد و متهمین را طبق قانون مجازات یا تبرئه می‌کند، در این صورت نه مردم هم بدبین نمی‌شوند. در این صورت مردم متوجه می‌شوند که دستگاه قضا و حاکمیت مدافع حقوق مردم است. وقتی در مساله ای منافع عمومی مردم مطرح است نباید منتظر شکایت کسی باشیم. مدعی‌العموم برای چیست؟! قوه قضائیه هم باید از وقوع جرم پیشگیری کند و هم تعقیب مجرمین را انجام بدهد و دستگاه‌های اطلاعاتی باید بازوانی برای تعقیب مجرمین باشند باید همه پرونده‌های مفتوح بررسی شود و نباید بدون بررسی مختومه گردند. به این صورت اعتماد مردم چند برابر می‌شود.

عدم وجود نخبگان در سیستم اداره کشور چه تاثیری بر انتخابات خواهد داشت؟ امروز آقای جهانگیری و آقای عارف فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرده‌اند. از جناح‌رقیب نیز همین اتفاق رخ داده است و آقای رئیسی و آقای قالیباف ستاد انتخاباتی تشکیل داده‌اند. رقابت بین این دو طیف با این کاندیداها به کجا می‌رسد؟
یکی از آثار اعتماد و عدم اعتماد مردم در انتخابات ظاهر می‌شود. در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و خبرگان و… می‌بینیم که مردم باید با عشق و علاقه و اعتماد و با اختیار خود پای صندوق حاضر شوند اگر مردم به صداقت مسئولان اعتماد داشته باشند و به پاکدستی آنان اعتماد کنند پای صندوق‌ها حاضر می‌شوند چون همه مردم می‌خواهند در سرنوشت خود دخیل باشند. وقتی این مساله وجود نداشته باشد و بی‌‌‌اعتمادی حاکم شود مردم لزوم حاضر شدن پای صندوق‌ها را درک نمی‌کنند، چون فکر می‌کنند صندوق رای و افرادی که انتخاب می‌شوند قابل اعتماد نیستند. ولی اگر به مردم ثابت شود انتخابات رقابتی و سالم و بی‌‌‌طرفانه و قانونی است و جناح‌گیری و سهم‌خواهی وجود ندارد مردم در عمل اینها را می‌بینند و پای صندوق حاضر می‌شوند و به پاکدست‌ترین‌ها رای می‌دهند با شعار نمی‌شود و اثر فوری اعتماد یا بی‌‌‌اعتمادی مردم در همین است. اگر می‌خواهیم اعتمادی بین مردم به‌وجود بیاید با تکلیف شرعی و… نمی‌شود و باید اعتماد در سطح جامعه به‌وجود بیاید و مردم بدانند هرچه هست در صندوق رای است و باید بدانند که افرادی امانت‌دار را انتخاب می‌کنند.

فضای انتخاباتی ما با این سازوکار به چه سمت و سویی می‌رود؟ ما به کرات سابقه کاندیداتوری آقای قالیباف را داریم. آقای رئیسی نیز در انتخابات آخر ریاست‌جمهوری میزان رای‌آوری خود را نشان دادند چون مردم برای فرار از انتخاب کاندیدای دیگر به آقای روحانی رای دادند، از سوی دیگر عارف و جهانگیری هم برنامه مشخصی تا به امروز ارائه نکردند، در خصوص این کاندیداها چه عقیده‌ای دارید؟
گزینه‌ای مورد نظر من نیست و چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا من بحث کلی خود را دارم این دو طیف باید سازوکاری برای شناسایی فرد مورد نظر تعیین کنند. توصیه من این است که باید اکیدا از مطرح شدن کاندیدای اجاره‌ای پرهیز کنند. هنوز هم اسم‌هایی برده می‌شود و می‌گویند ائتلاف می‌کنیم، این واقعا ظلم به اصلاحات است، اساسا انتخاب هر کاندیدا بی‌‌‌شناسنامه‌ای در شرایط فعلی ظلم به مردم محسوب می‌شود و باید از آن جلوگیری کنیم. از هر جریان هم فردی باید انتخاب شود که بتواند از مشی آن جریان دفاع کند و به آن معتقد باشد نباید به صرف اسم اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی به حمایت افراد دست بزنیم، همانطور که اکنون شاهد هستیم برخی به‌طورپیش فرض از حمایت اصلاح‌طلبان مطمئن هستند و اصلاحات را حامی خود می‌دانند، اما اصلاح‌طلب نیستند، درواقع ما نباید تاریخ را تکرار کنیم و هزینه یک اشتباه را دوبار پرداخت کنیم .

منظورتان چیست؟
هر کسی باشد وقتی عقیده و مشی بین اصلاح‌طلبان وجود دارد چرا از این عقیده و مشی فاصله می‌گیرند؟ اصلاح‌طلبان وقتی عقیده دارند کشور با این خط مشی بهتر اداره می‌شود چرا به سمت اصولگرایی می روند یا چرا اعتدالگرایی را تعقیب می‌کنند؟ در مورد اصولگرایی نیز همینطور است. نکته دوم این است که دوستان هر دو طیف نقاط قوت و ضعف دارند شاید کسی با اینکه فرد شریفی است برای مجلس و ریاست جمهوری ساخته نشده باشد. باید افراد را بر این اساس شناسایی کنیم. نکته دیگر بحث قبلی ما است یعنی یکی از عوامل بی‌‌‌اعتمادی مردم همین است، آنها می‌گویند وقتی آقایان پستی می‌گیرند از این پست برای جهش به مقامی دیگر بهره می‌برند. این موارد به اختلاف بین حکومت و مردم و شکاف‌ها دامن می‌زنند من به‌عنوان یک دلسوز انقلاب سفارش می‌کنم نباید چنین کرد. نباید کاری کرد که گمان شود آنها از موقعیت خود برای تبلیغ در انتخابات آینده بهره می‌برند. این ظلم به نظام است و موجب ایجاد بدبینی و شکاف است، من کسی را متهم نمی‌کنم ولی از کسانی که مسئولیت دارند خواهش می‌کنم چنین نکنند،امروز برخی آقایان در این موضوع مورد اتهام هستند آنها باید صادقانه به مردم خدمت کنند نباید بر گذشته خود سرپوش بگذارند و دفاع کنند چون می‌خواهند در آینده مقامی را کسب کنند اینها حکومت را زیر سوال می‌برد.

با این حساب اصلاح‌طلبان چگونه می‌توانند به ارکان قدرت بازگردند؟
ما اصلاح‌طلب‌ها از خودمان شروع نکرده‌ایم و می‌گوییم باید دیگران را اصلاح کنیم. ولی خودمان درصدد اصلاح خود نیستیم در رابطه با اصلاح دیگران و جامعه آیا راه و روش صحیح اصلاح‌طلبانه داریم؟ در این مورد هم دچار اشتباه شده‌ایم و از بنیاد مشکل داریم. من بارها فریاد زده‌ام که ما باید اصلاحات را تعریف کنیم و تعریف جامع و مانعی از اصلاح‌طلبی داشته باشیم باید مردم بدانند که ما چه می‌گوییم و به‌دنبال چه اندیشه روش و رفتاری هستیم و می‌خواهیم چه نظامی را حاکم کنیم. ولی این رفتار حاکم نشد و امروز نیز انجام نمی‌شود. عملکرد ما در بسیاری از زمینه‌ها دچار اشکال است اگر من مدعی اصلاح‌طلبی هستم نباید مشکلاتی که در جناح‌های دیگر و افراد دیگر وجود دارد در من یافت شود. اگر در میان اصلاح‌طلبان رانت بازی و باند بازی و فساد و بی‌‌‌عدالتی و امثالهم نفوذ پیدا کند و آنها آلوده به این مسائل شوند نه فقط خودشان را آلوده کرده‌اند بلکه جریان اصلاحات را متهم کرده و زیر سوال برده‌اند. من عقیده دارم ما اصلاح‌طلب‌ها به بازسازی و بازنگری نیاز داریم و نیاز است تا ما اصلاحات را از خودمان شروع کنیم. ما باید به مردم بگوییم که درصدد چه نظامی هستیم و نوع رابطه افراد با حکومت و افراد با هم باید از دیدگاه جریان اصلاح‌طلبی تعریف شود.

 
 
"فدائی روحانی" دشمن روحانی شد
 
مشرق نیوز
 
 
رسول منتجب‌نیا، از فعالان چپ در بخشی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در یک توصیه انتخاباتی به اصلاح‌طلبان گفته است:
"توصیه من این است که باید اکیدا از مطرح شدن کاندیدای اجاره‌ای پرهیز کنند. هنوز هم اسم‌هایی برده می‌شود و می‌گویند ائتلاف می‌کنیم، این واقعا ظلم به اصلاحات است، اساسا انتخاب هر کاندیدا بی‌شناسنامه‌ای در شرایط فعلی ظلم به مردم محسوب می‌شود و باید از آن جلوگیری کنیم. از هر جریان هم فردی باید انتخاب شود که بتواند از مشی آن جریان دفاع کند و به آن معتقد باشد نباید به صرف اسم اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی به حمایت افراد دست بزنیم، همانطور که اکنون شاهد هستیم برخی به‌طور پیش فرض از حمایت اصلاح‌طلبان مطمئن هستند و اصلاحات را حامی خود می‌دانند، اما اصلاح‌طلب نیستند، درواقع ما نباید تاریخ را تکرار کنیم و هزینه یک اشتباه را دوبار پرداخت کنیم. "[۱]

*این صحبت‌های آقای منتجب‌نیا را باید خواند و به این اندیشید که چرا ایشان در روزهای آغازین دولت اول رئیس‌جمهور روحانی، خود و اصلاح‌طلبان را "فدائیان دولت روحانی" می‌نامید!؟ [۲]

اگر آن رفتار اشتباه بوده پس هزینه انتخاب ۲ دوره‌ای آقای روحانی و اینهمه گرانی و مشکلات اقتصادی بر عهده چه کسی جز آقای منتجب‌نیا و دوستان ایشان است؟ و چرا به جای پاسخگویی از بابت ایجاد اینهمه مشکلات، به جای عذرخواهی از مردم و نظام و به جای اشاره به "مثبتات رقیب" اما دوباره مشغول ارائه تز انتخاباتی هستند!؟

و اگر آن رفتار درست بوده پس چه حاجت به توصیه‌های متناقض فعلی!

 
 
—————————————–
۱_