برگردان ع. سهند
*****
این ماه یک سال از اجرای «برنامه جامع اقدام مشترک»، که سادهتر به عنوان «معامله ایران» مشهور است – توافق بین ایران، اتحادیۀ اروپایی و ۱+۵ (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده) برای تضمین – از طریق یک سری اقدامات- برای اینکه برنامه اتمی ایران منحصراً مسالمتآمیز باشد، میگذرد. وندی شرمن نمایندۀ ویژه، که در حال حاضر عضو ارشد در «مرکز بلفور هاروارد» و مشاور ارشد در «گروه آلبرایت استونبریج» است، زمانیکه معاونت وزیر امور خارجه برای مسایل سیاسی را داشت (۲۰۱۵-۲۰۱۱)، به مثابۀ مذاکرهکننده اصلی خدمت کرد. در اینجا او با «راشیا مترز» دربارۀ کار با همتایان روسی خود، همگرایی و واگرایی منافع مسکو و واشنگتن و نگرانیهای او در بارۀ آیندۀ معامله صحبت میکند.
برای شروع، ممکن است نقش روسیه را در مذاکرات «برجام» توضیح دهید؟
با توجه به مناظره کنونی، من میخواهم چهارچوب کمی گستردهتری را مطرح کنم. من با نظر کلی موافقم که ما هر جا بتوانیم با روسیه کار خواهیم کرد؛ ما هر زمان که باید، با آنها مقابله و چالش خواهیم کرد. مذاکرۀ ایران جایی بود که میتوانستیم با هم کار کنیم. اما اینها به همۀ دلایلی که خوانندگان شما میدانند شرایط محدودی بودند. روسیه در مذاکرۀ ایران نقش مفید و سازندهای ایفاء نمود. مذاکرات در زمانی انجام شد که روسیه به طور غیرقانونی سعی کرد کریمه را ضمیمه نماید و مرز شرقی اوکرائین را چالش کرد- و این چیزی بود که ما نمیتوانستیم پیرامون آن بحث کنیم. این مطمئناً حضور داشت، اما تمرکز توجه بر معامله را تغییر نداد. سرگئی ریباکوف [معاون وزیر امور خارجه]، که رهبر هیأت روسی بود، یک دیپلمات کارکشته است؛ او مسؤولیتِ نه فقط روابط آمریکایی شمالی، بلکه مسؤولیت منع گسترش را دارد. بنابراین مضمون این را خوب میدانست.
[سرگئی] لاورف وزیر [امور خارجه]، البته، همیشه دیدگاههای بسیار قوی داشت و نظام سازمان ملل را بسیار خوب میدانست و در مورد شرط «اسنپبک» (snapback) در سازمان ملل، او برای معین کردن چگونگی انجام آن برای اینکه ایالات متحده بتواند وتوی خود را حفظ کند در واقع کاملاً کلیدی بود. و بسیار مفید بود که او این کار را انجام داد. [«اسنپبک» که از اصطلاح «مکانیسم ماشه» برای آن استفاده میشود، یک مکانیسم حقوقی است که مجازاتهایی را که سازمان ملل قبلاً پیرامون آنها به توافق رسیده دوباره برقرار مینماید. و در چهارچوب «برجام» این به معنی «برگشتن» تحریمها است – مترجم]. روسها یک تاریخ طولانی از تلاشهای نیرومند برای منع گسترش دارند، و آن در اینجا نیز صدق میکرد. دانستن این احتمالاً مفید است که وزیر [امور خارجه جان] کری، وزیر امور خارجه لاورف، سرگئی ریابکوف و من اعضای اصلی گروهی بودیم که توافق بین ایالات متحده و روسیه را برای بیرون بردن سلاحهای شیمیایی از سوریه ایجاد کردند، از اینرو، ما یکدیگر را خوب میشناختیم و پیش از آن یک توافق را به سرانجام رسانده بودیم. این بدین معنی نیست که ما به هم اعتماد داشتیم- ما همه میدانستیم که مطمنئاً منافع ملی متفاوتی داریم- اما مطمنئاً یکدیگر را میشناختیم، که کمک میکرد. بنابراین، من میگویم هیأت روسیه کارکشته و مطلع، اکثر مواقع حرفهای بود، و میتوانست در یک سطح کارشناسی نیز، که بسیار مهم بود، عمل نماید. با این وحود، آنها مرتباً راه خود را به بالکن برای کشدین سیگار پیدا میکردند [خنده.]
اهداف و منافع ایالات متحده و روسیه از چه راههایی همگرایی و واگرایی داشتند؟
{styleboxjp}همگرایی ما در باور به این بود که ایران نباید دارای سلاح اتمی بشود{/styleboxjp}. آن برای همه کسانی که سر میز بودند، در ۵+۱ و اتحادیۀ اروپایی اساسی بود، و آن محتملاً نیرومندترین همگرایی با هر کشور بود؛ همۀ ما یک هدف داشتیم. دوم، روسیه و ایالات متحده سنتاً به پایین نگه داشتن تعداد سلاحهای اتمی تمایل داشته اند، تا مطمئن شوند که قدرتهای جدیدِ دارای سلاحهای اتمی در جهان وجود نداشته باشند. آن در چند سال اخیر کمی مشکل شده است، اما، با این وصف، [موضع] اساسی که یک قدرت جدیدِ دارای سلاحهای اتمی وجود نداشته باشد به سود روسیه بوده است و همچنان به سود آن است. روسیه معتقد بود ما راهی به جلو برای برداشتن تحریمها بر ایران پیدا کنیم؛ این از نظر انجام کسبوکار برای آنها مهم بود. این همچنین بخشی از باور روسیه بود که تحریمهای یکجانبه ایالات متحده و تحریمهای برونمرزی قانونی نبودند. با این وصف، مادامکه ما یک مذاکره جدی داشتیم آنها کموبیش تحریمها را دنبال کردند.
یکی از عرصههای واگرایی عظیم- و یکی از آخرین موضوعاتی که مورد مذاکره قرار گرفت- قطعنامه سازمان ملل پیرامون تحریم موشکی و تسلیحاتی بود. {styleboxjp}روسیه معتقد بود که تحریم بر موشکها، تحریم بر تسلیحات نباید وجود داشته باشد؛ آنها هیچ تحریمی بر موشکها و تسلیحات خود نمیخواستند، و فکر میکردند نباید هیچ تحریمی بر موشکها و تسلیحات ایران وجود داشته باشد{/styleboxjp}. این یک تصمیم آگاهانه از سوی همه بود که این یکی از آخرین موضوعات [مذاکرات] باشد، با این باور که چون روسیه هیچ چیز نمیخواست و ایالات متحده خیلی زیاد میخواست، اگر ما در آخر معامله باشیم، سازشی پیدا خواهیم کرد- که پیدا کردیم.
ایالات متحده میخواست که بتواند تحریمها را برگرداند. ما میخواستیم مطمئن شویم که وتوی ما بی کم و کاست میماند. و از اینرو، سازوکاری که به آن رسیدیم یک نوع وتوی معکوس است. همانطور که گفتم، لاورف در آن بسیار تعیینکننده بود و این توانایی ایالات متحده را برای برگرداندن تحریمهای یکجانبه، به تنهایی، حفظ کرد. و این برای ایالات متحده حیاتی بود که ما بتوانیم آنرا انجام دهیم.
موضوع دیگری که برای روسیه بسیار مهم بود این بود که توافق رویۀ حقوقی برای هیچ چیز دیگری نشود. برای ایرانیها مهم بود که توافق منحصر به فرد نباشد، بدین معنی که آنها را انگشتنما نکند. و از اینرو، ما برای یافتن زبانی که بتواند نسبتاً هر دو الزام را تأمین کند، باید خیلی سخت کار میکردیم.
فقط برای روشن شدن، چرا برای روسیه آنقدر مهم بود که توافق یک رویۀ حقوقی نشود؟
زیرا آنها نمیخواستند هیچیک از آن سازوکارها، از جمله پیرامون راستیآزمایی و نظارت، چیزی باشد که ممکن است به خود آنها تحمیل شود. {styleboxjp}آنها نمیخواستند آژانس بینالمللی انرژی اتمی ابزار جدیدی داشته باشد که بتوانند بطور جهانی به کار گرفته شود{/styleboxjp}. از قضا، استفاده جهانی از بسیاری از ابزارِ این معامله آغاز شده و [برای برخی از آنها] مانند لاکومُهر الکترونیک و شبیه آن [پیش از معامله] آغاز شد.
اختلال در مذاکرات ایران میتوانست قیمتهای نفت را، که اقتصاد روسیه شدیداً به آن وابسته است، بالا ببرد، با این وجود مسکو برای مذاکراتی که به «برجام» انجامید، فشار وارد کرد. چرا؟
طی کل این مذاکره، قیمت نفت پایین نبود. آن کاهش قیمتهای نفت بعداً در روند [مذاکره] رخ داد. از اینرو، من فکر میکنم بعضی از اینها موقت است: از نظر قیمتهای نفت، ما در یک نقطه آغاز کردیم، اما در نقطه دیگری به پایان رسیدیم. و تا آن موقع معامله حرکتی داشت که من فکر نمیکنم روسیه در آن نقطه میتوانست بدون اینکه به نظر برسد که آنها توافق بالقوه را تخریب میکنند، آنرا متوقف نماید. اگر توافقی وجود نمیداشت و ما به رویارویی با یک جنگ بالقوه میرسیدیم، آن یک عامل تعیینکننده برای چیزهای بسیاری دیگری میشد … من فکر میکنم مسکو فهمید که مطمئناً احتمال [درگیری] وجود دارد. و {styleboxjp}اگر مسکو در آن زمان به نقش خود در خاورمیانه فکر میکرد، که من مطمئن هستم فکر میکردند، وجود درگیری بزرگتر با ایران به سود آنها نبود{/styleboxjp}.
یکی از انتقادات به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل [قطعنامه تصویب «برجام» و افزودن متممها به آن به وسیله سازمان ملل] زبان نسبتاً ضعیف آن پیرامون محدود کردن توسعه موشکی ایران است. به عنوان مثال، قطعنامههای قبلی شورای امنیت سازمان ملل ایران را از آزمایش موشکهای «قادر به تحویل» سلاح اتمی، که تقریباً میتوانست هر نوع موشکی باشد، منع میکردند. قطعنامه ۲۲۳۱ آزمایش موشکهای «طراحیشده برای تحویل» سلاحهای اتمی را منع کرد، که با توجه به اعلامیههای ایران، منظور موشکهای ایرانی نیست. آیا میتوانید مذاکرات در شورای امنیت را روشن کنید؟ این نتیجه را چگونه توضیح میدهید؟
{styleboxjp}روسها و چینیها، غیر از تأیید توافق، هیچ نوع قطعنامه دیگری را در مجمع عمومی نمیخواستند. و آنها نمیخواستند هیچ محدودیتی بر موشکها یا تحریم تسلیحاتی ادامه یابد{/styleboxjp}. آنها میدانستند که بدون محدودیتهایی که وحود داشت نمیتوانستیم هیچ معاملهای داشته باشیم. همه میدانستند که محدودیتهایی که – پیش از آنکه ما این معامله را انجام دهیم- وجود داشتند مرتباً به وسیله ایران نقض شده بودند، اما، با این وجود، قطعنامههای سازمان ملل به ممانعت و به کشورها برای حمایت از خواستهای وسیعی که ایالات متحده و دیگران ممکن است برای ممنوعیت یا بازرسی مطرح نمایند، مشروعیت میداد. از اینرو، رُک و راست، ما پس و پیش رفتیم؛ ایالات متحده بر سر این با ایرانیها مذاکره کرد، زیرا {styleboxjp}قلم قطعنامههای سازمان ملل در ارتباط با ایران همیشه در دست ایالات متحده بوده است{/styleboxjp}. از اینرو، آخرسر رابرت مَلی [از شورای امنیت ملی ایالات متحده] و من با عباس عراقچی و مجید روانچی [معاونین وزیر امور خارجه ایران]* ملاقات کردیم. چندین متن از قطعنامه وجود داشت: روسها یک متن تهیه کردند، همکاران اروپایی من دربارۀ یک متن برخی ایدهها داشتند، ما برخی از بهترین کارمندان خود را در سازمان ملل داشتیم که از نقطهنظر ما متنی را تهیه کردند. این مذاکرۀ بسیار پیچیدهای بود، زیرا هر بار به جایی میرسیدیم نه فقط ایرانیها باید آنرا میدیدند، بلکه حتا پیش از آنکه ایرانیها آن را ببینند، همه شرکای ما باید آنرا میدیدند. این عرصهای است که شرکای ما در گروه ۵ میخواستند قطعنامه در درجۀ اول مورد توافق آنها باشد، زیرا ما تنها اعضای شورای امنیت بودیم. ما مطمئناً جامعه اروپایی را مطلع میکردیم، اما فقط با این درک که آن مسؤولیت گروه ۵ بود. بنابراین، به جایی رسیدیم که رییسجمهور اوباما معتقد بود ما پاسخی داشتیم که کارهایی را که ما از نظر بینالمللی میخواستیم پیرامون این موضوعات حیاتی انجام دهیم، تضمین میکرد، با این درک که ایالات متحده ظرفیتهای دوجانبه خود را نیز دارد.
خوب، یقیناً، زیرا آنها هیچ محدودیتی بر توسعه موشکی و تسلیحاتی خود یا هر کس دیگری نمیخواهند. من فکر میکنم این بیش از هر چیز دیگری موضوع رویۀ حقوقی است. و آنها بیشترین درد عصب را در ارتباط با تحریم تسلیحاتی داشتند، زیرا تحریم تسلیحاتی به مثابۀ یک مجازات برای کاری که ایران انجام داده بود، و نه به این دلیل که در مرکز توانایی تسلیحات اتمی قرار داشت، وضع گردید. و از اینرو آنها فکر میکردند این بیمورد است. ما فکر نمیکردیم.
چشمانداز «برجام» در ۲۰۱۷ چیست؟
من به هلگا اشمیت که «کمیسون مشترک» [«برحام»] را برای اتحادیۀ اروپایی اداره میکند و به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعتبار زیادی میدهم. آنها کار به شدت پیچیدهای در برابر خود داشتند و آنرا بسیار خوب انجام داده اند. ایرانیها در واقع اطاعت کردند. مسایلی حل شدند که پیشبینی نشده بودند، یا ممکن است پیشبینی شدند اما نه در سطحی از جزییات فنی لازم. و معامله عمدتاً برقرار مانده است. حتا اخیراً با تجدید «قانون تحریمهای ایران»، ایرانیها نظرات خود را روشن مطرح کردند، در درون «کمیسیون مشترک» بحثهایی وجود داشت، اما معامله ادامه دارد. آنها آنرا «تجدید»، که نقض اساسی توافق میبود، ننامیدند. بدیهی است که من نگران این هستم. من نمیدانم رییسجمهور منتخب [اکنون دونالد ترامپ رییسجمهور ایالات متحده] نهایتاً چه خواهد کرد. شنیدن اینکه معامله باید باقی بماند از وزیر دفاع منتخب او خوب بود. {styleboxjp}کنگره نگران کاری است که ایران در خاورمیانه انجام میدهد، همانطور که من نگرانم. رفتار شریرانۀ بسیار{/styleboxjp}. و من نمیدانم کنگره دست به چه اقداماتی خواهد زد که تأثیر نابودی معامله را تشدید کند. از اینرو، من فکر میکنم مجهولات بسیاری وجود دارد، اما من همه را، از کنگره تا شرکای ما در مذاکره، رییسجمهور منتخب و دولت جدید را ترغیب میکنم متوجه باشند، زیرا گزینهها در برابر این معامله بیش از غیرجذاب بوده، کاملاً خطرناک هستند.
سیاستهای داخلی خود ایران اکنون بسیار سیال است. پیآمدهای بالقوه آن کدامند؟
در طرح این حق با شماست. همانطور که سیاستهای ما پیچیده اند، سیاستهای ایران نیز پیچیده اند. ایران سیاست دارد. اکثر مردم فکر نمیکنند آنها سیاست داشته باشند، اما دارند. و انتخابات ریاست جمهوری در بهار آینده برگزار میشود. برای کسب قدرت رقابتهای زیادی وجود دارد. من فکر میکنم مرگ [رییسجمهور پیشین علی اکبر] هاشمی سیاستهای دشوار را در ایران فقط دشوارتر کرد. {styleboxjp}سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معامله را دوست ندارد، زیرا آنها با رفع تحریمها مقدار زیادی از سهم خود از بازار سیاه در اقتصاد را از دست دادند{/styleboxjp}.
و تندروها در ایران، برخلاف تندروهایی چون [رییسجمهور حسن] روحانی، این معامله را دوست ندارند. بنابراین، ایران سیاستهای پیچیده خود را دارد.
اگر نوعی عقبگرد از معامله آغاز شود، چه رویهای برای انجام واقعی آن وجود دارد؟
مهم این است که شرایط چگونه باشد. تجدید «قانون تحریمهای ایران» را در نظر بگیرید: آن در «کمیسیون مشترک» بررسی شد و راهحل خوبی یافت. اکثر این چیزها برای رسیدگی به «کمیسیون مشترک» میروند. از اینرو، ما باید هر وضعیت فرضی را یک به یک در نظر بگیریم و ما نمیتوانیم همه فرضیات را در اینجا تصور نماییم.
آیا یک امضاءکننده میتواند خارج شود؟
هر کس میتواند آنرا انجام دهد. [پرسش این است] آیا بقیه آنرا نگه خواهد داشت. این یک توافق دوجانبه بین ایالات متحده و ایران نبود. این یک توافق چندجانبه بود که به وسیله شورای امنیت، ۱۵ به صفر، تأیید شد. حتا متحدین و شرکای ما، مانند ژاپن، کره، هند، که برای اعمال فشار بر ایران برای آمدن سر میز مذاکره واردات نفت خود را از ایران کاهش دادند، از ناپدید شدن معامله خوشحال نخواهند شد. بنابراین، بازیگران زیادی وجود دارند. از لحاظ فنی، ایالات متحده میتواند خارج شود. این یک توافق سیاسی است؛ این یک پیمان نیست، همانطور که میدانید حتا از پیمانها میتوان خارج شد.
در این جو سیاسی بیثبات، پویا، متغیر هم در ایالات متحده و هم در ایران، آیا نقطههای اشتعال ویژهای وجود دارند که شما را نگران کنند؟
چیزهای زیادی وجود دارند که میتوانند اتفاق بیفتند و این معامله را تغییر دهند. خیلی چیزها. من حتا نمیتوانم آنها را فهرستبندی کنم … خیلی [چیزها من را نگران میکنند]. اینکه سیاستها در ایران از توافق عبور نمایند، اینکه سیاستهای ما از توافق عبور نمایند. {styleboxjp}من این خطر را که یکی دیگر از شرکاء توافق را پایمال کنند کم، نه غیرممکن، اما خطر پایمال شدن آن به وسیله ما یا ایرانیها را بسیار محتمل میبینم{/styleboxjp}.
با توجه به همکاری ایالات متحده – روسیه پیرامون «برجام»، آیا فرصتهای دیگری برای تقویت همکاری ایالات متحده – روسیه پیرامون منع گسترش به طور عام و کنترل سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه به طور خاص وجود دارد؟
صادقانه، من هیچ ایدهای ندارم. آقای ترامپ در این مورد در جاهای گوناگون بسیاری بوده است. رابطه بین ایالات متحده و روسیه در لحظه بسیار چالشبرانگیز است. از اینرو، من فکر میکنم زمان بسیار، بسیار، بسیار دشواری برای یافتن آن جاهایی است که ما بتوانیم با هم کار کنیم. من خوشحالم که در یک سطح کاری آن [همکاری] پیرامون معامله ایران ادامه دارد. من خوشحالم که این برای بیرون بردن سلاحهای شیمیایی از سوریه، که وضعیت هولناک را حتا از آنچه که در سوریه است فاجعهبارتر مینمود، کار کرد. اما مطمئناً، ما در یک لحظه واقعاً دشوار با روسیه قرار داریم.
* سرگئی لاورف وزیر امور خارجه روسیه در این مورد چنین میگوید:
«ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ تحریمهای ﺗﺴﻠﯿﺤﺎﺗﯽ، ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻭ ﭼﯿﻦ میخواستند ﺍﯾﻦ تحریمها ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﺎ (ﮐﻪ همانطور ﮐﻪ میدانید ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮﺹ میزدند) ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﺼﺎﻟﺤﻪ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ایرانیها ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﻏﺮﺑﯽ آنها ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺼﺎﻟﺤﻪ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ، ﮐﻪ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻭ ﭼﯿﻦ ﻫﻢ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺣﻤﺎﯾﺖ میکردند ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺼﺎﻟﺤﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻝ ﺑﻮﺩ.»