به گزارش دولت بهار، دکتر احمد علیرضا بیگی گفت: مطابق قانون اساسی هر نوع معاهده بینالمللی بایستی به تصویب مجلس برسد و ما از دولت انتظار داشتیم قبل از طرح موضوعات اخیر، مجلس را در جریان جزئیات قرارداد ۲۵ ساله با چین قرار میداد.
وی ادامه داد: از نوع رفتاری که دولت از خود نشان میدهد متاسفیم، تا زمانیکه رئیسجمهور سابق ایران موضوع قرارداد ایران و چین و لزوم شفافسازی آن برای ملت را رسانهای نکرده بود دولت نمیخواست نمایندگان ملت را در جریان جزئیات قرار دهد.
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس یازدهم با بیان اینکه بعد از اظهارات آقای احمدینژاد، وزیر امور خارجه در مجلس حاضر شد و در لفافه عنوان کرد بحث قرارداد ۲۵ ساله با چین مطرح است، خاطرنشان ساخت: هیچکس نمیگوید انعقاد قرارداد با چین و روسیه بد است و بعد از بررسی جزئیات مشخص میشود انجام این معاهدات به نفع ایران است یا خیر، اما هرچه که هست باید نمایندگان ملت و مردم از آن آگاه شوند.
وی متذکر شد: مشکل در انجام معاهدات نیست، مسئله عدم اعتماد ما به آقایانی است که این موضوع را پیش میبرند و متاسفانه خبر میرسد علی لاریجانی این قرارداد را پیش میبرد، او همان کسی است که ظرف ۲۰ دقیقه برجام را بر سر سفره ما گذاشت و حال نمیخواهیم همان نفر آن خسارت را برایمان تکرار کند.
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور تاکید کرد: مجلس هرگز اجازه نمیدهد دولت بدون اخذ تاییدیه و تصویب مجلس، قراردادی را با هر کشوری به اجرا درآورد.
۲. و حالا شاهد بزک برجام شرقی و توصیف آن با عناوینی چون حکیمانه و ضامن منافع ملی از سوی اعتدالگرایان، اصولگرایان سنتی و جدید، امت موسوم به حزبالله و گروههایی از اصلاحطلبان هستیم و همزمان شاهد حملهی مابقی اصلاحطلبان به آنان! که مملکت مستعمرهی چینیها شده و فلان!
۳. قطعا هیچ موجوداتی به اندازهی این دو گروه که فقط و فقط بر اساس آرمان فامیلی و قبیلهای خود رفتار میکنند، خطرناک نیستند! جماعتی که به مدد دوقطبیهای تصنعیِ برآمده از اتاق فکر الیگارشی و با کمک مهندسی انتخابات و افکار عمومی، زالووار بر کرسی قدرت تکیه داده و قصد رفتن نیز ندارند!
۴. وجه مشترک هر دو برجام، محرمانگی و عدم اطلاع ملت از مفاد آن است که این دو گروه در پنهانسازی حقایق از مردم ید طولایی دارند. هردو گروه، خود را عقل برتر دانسته و با وجود اختلافات فراوان قبیلهای، در مقابلِ هر بازیگر تازهوارد که آهنگ مردم را بنوازد متحد شده و در برابرش میایستند!
۵. پوپولیست یا بیبصیرت دم دستترین فحشی است که این بالاروندگانِ دیروز از سفارت و این مردمستیزانِ جای خدا نشسته، نثار بازیگران تازهوارد کرده و هیچ ابایی ندارند که در این نبردِ نابرابر حتی ظواهر اسلام قلابیشان را نیز لگدمال کنند.
– ظریف و تیمش، پیش از هر مرحله، خطوط کلی مطلوب را در محضر رهبر و سران کشور هماهنگ میکردند. ولی چنانکه رهبر انقلاب نیز با صراحت اعلام فرمودند، موفق به رعایت همه خطوط قرمز نشدند. چکیده تمامی توضیحات مفصل و متنوعی که ارایه میشد این بود که «زورمان بیشتر از این نمیرسید.» یعنی سقف توانشان همین بود. البته اگر خوش بینی در میان نبود، تحلیلها جور دیگری میشد.
متن برجام به تیم مذاکره کننده قالب شد
– وقتی وزیر امورخارجه برای توضیح توافق به مجلس آمد، من نماینده مجلس بودم. آقای ظریف پشت تریبون ادعا کردند که «بر اساس برجام تمام تحریمها لغو میشود.» من چهار سوال به ریاست مجلس، علی لاریجانی دادم که از این چهار سوال، سه تای آنها در جلسه قرائت شد. یکی از سوالات من این بود که شما مدعی هستید تمام تحریمها لغو میشود، اما در این قراردادی که امضا کردهاید، در موارد متعددی نوشته شده است Suspend. این کلمه به معنای تعویق است نه لغو. متن قرارداد را به آقای دکتر نجابت دادم و خواهش کردم ببرد پیش آقای لاریجانی. لاریجانی دید و گفت: «بله! اینجا نوشته ساسپند و معلوم است معنای آن چیست.» قرار شد که آقای نجابت ببرند و به آقای ظریف نشان دهند. آقای نجابت متن برجام را برد پایین و به آقای ظریف که سخنرانیاش تمام شده و آن پایین نشسته بود، نشان داد و آقای ظریف در واکنش با تعجب گفت: «ئه! ئه! من این را اصلا ندیده بودم!» باور میکنید؟
– حق دارید تعجب کنید! کیفیت و کمیت نیروهایی که همراه داشتند، نامناسب بود، همین باعث شده بود که متن به آنها قالب شود. در واقع گروه ایران در اثر کثرت کار وقت کافی پیدا نمیکردند. در جلسه خصوصی که با آقای ظریف داشتم گفتند که ما فقط ۱۶ نفر بودیم که در مذاکرات حضور داشتیم تازه آنهم با خبرنگارهای همراهمان . من همانجا هم به ایشان گفتم که این که فضیلت نیست. امریکاییها تیمی ۳۵۰ نفره از کارشناسان همراه خودشان داشتند. من به ایشان قبلا هم تذکر دادهبودم که دست کم سه، چهار نفر را که من نام میبرم با خودت ببر. کمال خرازی، سعید جلیلی، جواد لاریجانی و احمد جلالی. اینها یک گوشه مینشینند و در مذاکرات به شما خط میدهند، متون را مطالعه میکنند و با آنها تقسیم کار میکنید. تیم ما در طول مذاکرات وقت نداشت سرش را بخاراند، این فضیلت نبود، بلکه باعث کاهش کیفیت کارشان شد.
– فرصت نمیکردند با دقت متنی را که قرار است به آن متعهد شوند مطالعه کنند. من خودم انگلیسیام بد نیست، حقوق هم خواندهام، نشستم با حوصله متن برجام را خواندم. این توافق مملو از متون طولانی و مبهم است. به هر حال طرف مقابل تجربه داشت، نیروی انسانی کافی داشت و الفاظی در توافق گنجاندند که دوپهلو بودند و به آنها اجازه میداد که از زیر بار تعهداتشان فرار کنند.
– ۲۳ ماه مذاکره برجام اندازه ۳۰ سال تجربه برای ایران به ارمغان آورد چرا که یک طرف وزیر خارجه ما با چند معاون مدیرکلهایش مینشست و در سوی دیگر میز ۶ قدرت جهانی با یک عقبه کارشناسی و دیپلماتیک قدرتمند. نفس همین دور میز نشستن و مذاکره کردن، خیلی تجربه دیپلماتیک و مذاکراتی ما را تقویت کرد. به نظر من باید تیم مذاکراتی ما، تمام روند مذاکرات منتهی به برجام را مستندسازی بکند با هدف استفاده از این تجربه. مستند شدن این مذاکرات برای تاریخ ایران لازم است، برای تجربههای بعدی لازم است و برای درس گرفتن ضرورت دارد.
– برای عدم توفیق، لزوما نماینده ما نباید خائن یا خودفروخته باشد، کافی است نابلد باشد یا اینکه آمادگی کافی نداشته باشد. همانگونه که توضیح دادم به نظر من تیم مذاکراتی ما به لحاظ نیروی انسانی آمادگی کافی نداشت و این ناآمادگی کار دست ظریف و تیمش داد.
– این توافق منافعی برای ایران داشت، حرف من این است که منافع آن آنچه دولت ادعا میکرد، نبود. آقای روحانی آب خوردن ملت ایران را هم به برجام گره زد و میگفت اگر تحریمهای امریکا برود وضع آب کشور هم درست میشود. من همان موقع به این حرف اعتراض کردم، هنوز هم به چنین مدعایی معترضم.
– در میز مذاکره برجام وقتی یک طرف مجهزتر پای میز مذاکره آمدهاست، پیشنویسهای بیشتر آماده کرده است، بیشتر کار کارشناسی کرده است، توفیق بیشتری هم کسب میکند و منافع بیشتری میبرد.
– اگر مذاکره کنندگان ما، ظریف و تیمش، توانستند مقاومت کنند در مقابل خواستههای طرف مقابل دستاوردهایی داشته باشند به این دلیل بود که پشت جبهه قوی بود.
– طرف مقابل میخواستند که ما فناوری غنیسازی نداشتهباشیم. امروز بخش نرمافزاری فناوری هستهای را داریم، دانش آن در مغز دانشمندان هستهای ما محفوظ است، اما بخش سختافزاریاش را با برجام از ما موفق شدند بگیرند. درست است که حق ما را برای غنیسازی به رسمیت شناختهاند، این کار ارزشمند است، اما واقعیت این است که تحقیق و توسعه را برای ما دشوار کردهاند.
– من معتقدم که ظریف وقتی به ما گفت که «من کلمه (Suspend) را ندیدهبودم» صادق بود. به دلیل ضیق وقت و فشار کار تیم ما به این جزییات دقت نکرده بود.
اصلیترین هدف برجام محقق نشد
– مساله اولی و هدف اصلی از برجام لغو تحریمها بود. ما به اصلیترین هدف تعریف شده برجام که لغو تحریمها بود دست نیافتیم. دشمن نیز برجام را زیر پا گذاشت. نرسیدن به این هدف یک خسارت بزرگ بود. نه تنها تحریمها لغو نشد، بلکه امریکا با کمال وقاحت تعهداتش را نقض کرد و روز به روز به تحریمهایش افزود. اروپاییها به تعهداتشان برای لغو تحریمها عمل نکردند، وعده دادند یک ساز و کار تحقیرآمیز و توهینآمیز به اسم اینستکس برای مبادله با ایران ایجاد کنند که حتی آن را هم عملی نکردند. پس اگر پیروزی را با میزان تحقق اهداف تعریف شده و منتظر بسنجیم، پیروز نشدهایم.
– آقای روحانی گفتند که برجام باعث شد خطر جنگ از ایران دور شود. قبول دارم که تا حدودی امکان جنگ با این توافق دیپماتیک کم شد، اما من معتقد نیستم که اگر برجام نبود لزوما جنگ میشد یا حالا که برجام هست هیچ جنگی رخ نخواهد داد. منافع دیگری هم بودند که در مقابل تحریمها و مساله هستهای مسائل درجه دوم و مقطعی محسوب میشد، مثل آزادی تجارت، بازگشت بخشی از پولهای بلوکه شده و از این مسائل. منصفانه اگر نگاه کنیم، بخشی از این منافع در برجام تامین شد.
اشتباه بزرگ دولت روحانی
– اشتباه بزرگ دولت روحانی این بود که همه تخممرغهایش را در سبد برجام گذاشت. از آب خوردن گرفته تا تحریم، جنگ و صلح را منوط به برجام کرد و چون همه اینها یکجا رخ نداد، باعث شد که برجام برای دولت روحانی به یک شکست بدل شود.
وقتی طرفمان آدم نیست، چرا مذاکره کنیم؟
– من یک جمله را در دهه شصت گفتم که مشهور شد. مذاکره با امریکا نه شراب است که حرام باشد و نه نماز است که واجب باشد. مذاکره با امریکا و حتی هر دشمنی بزرگتر و بدتر از آن منوط است به حفظ مصالح و کرامت مسلمانان. باید ببینیم وضعیت چه اقتضا میکند. شاید با بزرگترین دشمنان هم لازم باشد مذاکره کرد و گاهی ضروری باشد که گفتوگویی انجام نشود. اما اگر سوال این است که آیا الان وقت مذاکره است؟ قطعا نه! قرار است سر چه چیز مذاکره کرد؟ او که زیر تعهداتش زدهاست، تمام آنچه در مذاکرات قبلی پذیرفته را نقض کردهاست، دیگر سر چه چیزی مذاکره کنیم؟ وقتی طرفمان آدم نیست، چرا مذاکره کنیم؟ اگر سرش را بیندازد پایین و عین بچه آدم بیاید مذاکره کند میشود مذاکره کرد، اما مادامی که رفتار امریکا اینگونه است، وقت مذاکره نیست. من با ماهیت مذاکره مشکلی ندارم اما در شرایط کنونی مذاکره را صلاح و مفید نمیدانم.