نویسنده: تییری میسان
موانع در برابر جاده ابریشم نوین
طرح با دو مانع، یکی اقتصادی و دیگری استراتژیک، روبهرو است. از نقطهنظر چین، این طرح هدف صدور تولیدات آنرا بر طبق الگوی باستانی «جاده ابریشم»، که از قرن دوم تا قرن پانزدهم چین را از طریق درۀ فرقانه، ایران و سوریه به اروپا متصل میکرد، دنبال میکند. در آن زمان، این انتقال شهر به شهر محصولاتی را دربر میگرفت، که در هر مرحله بر اساس نیازهای تاجران محلی با کالاهای دیگر مبادله میشدند. اما، امروز برخلاف آن زمان، چین امیدوار است، مستقیماً به اروپا و جهان بفروشد. اما تولیدات آنها دیگر کالاهای کمنظیر (ابریشم، ادویه و غیره) نیست، بلکه شبیه کالاهای اروپایی، و اغلب از نظر کیفیت برتر از آنها است. مسیر تجاری به یک اَبر-بزرگراه مبدل شده است. اگر مارکو پولو از ابریشمهای شرق دور که در ایتالیا همتایی نداشت مبهوت میشد، آنگلا مرکل از ایدۀ دیدن نابودی صنعت خودروسازی خود به وسیله رقبای چینی وحشتزده است. بنابراین، کشورهای پیشرفته مجبورند با پکن معامله کنند، و در عینحال، از صنایع خود در برابر شوک اقتصادی حفاظت نمایند.
{styleboxjp}چین با صدور عظیم تولیدات خود جایگاه تجاری را که انگلیس-در ابتدا به تنهایی و سپس با ایالات متحده- از آغاز انقلاب صنعتی داشت، اشغال کرده است {/styleboxjp}. مشخصاً برای حفط این برتری بود که چرچیل و روزولت «منشور آتلانتیک» را امضاء کردند و ایالات متحده در جنگ جهانی دوم درگیر شد. بنابراین، محتمل است که آنگلو-ساکسونها از به کار گرفتن نیروی نظامی برای متوقف کردن طرح چینی تردید نخواهند کرد،۱ همان کاری که در سال ۱۹۴۱ در رویارویی با طرحهای آلمان و ژاپن به آن دست زدند.
پنتاگون پیش از این در سال ۲۰۱۳ نقشه «رایت» را برای ایجاد یک دولت بین عراق و سوریه برای قطع «جاده ابریشم» بین بغداد و دمشق منتشر کرد. این مأموریت به وسیله «داعش» پبش برده شد، در نتیجه چین طرحبندی مسیر خود را تغییر داد. پکن نهایتاً تصمیم گرفت مسیر را از طریق مصر بسازد و در دو برابر کردن [پهنای] کانال سوئز و ایجاد یک منطقه صنعتی وسیع در فاصله ۱۲۰ کیلومتری قاهره سرمایهگذاری کرد.۲ همینطور، پنتاگون برای قطع مسیر اروپایی، در اوکرائین «انقلاب رنگی» را سازماندهی کرد، و برای جلوگیری از ایجاد یک کانال جدید که اقیانوسهای آرام و آتلانتیک را به هم متصل کند، در نیکاراگوئه ناآرامی ایجاد کرد.
با وجود اهمیت سرمایهگذاری بیسابقه چین در جاده ابریشم نوین، ما باید به یاد آوریم که در قرن پانزدهم چین برای حراست از بازارهای خود یک نیروی دریایی قوی ایجاد کرد. دریادار چنگ هه [با نام اصلی حاجی محمود شمس، از خوارزمیانِ ایرانی چینی] «خواجۀ مزین به سه جواهر» با دزدان دریایی سریلانکا جنگید، در اتیوپی بناهای چینی ساخت و برای زیارت به مکه رفت. با این وجود، پس از بازگشت او، به دلایل سیاستهای داخلی، امپراتور «جاده ابریشم» را کنار نهاد و کشتیهای او را آتش زد. چین بعد از آن به سیاست داخلی خود عقب نشست. از اینرو، ما نباید تصور کنیم که از نقطهنظر چینی، طرح کنونی یک موفقیت از پیش مقدر است.
در گذشته نه چندان دور، چین صرفاً با ایده تضمین نفت مورد نیاز خود در خاورمیانه سرمایهگذاری کرد. چین در عراق پالایشگاههایی ساخت که یا به وسیله «داعش» یا به دست نیروهای غربی که وانمود میکردند با اسلامگرایان میجنگند، نابود شدند. پکن همچنین به خریدار اصلی «طلای سیاه» عربستان مبدل شد. چین همچنین در آن پادشاهی یک مجتمع نفتی عظیم به ارزش ۱۰ میلیارد دلار در یاسرف-یانوب ساخت.
پیوندهای بین اسرائیل و چین به دولت نخستوزیر ایهود اولمرت، که والدین او برای فرار از نازیها مقیم شانگهای شده بودند، برمیگردد. سَلَف بنیامین نتانیاهو سعی کرده بود روابط محکمی با پکن برقرار کند، اما تلاشهای او با حمایتش از یکی از گروههای دزدان دریایی سومالیایی که واشنگتن وظیفه ایجاد اختلال در رفتوآمد دریایی روسیه و چین را در خروجی دریای سرخ به آن محول کرده بود، باطل شد.۳ رسوایی از بیخ گوش گذشت. به چین امکان داده شد در جیبوتی پایگاه دریایی ایجاد کند، و ایهود اولمرت از زندگی سیاسی حذف شد.
{styleboxjp}چین از سال ۲۰۱۶ با اسرائیل برای یک توافقنامه تجارت آزاد مذاکره کرده است. در این بستر، «گروه بندری بینالمللی شانگهای» امتیاز بهرهبرداری از بنادر حیفا و اشدود را خریده است {/styleboxjp}، در نتیجه چین در سال ۲۰۲۱ حدود ۹۰ درصد از مبادلات تجاری اسرائیل را کنترل میکند، و میتواند مشارکت خود را گسترش دهد، و کنترل عمده بر بازار کشاورزی اسرائیل را به دست آورد. جک ما (Jack Ma)، بنیانگذار فروشگاه اینترنتی «علیبابا» که به عنوان بخشی از هیأت نمایندگی چین به تل آویو آمد، قصد خود را برای خریدن شرکتهای نوپای اسرائیلی برای استفاده از فنآوری پیشرفته آنها پنهان نکرد.
{styleboxjp}تسلیحات تنها بخش مهم اقتصاد اسرائیل است که هنوز از اشتهای چینیها در امان مانده است {/styleboxjp}. در سپتامبر، پرفسور شاول هورف با کمک مالی از «مؤسسه هادسون ایالات متحده» یک کنفرانس در دانشگاه حیفا برای دادن هشدارباش به کارمندان پنتاگون پیرامون پیآمدهای سرمایهگذاری چین سازماندهی کرد. سخنرانان، به ویژه بر این قراردادها که کشور را در معرض خطر جاسوسی گسترده قرار میدهند و استفاده از بندر را برای بهرهبرداری از زیردریاییهای حامل موشکهای اتمی، و همچنین پیوندهای آن با ناوگان ششم ایالات متحده دشوار میسازند، تمرکز نمودند.
افرایم هالوی، رییس پیشین «موساد» که به نزدیکی با ایالات متحده معروف است، خاطرنشان کرد که «شورای امنیت ملی» هرگز این سرمایهگذاریها را بررسی نکرده است، اما آن تصمیم صرفاً به دلایل فرصتهای تجاری گرفته شده است. از اینرو، این پرسش پیش میآید که آیا واشنگتن اجازۀ نزدیکی بین تل آویو و پکن را صادر کرده است.
ما نباید دربارۀ دلایلی که به چین اجازه داده شد در جیبوتی یک پایگاه نظامی تأسیس کند دچار اشتباه شویم، و این غیرمحتمل به نظر میرسد که پکن با واشنگتن برای طرحاندازی «جاده ابریشم نوین» به یک توافقنامه سِری رسیده باشد. مطمئناً ایالات متحده از سقوط اقتصادی اتحادیۀ اروپایی زیاد نگران نخواهد شد. اما، {styleboxjp}در درازمدت، چین و روسیه مؤظفند روابط خوبی با هم داشته باشند تا از خود در برابر قدرتهای غربی حراست کنند {/styleboxjp}. تاریخ نشان داده است، که قدرتهای غربی چه کارهایی برای متلاشی کردن این قدرتهای بزرگ انجام داده اند، و همچنان انجام خواهند داد. نتیجتاً، اگر اتحاد چین- ایالات متحده در کوتاهمدت و میانمدت به سود چین باشد، این نهایتاً میتواند به حدف موفقیتآمیز روسیه و خود چین بیانجامد.
توافقنامههای چین- اسرائیل چیزی را که لنین گفت تداعی میکند: «سرمایهداران طنابی را به ما میفروشند که ما از آن برای اعدام آنها استفاده خواهیم کرد.»
[۲] “China deploys in the Near East”, by Thierry Meyssan, Translation Pete Kimberley, Voltaire Network, 25 January 2016.
[۳] “21st century Pirates, Privateers and Filibusters”, by Thierry Meyssan, Translation Anoosha Boralessa, Оdnako (Russia) , Voltaire Network, 25 June 2010.