شنبه, مهر ۷

گفت وگو با دانش جعفری

 دو گروه مخالف حضور من در کابینه بودند. گروه اول از دوستان اصول گرا بودند که مخالف اقتصاد آزاد بودند و تفکر اقتصاد دولتی را دنبال می کردند. گروه دیگر هم جوان هایی بودند که این تلقی را داشتند که ما جای آن ها را گرفته ایم و نقشه های آن ها به هم خورده است.

 دو گروه مخالف حضور من در کابینه بودند. گروه اول از دوستان اصول گرا بودند که مخالف اقتصاد آزاد بودند و تفکر اقتصاد دولتی را دنبال می کردند. گروه دیگر هم جوان هایی بودند که این تلقی را داشتند که ما جای آن ها را گرفته ایم و نقشه های آن ها به هم خورده است.

 

 

خراسان
 

 تاریخ انتشار ۰۱/۰۲/۸۷ شماره سریال ۱۶۹۶۱

 

اظهارات دانش جعفری درباره رشد نقدینگی ، اصل ۴۴ و گزینش وزرا

برای نخستین بار پس از خروج از کابینه، داوود دانش جعفری، وزیر پیشین اقتصاد در گفت وگویی مبسوط از چگونگی راهیابی خود به دولت نهم، نحوه گزینش وزرا و به صورت خاص تر اصل ۴۴ سخن گفت. دانش جعفری در برابر پرسش های مکرر مصاحبه کننده درمورد محورهای اختلاف نظرش با رئیس  جمهور به اجمال و پرهیز بسیار سخن گفته و در عین حال به مواردی همچون استعفایش پس از برکناری هیئت مدیره بیمه ایران توسط دکتر احمدی نژاد و مخالفت با رشد نقدینگی در جریان سفرهای استانی هیئت دولت اشاره کرده است. در قبال این انتقادهای لطیف، دانش  جعفری نقش شخص احمدی نژاد را در وسیع کردن دایره انتخاب اعضای هیئت دولت و همچنین تصویب لایحه اجرای ابلاغیه اصل ۴۴ ستوده است.

پایگاه اینترنتی «الف» گزارش داد: داوود دانش جعفری در گفت وگویی مفصل با هفته نامه شهروندامروز به محورهای مختلف فعالیت های خود درعرصه های گوناگون پرداخته که خلاصه ای از این گفت وگو چنین است:

" چگونه به دولت نهم راه یافتید؟ آیا شما سهمیه گروهی خاص بودید؟
– نه، بر خلاف دکتررهبر که آقای احمدی نژاد با ایشان آشنایی زیادی نداشت، من را از سال های دور می شناخت. من البته در جریان انتخابات ریاست جمهوری، فعالیت سیاسی نداشتم به این دلیل که در بحبوحه انتخابات در دفتر مشاورت اقتصادی مقام معظم رهبری فعالیت داشتم و از فعالیت های انتخاباتی منع شده بودم. آقای احمدی نژاد پس از این که در انتخابات به پیروزی رسیدند، اعضای ستاد انتخاباتی خود را در محل ساختمان مجلس قدیم جمع کردند. همان طور که می دانید، در ستاد ایشان تعداد زیادی جوان وجود داشت که از پیروزی آقای احمدی نژاد خیلی خوشحال بودند. بعد از مدتی، گروهی از این جوانان، وظیفه داشتند که برای تکمیل کابینه، گزینه هایی با معیارهای مورد نظر آقای احمدی نژاد انتخاب و در مورد آن ها تحقیق کنند. مدتی بعد نتیجه تلاش های این جوانان در اختیار آقای احمدی نژاد قرار گرفت اما جالب این بود که همه پست های حساس دولت به اعضای ستاد تبلیغات ایشان رسیده بود.آقای احمدی نژاد از این کار خوشش نیامد و به این نتیجه رسید که باید دایره را وسیع تر بگیرد بنابراین گزارش دیگری تهیه شد که بیشتر اعضای کابینه، خارج از فهرست ستاد انتخاباتی آقای احمدی نژاد بود. شاید در فهرست جدید، تعدادی آدم مشترک با فهرست قبلی وجود داشت اما فهرست جدید بسیار منطقی تر و منصفانه تر بود در همین شرایط من به عنوان نامزد وزارت جهادکشاورزی دعوت به تدوین برنامه شدم و در دیدارهایی که با آقای احمدی نژاد داشتم تقریبا مسجل شده بود که به عنوان وزیر جهادکشاورزی معرفی خواهم شد.
" شما به اتفاق دکتر رهبر عضو تیم گزینش کابینه بودید؟

– بله. زمانی که آقای احمدی نژاد به این نتیجه رسید که می تواند روی نظرات کارشناسی من و دکتر رهبر حساب کند، نشستی برگزار کرد که من و دکتر رهبر به اتفاق حضور داشتیم. آقای احمدی نژاد گفتند که چیزی حدود ١٠ نفر برای هر پست در فهرست ورود به کابینه هستند و از ما خواستند که در تهیه گزارشی در مورد صلاحیت این افراد به ایشان کمک کنیم. به این ترتیب من و دکتر رهبر به اتفاق آقایان الهام و زریبافان، گروهی را تشکیل دادیم که کار ارزیابی نامزدهای غیرسیاسی کابینه را بر عهده داشت به جز وزارت خانه ها و پست های کاملا اقتصادی، کار ارزیابی و مصاحبه  برای وزارت خانه هایی مثل وزارت بهداشت هم بر عهده ما گذاشته شد. ما در مدت زمانی کوتاه، از میان انبوه کسانی که نامزد ورود به کابینه شده بودند بعد از مصاحبه و سنجش توانایی، ٢ یا ٣ نفر را نهایی می کردیم و انتخاب نهایی را به خود آقای احمدی نژاد می سپردیم و ایشان نظر نهایی را صادر می کردند. ما حق انتخاب نداشتیم و از میان گزینه های معرفی شده، نفرات نهایی را به ایشان معرفی می کردیم. آقای احمدی نژاد در نهایت با نفرات نهایی مصاحبه می کردند تا این که از میان آن ها نفر نهایی و موردنظر خود را انتخاب می کردند. در این جریان، عده ای هم علیه ما موضع گرفتند. این افراد از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی نژاد بودند و فکر می کردند ما باعث شده ایم نامزدهای موردنظر آن ها از فهرست نهایی حذف شوند. ٢ گروه مخالف حضور من در کابینه بودند. گروه اول از دوستان اصول گرا بودند که مخالف اقتصاد آزاد بودند و تفکر اقتصاد دولتی را دنبال می کردند. گروه دیگر هم جوان هایی بودند که این تلقی را داشتند که ما جای آن ها را گرفته ایم و نقشه های آن ها به هم خورده است. جالب این بود که آقای احمدی نژاد در مورد خیلی از این افراد به این نتیجه رسیده بود که پست وزارت برای آن ها زود است و همان طور که اشاره کردم، آقای احمدی نژاد پس از مشورت و تحقیق زیادی که انجام داده بود، به این نتیجه رسیده بود که باید دایره را گسترده تر ببیند.

"آقای دکتر! تاکید کرده اید که در مورد خروج شما از کابینه سوالی مطرح نکنم با این حال اگر ممکن است به صورت اجمالی به مهم ترین نکاتی که باعث بروز اختلاف میان شما و آقای رئیس جمهور شده است اشاره کنید.

-این گونه اختلافات به طور قطع در خیلی از دولت ها وجود داشته است اما باید آن را اصلاح کنم و از آن به عنوان اختلاف نظر یاد کنم.من و آقای احمدی نژاد در مورد برخی مسائل اشتراک نظر نداشتیم.من هم به عنوان یک کارشناس اقتصادی وظیفه داشتم نظرم را در مورد برخی مسائل بیان کنم.ما در روزهای اولی که قرار بود به کابینه بپیوندیم چنین قراری گذاشته بودیم و من هر جا که احساس می کردم باید اظهار نظر کنم،حرف کارشناسی ام را مطرح می کردم با این حال وعده کرده بودیم که اگر دیدگاه های ما مغایر با مسائل اصولی دولت بود،در نهایت تن به نظر دولت بدهیم.

به مجموعه دولت و شعارهای رئیس جمهور اعتقاد دارم

"به طور قطع اسرار و ناگفته های زیادی از دولت نهم دارید اما نکته ای که برای من اهمیت دارد این است که اگر شما به جای دکتر رهبر به سازمان مدیریت و برنامه ریزی رفته بودید،در مقطعی که ایشان کناره گیری کردند،از دولت کنار می رفتید؟
-قرار بود وارد این گونه مسائل نشویم.این سوال ها را بگذارید برای بعد، من به مجموعه دولت و شعارهای آقای رئیس جمهور اعتقاد دارم و ایشان را انسانی عدالت خواه می دانم اما دوست ندارم وارد این گونه مسائل شوم که در شرایط فعلی دردی از مشکلات ما دوا نمی کند.

"شما در مورد انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی چه موضعی اتخاذ کردید؟

-مواضعم را به رئیس جمهور اعلام کردم.من به این دلیل که فایده ای در این کار نمی دیدم،با آن مخالف بودم.در شرایط کنونی به این مسائل نمی پردازم.شما هم بهتر است به مسائل دیگری بپردازید.

بعد از برکناری هیئت مدیره بیمه ایران استعفا دادم

" گفته می شود شما یک بار دیگر هم استعفا کرده بودید. زمانی که آقای احمدی نژاد بدون اطلاع شما هیئت مدیره بیمه ایران را برکنار کرد.

– بله. نسبت به این موضوع واکنش نشان دادم. در آن مقطع فکر می کردم میان من و آقای احمدی نژاد اعتماد لازم وجود ندارد به همین دلیل استعفا دادم اما آقای احمدی نژاد مخالفت کرد. در نهایت پرونده را بازگذاشتم که هر زمان موافقت شد، کابینه را ترک کنم.

" شما مخالف رویه دولت در توزیع منابع بودید؟ آیا این درست است که شما مخالف سفرهای استانی هم بودید؟

– نه. سفرهای استانی برای من تجربه خوبی از ایجاد ارتباط با مردمی بود که هیچ وقت مجال ورود به دفترم را پیدا نمی کنند.من در سفرهای استانی جوانی را دیدم که پای پیاده از رباط کریم به منطقه امیریه می آمد تا در دبیرستان پیرنیا درس بخواند. من مخالف سفرهای استانی نبودم اما نسبت به سیاست هایی که باعث رشد نقدینگی می شد، انتقاد داشتم. در این زمینه انتقاد من تنها متوجه دولت نبود. گاهی نمایندگان مجلس هم در این زمینه نقش موثری داشتند. هنوز هم تعداد افرادی که فکر می کنند رشد نقدینگی عواقب بدی ندارد در دولت و مجلس زیاد است.

رئیس جمهور علاقه مند بود همه بانک های دولتی را به قرض الحسنه تبدیل کند
" گفته می شود یکی از مصداق های اختلاف نظر شما با رئیس جمهور، تاکید ایشان بر تبدیل بانک ملی یا یکی از بانک های بزرگ دیگر به بانک قرض  الحسنه بوده است.

– بله درست می گویید. داستان از این قراربود که گفته می شد بخشی از منابع قرض الحسنه بانک ها در این امور صرف نمی شود. ما پیشنهاد کردیم برای رفع این مشکل حساب ها از هم تفکیک شود. یعنی منابع قرض الحسنه از سپرده های سرمایه گذاری تفکیک شود اما آقای احمدی نژاد علاقه مند به جدایی فیزیکی بانک ها بود. بعدهاپیشنهاد تاسیس بانک قرض الحسنه را برای تامین نظر رئیس جمهور مطرح کردیم که سهامدار آن بانک های مختلف بودند و قرار شد که بانک ها منابع قرض الحسنه خود را به این بانک منتقل کنند اما بعدها متوجه شدیم که بانک قرض الحسنه هم نظر رئیس جمهور را جلب نکرده است و ایشان هم چنان بر نظر قبلی خود تاکید می کند. آقای احمدی نژاد علاقه مند بود همه بانک های دولتی را به قرض الحسنه تبدیل کند. من و خیلی از صاحب نظران اقتصادی نسبت به عواقب این طرح هشدار دادیم اما رئیس جمهور علاقه مند است هم چنان بانک های بزرگ ازجمله بانک ملی را به قرض الحسنه تبدیل کند.

" مسائل زیادی می تواند وجود داشته باشد که منشاء اختلاف نظر میان یک وزیر اقتصاد طرفدار اقتصاد آزاد و رئیس جمهور باشد که علاقه زیادی به توزیع عادلانه منابع و نقدینگی دارد. دست یافتن به این اختلاف نظرها چندان دشوار نیست اما بد نیست به این موضوع اشاره کنید که واقعا مواضع شما در مقابل این گونه حرکت ها چه بوده است؟

– رویکرد من در مقابل این گونه مسائل بر اساس اصولی بود که به آن اعتقاد داشتم. تفاوت من با دیگران این بود که نخواستم مسائل را به مطبوعات بکشانم.

" بسیار خب آقای دکتر اگر امکان دارد روایت خود را از بررسی و بازنگری  اصل ۴۴بازگو کنید.

– موضوع بازنگری و بازخوانی سیاست های اصل۴۴ از سال ١٣٧۶ توسط مقام معظم رهبری به مجمع سپرده شده بود و پیش از من، این موضوع در دستور کار مجمع قرار داشت.زمانی که من وارد مجمع شدم، روی این موضوع کارکردم و با وجود برخی مقاومت ها، سعی کردم کار را به سرانجام برسانم. در مجمع روی این موضوع مطالعه زیادی صورت گرفت تا این که گزارشی ازمجموعه مطالعات برای رهبری ارسال شد. ایشان پیشنهادهای ارائه شده را نپذیرفتند و عنوان کردند که گزارش، خیلی کلی و مبهم است بنابراین مجددا به صورت تفصیلی روی این گزارش کار کردیم. نکته جالب این بود که رهبری دیدگاه بسیار جالبی در مورد توسعه بخش خصوصی داشتند و هر بار که در این زمینه توصیه می کردند، به مسائل مهمی اشاره داشتند که برای ما خط قرمز محسوب می شد یعنی در ذهن  ما این گونه ثبت شده بود که نباید وارد این حوزه ها شویم اما ایشان رهنمود می دادند که وارد شوید و مطالعه داشته باشید. در مجموع گزارش بسیار مبسوطی برای بار دوم با این درون مایه که بخش دولتی به تنهایی نمی تواند جواب گوی رشد و توسعه کشور باشد، تهیه کردیم.

اگر پی  گیری و فشار رئیس جمهور نبود، لایحه اصل ۴۴ در دولت تصویب نمی شد

" شما جزو موثرترین افرادی بودید که در ابلاغ اصل ۴۴ نقش داشتید. از یک سو در مجمع تشخیص مصلحت نظام تاثیرگذار بودید و از سوی دیگر در دفتر مشاورت اقتصادی مقام معظم رهبری. با این حال کارشناسان می گویند دولت نهم در اجرای ابلاغیه خیلی توفیق نداشت. به چه دلیل؟

– برای اجرای صحیح اصل ۴۴، به اجماع نظر میان کلیه ارکان نظام نیاز داریم. منظور از اجماع نظر آن است که وقتی اجرای سیاستی در کشور اولویت پیدا می کند، باید از ابعاد مختلف و توسط همه مدیران کشور در قوای سه گانه پی گیری شود. من معتقدم اجرای مصوبه ای نظیر ابلاغیه اصل ۴۴ که کارش جراحی اقتصاد کشور است، به طور قطع نیاز به برنامه ریزی های گسترده دارد.

 فکر می کنید بستر به گونه ای فراهم است که به محض ابلاغ یک مصوبه، می شود از همین فردا خصوصی سازی کرد؟ باور کنید خیلی از وزرا، در همین دولت فکر می کردند اگر فلان شرکت را واگذار کنند، چیزی از حوزه وزارتی آن ها باقی نخواهد ماند. ذهنیت آن ها این بود که وزیر، حتما باید سازمان های بزرگ دولتی داشته باشد بنابراین وقتی لایحه اصل ۴۴ تدوین شد، زمان زیادی از ما گرفت تا برخی وزرا را قانع کنیم که این لایحه، برای اجرای ابلاغیه اصل ۴۴ ضرورت دارد و برای اقتصاد کشور مفید است. خیلی از وزرا، آمادگی تصویب چنین لایحه ای را نداشتند. من فکر می کنم اگر پی گیری و فشار آقای احمدی نژاد نبود، لایحه در این دولت تصویب نمی شد. آقای رئیس جمهور در مقاطع آخر، کمک زیادی کرد تا لایحه تصویب شود. با این حال دوره توقف لایحه اصل ۴۴ در دولت خیلی طولانی شد. من پیش از این که لایحه به مجلس ارائه شود، رایزنی های زیادی کردم تا به مشکل نخوریم که اتفاقا در مجلس، خیلی سریع مطرح شد و نکته جالب این بود که نمایندگان مجلس، در مورد لایحه اصل ۴۴ اطلاعات بیشتری از اعضای دولت داشتند. در این زمینه مرکز پژوهش های مجلس هم تلاش زیادی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *