خبرگزاری فارس
واکاوی فرصتها و تهدیدهای اقتصاد ایران در گفتگوی فارس با کارشناسان -۱
کاتوزیان: صنعت کشور مونتاژ گرا است
پس از پیروزی انقلاب اسلامی رهایی از وابستگی اقتصادی در کنار شعارهای استقلالطلبی و کاهش وابستگی به بیگانگان مورد توجه قرار گرفت اما با گذشت قریب به سی سال حرکت جدی در راستای صنعتی شدن و دستیبابی به اقتصاد متکی بر دانش و فنآوری پیشرفته روز صورت نگرفته است. در همین راستا خبرنگار اقتصادی فارس در گفت و گو با حمیدرضا کاتوزیان چالشها و فرصتهای بخش صنعت را مورد بحث قرار داد.
کاتوزیان که بیشتر به عنوان نماینده مجلس و نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن شهرت دارد، فارغ التحصیل دوره فوق دکترای بیومکانیک از دانشگاههای آمریکاست. او دکترای خود را نیز در رشته مکانیک و هوا – فضا و مدرک کارشناسی ارشدش را از دانشگاه صنعتی امیر کبیر در رشته مکانیک اخذ کرده است. فعالیت این دانش آموخته صنعت در بخشهای صنعتی داخل و خارج کشور به خصوص در آمریکا و عضویتش در کمیسیون صنایع و معادن مجلس به ویژه در سمت نایب رئیس کمیسیون سبب شده است که وی شناخت خوبی از ریشههای نارسایی صنعت در کشور داشته باشد. کاتوزیان معتقد است برخوردهای شعار گونه با اهداف مطرح انقلاب و گرایش به مونتاژ به جای ایجاد زنجیره ارزشی تولید عامل اصلی کندی تحرک صنعت در کشور است. مشروح این گفت و گو را میخوانید:
فارس: هم اکنون صنعت در کشور ما با فراز و فرودهای زیادی روبروست، از یک سو بحث تحریمهای ایران مطرح است از سوی دیگر بحثهایی چون گران بودن هزینه تمام شده محصول، غیر رقابتی بودن تولید، تورم،کمبود نقدینگی، فعالیتهای تولیدی را در زمره فعالیتهای اقتصادی کمتر جذاب قرار داده است. به عنوان عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس که دارای تحصیلات، تخصص و سوابق صنعتی نیز هستید، تهدیدهای بخش صنعت را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا در این میانه فرصتهایی وجود دارند که بتوان از آنها برای رویارویی با چالشهای موجود بهره برد؟
کاتوزیان: اصولاً یکی از سرفصلهایی که از ابتدای انقلاب تا کنون در حوزه اقتصاد مطرح بوده، رسیدن به استقلال اقتصادی است. یعنی تلاش زیادی انجام شود تا از حجم وابستگی مان به اقتصادهای جهانی و بزرگ دنیا کاسته شود و در عوض اقتصاد ملی رشد کند. آثار مثبت چنین اقتصادی مانند رشد ثروت ملی و اشتغال، نگاهها را به سمت خود معطوف کرده بود. شعارهایی که در قبل از انقلاب از سوی جریانهای انقلابی مطرح میشد و جریان روشنفکری نیز بر آن تأکید داشت، کاهش حجم صنایع مونتاژ و رسیدن سطح بنگاههای داخلی به طراحی و تولید محصول بود. امام (ره) نیز بر این مسئله تأکید بسیار داشتند و خودکفایی از مسائل اصلی بود که بر آن تأکید میشد. در این حال دولت آقای موسوی درگیر جنگ شد و کمتر امکان پرداختن به این مسئله را یافت. با پایان جنگ، دولت آقای هاشمی مسئله صادرات غیرنفتی را مورد تأکید قرار داد. اما مهم این است که این سیاستها خود را در عمل چگونه نشان دادند. نمیتوان تنها بر شعارها تکیه کرد اما در عمل به گونهای دیگر رفتار نمود و اقداماتمان را به شکلی تنظیم کنیم که از شعارهایمان فاصله داشته باشد.
من فکر میکنم امروز دغدغه بزرگ صنعت و معدن در کشور ما این است که تا چه حد میخواهیم خودکفا و صاحب محصول ملی باشیم. آنچه در صنعت مهم است صاحب محصول شدن است. هنوز در جامعه ما میان اهل فکر و نظر جا نیافتاده که جایگاه صنعت، معدن و صنایع معدنی کجاست. بعضا شاهدیم صنعتی مانند خودرو به تیراژ بالای یک میلیون دستگاه رسیده و ایران خودرو در صورت بالا بردن بهرهوری خود و غلبه بر مشکلاتش به تنهایی در سه شیفت قابلیت تولید ۵/۱ میلیون دستگاه خودرو را دارد؛ اما برخی عنوان میکنند این صنعت نیازی به داشتن برند ملی ندارد و بهتر است نشان شرکتهای خارجی را بیاورند و تولید کنند. این نگاه تنها مربوط به صنعت خودرو نیست، اما چون در صنعت خودرو در این باره بیشتر صحبت کردهایم، این معضل خود را نشان داده است.
عدهای معتقدند مونتاژ، کار خوبی است.اساسا در چارچوب ارتباطات اقتصادی با دنیا باید هنجارشکنیها را کنار گذاشته و رفتارمان را با خارجیها و حتی با اسرائیل متعادل کنیم. در چارچوب این متعادلسازیها بالاخره خارجیها به ما اعتماد کرده، محصولاتشان را به ما میدهند ما هم مونتاژ کاری میکنیم. اینها در مبانی نظری برنامه چهارم توسعه دیده شده بود و دیدگاه بسیار خطرناکی است اما متأسفانه ریشه وسیعی دارد و میتواند سبب تهدیدهای بزرگی شود. "بزرگترین تهدید صنعت این نگاه است".
فارس: این نگاه در دولت فعلی و متولیان امر مانند وزارت صنایع و معادن نیز حاکم است یا منظورتان بیشتر معطوف به مدیران بنگاههای صنعتی و اقتصادی است؟
کاتوزیان: جذابیت این نگاه برای بنگاهداران بسیار زیاد است زیرا آنها را به سرعت به سود میرساند، اما بنگاهداری که ملی فکر کند، به دنبال این روش نمیرود. اگر بخواهید محصولی را "تولید" کنید باید به فکر عوامل تولید اعم از مکان، انرژی، تجهیزات و دانش فنی باشید ولی اگر کسی نقشههای تولید این محصول و تجهیزات آن را در اختیارتان بگذارد، بخش بزرگی از مشکلات و دغدغههایتان حل شده است. از این به بعد تنها ۲۰ درصد مشکل خواهید داشت نه صددرصد و خیلی سریع نیز میتوانید به سود برسید. طبیعی است بنگاهدار اقتصادی وقتی حساب و کتاب کند، این روش را به نفع خود میبیند. در عین حال کسی که ملی فکر میکند بدنبال کسب دانش در فرآیند تولید، دخالت در طراحی، توسعه، روزآمد و رقابتی کردن برند محصول خود و حضور در بازارهای جهانی است. کسی که میخواهد کارگری خارجیها را بکند و بنگاه خود را سریع به پول و سود برساند، چنین نگاهی ندارد. همه چیز را در فرآیند تولید تا مرحله کنترل کیفیت به آنها میسپارد و خودش تقریباً یک دلال میشود. متأسفانه این دیدگاه در بخشی از بنگاهداران وجود دارد و خطرناک است.
از سوی دیگر بحث سیاستگذاران و دولتیها مطرح است. ما میگوییم حاکمیت چون حاکمیت است، باید توان پیگیری یک دیدگاه را داشته باشد، خود عمیقا به چنین دیدگاهی رسیده، به آن ایمان داشته و آن را باور داشته باشد نه در حد یک شعار. یعنی واقعاً بداند بحث خودکفایی، تولید ملی و مالکیت زنجیره ارزشی تولید یعنی چه؟ اگر دولتی به این مفهوم برسد، بسیاری از مشکلات حل میشود. متأسفانه امروز به نام استقلال اقتصادی روند واردات محصولات خارجی (مثلاً در لوازم خانگی) ادامه مونتاژ محصولات گروه پژو، تندر و … ادامه دارد.
فارس: داخلیسازی محصولات تحت برند هم سبب ایجاد ارزش افزوده و اشتغال میشود، مثلا ۸۰ درصد فرایند تولید پژو ۴۰۵ داخلی سازی شده است. آیا این ارزشمند نیست؟
کاتوزیان: این محصول کماکان تحت لیسانس خارجی است. شناسنامهاش فرانسوی است. اگر بخواهیم یک پیچ آن را جابهجا کنیم باید از شرکت پژو اجازه بگیریم و اگر روزی پژو بگوید اجازه تولید محصولاتش را نداریم، باید خطوط تولیدمان را تعطیل کنیم.
فارس: این درباره تولید تمام محصولات تحت برند صادق است؟ مثلا تولید پراید؟
کاتوزیان: از چگونگی قرارداد سایپا با کیاموتورز اطلاعم دقیق نیست. فکر میکنم کیا موتورز بخش عمدهای از کار را واگذار کرده اما برداشت شخصیام این است که کیاموتورز مالک این برند است.
فارس: بحث ایجاد فکر و طراحی صنعتی بسیار مهم است، قریب ۷۰ سال است که ما در کشورمان دانشگاه صنعتی داریم، اما این اتفاق هنوز در کشور ما نیفتاده است؟دلیلش چیست؟
کاتوزیان: این به دلیل حاکمیت دیدگاهی بود که وجود داشت و گفتم. باید این توانمندیها را در چارچوبهایی قرار دهیم، برای آن ساختارهایی تعریف کنیم و بدانیم ورودی و خروجی آن چیست؟ این کار باید توسط سیاستگذاران انجام شود." من به وزیر صنایع نیز گفتهام اگر صنعت برایتان موضوعیت داشته باشد باید مشکلات آن را حل کنید. در گذشته کشور ما وزرای صنایع و معادنی وجود داشتهاند که صنعت برایشان موضوعیت نداشته بلکه مسائل سیاسی موضوعیت داشته است". وقتی صنعت برای دولتی "موضوعیت" نداشت با آن سرسری برخورد میکند و مدیران کارآمد و مومن به راه و مسیر استقلال صنعت را بر سرکارها نمیگذارد. در گذشته مدیرانی داشتیم که اوج افتخارشان واردات فلان محصولات خارجی است.
"زنجیره ارزشی صنعت در کشور ما ابتر است". در دنیای امروز کسی میتواند ادعا کند تولیدکننده است که زنجیره ارزشی محصول را دارا باشد. یعنی ابتدا ارزیابی کند بازار چه نوع محصولی را میپسندد و براساس سلایق جامعه، طراحی مفهومی و مدل را ایجاد کرده، طراحی جزئیات را انجام دهد. در مراحل بعد تست نمونه، تولید آزمایشی، تولید انبوه و خدمات پس از فروش قرار دارند. با داشتن این زنجیره میتوان ادعا کرد تولیدکننده یک محصول هستیم ما در کشور چند محصول داریم که صاحب زنجیره آن هستیم؟!
در صنعت خودرو چنین زنجیرهای بوجود آمده بود اما کار تقریباً تعطیل شد. در ایران خودرو تمام حلقههای زنجیره ارزشی محصول ایجاد شده بود. اما الان بزرگترین و مهمترین حلقه آن که طراحی است، مفقود شده است.
فارس: طراحی مدلهای جدید خودرو مانند پژو ۲۰۶ صندوق دار، سورن، پراید ۱۳۲ و یا ۴۰۵SLX طراحی نیستند؟شرکتهای خودروساز ما تحرک خوبی در این زمینه داشتهاند.
کاتوزیان: ما فقط سمند را بعنوان محصول ملی با شناسنامه ایرانی داریم. اما اینها که شما شمردید طراحی نیست، تغییر شکل چراغها، تزئینات داخلی، ترمز و رینگ و تغییراتی از این دست که طراحی نیست، خودروسازان دنیا سالانه تغییرات ظاهری را در خودروها ایجاد می کنند و پس از ۴ سال نیز Platform خودرو به روز میشود.
به طور کلی در تاریخ ایران تعداد افرادی که عملا به دنبال استقلال اقتصادی بودهاند، بسیار معدودند. اگر امیرکبیر کشته شد به این دلیل بود که اینگونه فکر میکرد و خارجیها نمیخواستند این فکر در ایران نهادینه شود. نمونه معاصر مثلاً مدیر عامل سابق ایران خودرو این شرکت را از مجموعهای ضعیف به یک امپراطوری خودروساز تبدیل کرد که سالانه ۶ هزار میلیارد تومان فروش داشت، اما ۶ ماه پس از راهاندازی خط تولید سمند برکنار شد! این در حالی است که در کشوری مانند آلمان فردی که از توانمندیهای خود برای حفظ و افزایش ثروت ملی استفاده میکند به صدراعظم یا مدیر مادام العمر تبدیل میشود، زیرا معتقدند این فرد ملی میاندیشید، برای کشور جذب ثروت میکند و قدرت کشور را افزایش میدهد. در کشور ما فردی که داشت زنجیره ارزشی در تولید خودرو بوجود میآورد، خانهنشین شد و صنعتی که داشت صاحب زنجیره ارزشی تولید میشد به صنعت مونتاژکاری بازگشت. امثال این مدیران را ما ازکار بر کنار می کنیم اما در کشور کره مدیر موفق هیوندایی رئیس جمهور میشود. اینها اتفاقاتی است که آشکارا میبینید.
من قویا اعتقاد دارم صنعت خودرو در حال بازگشت به وضعیت آن در رژیم گذشته است. شرکت سایپا اصلا طراحی ندارد و فقط تغییر ظاهری در خودروها یعنی Face Lift انجام میدهد. بخش طراحی ایران خودرو از توان خود استفاده نمیکند چون به نظر دغدغه مدیران طراحی نیست. آقای احمدی نژاد ۲ سال و نیم پیش از ایران خودرو طراحی یک خودرو ملی و ارزان را خواست و قرار بود ۱۸ ماهه این خودرو بیرون بیاید اما میبینیم خبری نیست .
فارس: ایران خودرو در حال طراحی خودرویی به نام X11 با چینیهاست.
کاتوزیان: این خودرو عملا متعلق به چینیهاست و چون ایران خودرو به دنبال خودرو ارزان است، تمامی قطعات آن را نیز چینیها تولید خواهند کرد. به من اطلاع داده شده که بر خلاف عرف رایج، نقشه های اولیه X11 که همان NP یا پیکان جدید است به چینی ها داده شده و این ارزان فروشی دوستان ما را نشان میدهد!
فارس: پس مهمترین تهدید صنعت در کشور ما ناتوانی در ایجاد زنجیره ارزشی تولید محصول است؟
کاتوزیان: بله. به خاطر همین نگاه است که دانشجوی من در دانشگاه صنعتی امیر کبیر فارغالتحصیل میشود و طراحی یادگرفته، اما نمیداند کجا باید کار کند. بستری که باید این دانشجو را جذب کند یا وجود ندارد و یا فوقالعاده ضعیف است. در نتیجه جذب کارهایی مانند واردات و دلالی میشود و اگر بخواهد خیلی پایبند اصول باشد از خطوط مونتاژ ایران خودرو و سایپا سر در میآورد. تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود این بستر بوجود نمیآید. هم اکنون برای خیل عظیم دانشگاهیان در رشتههای مهندسی مشکل اشتغال وجود دارد.
البته نباید از نظر دور داشت که در بخشهایی پیشرفت ما خوب بوده است. ما الان این توانمندی را پیدا کردهایم که بخش عمدهای از پالایشگاهها، نیروگاهها و کارخانجات سیمان و سدها را خودمان بسازیم و به توانمندیهای بالایی نیز در این زمینهها دست پیدا کردهایم. اما اینها باید وسعت و عمق پیدا کند و ما آنقدر پیشرفت داشته باشیم که در کوچه و خیابان دائما شاهد بیلبردهای حاوی تبلیغات کالاهای خارجی نباشیم.
"ملی فکر کردن به خصوص در صنعت بسیار مهم است" اگر ما در صنعت ملی فکر میکردیم وضعمان در شرایط کنونی میتوانست بسیار بهتر باشد. جای شکرش باقی است که باز هم در برخی صنایع پیشرفتهای خوبی داشتهایم .مثلا در صنایع نظامی از برکت وجود فرزندان انقلاب وضعمان واقعا خوب است. اما در صنایع لوازم خانگی بسیار عقب و در صنایع نساجی اساسا تعطیل هستیم. در صنایع خودرو اگر اقدام عاجل و اساسی صورت نگیرد رو به تعطیلی میرویم، در فرآوری مواد معدنی طبیعتا میتوان با فروش مواد اولیه معدنی سود کرد، اما ارزش افزوده بزرگ در فرآوری این مواد و ایجاد صنایع فرآوری است.
فارس: یکی از دیگر مشکلات مطرح در صنعت جزیرهای کار کردن در این بخش است. ما قطعه سازانی داریم که به راحتی محصول خود را صادر میکنند اما نمیتوانند تولیدشان را به شرکتهای خودرو ساز بفروشند، یا مشاهده میشود در برخی صنایع بسیار کار شده و اما برخی دیگر مغفول ماندهاند.
کاتوزیان: پرداختن به اینها وظیفه دو بخش است. وزارت صنایع و NGOهای صنعتی میتوانند این ارتباط را بوجود آورند. "تمام اینها به این مسئله بر میگردد که صنعت باید موضوعیت داشته باشد. اگر موضوعیت نداشته باشد اصل آن که سرمایهگذاری و ایجاد برند است منتفی و مسایل حاشیهای آن نیز مغفول واقع میشود. باید کارشناسی تصمیم گیری شود. ببینید در زمان آقای جهانگیری وزارت صنایع چقدر مجوز تاسیس کارخانه ماکارونی صادر کرده است؟!
فارس: تولید به اندازه کل نیاز خاورمیانه…
کاتوزیان: چقدر مجوز احداث واحدهای تولید لوازم خانگی صادر شده است؟ در زمان وزارت آقای جهانگیری حدود ۴۳ مجوز خودروسازی صادر شد که ۳۳ مجوز برای تولید سواری و ۱۰ مجوز ویژه ساخت کامیون و کامیونت و غیره بود. در آمریکا با تمام وسعتش ۴ واحد تولید خودرو سواری و ۳ شرکت تولید اتوبوس و کامیون سازی وجود دارد. بنابراین بحثهای حاشیهای زیاد است، نتیجه این میشود که شرکتی مانند فلان خودرو پس از مدتی ورشکست شد و مردمی که مشتری آن هستند سرگردان میشوند.
اگر صنایع نساجی را ارزیابی کنید، میبینید پارچه و لباس از پرمصرفترین کالاهاست. چون دائما از بین میرود، از صنایع ثروت زا و اشتغال زاست. اما این صنعت در کشور ما دچار بحران است و هنوز نیز این بحران حل نشده است. زمانی به بازدید کارخانه فرش ماشینی رفته بودیم که تعطیل شده و فردی میخواست فضای آن را بخرد. هنگامی که درب این کارخانه را باز میکردید، میدیدید روی فرشهای نیمه بافته و دوکهای نخ مقدار زیادی خاک نشسته است. معلوم بود صاحب این واحد صنعتی به حدی خسته شده که فرش نیمه بافته را رها کرده و رفته است. این بدین معناست که آنقدر موانع و مشکلات بر سر راه تولید کننده هست که کار را نیمه رها کرده و به دنبال مشاغل کم دردسرتری مانند واردات میرود.
فارس: همانطور که گفتید صنعت از حواشی زیادی نیز رنج میبرد؟ مهمترین حاشیههایی که صنعت از آنها رنج میبرد را چه می دانید؟
کاتوزیان: "بروکراسی اداری سنگینی پیش روی یک صنعتگر است". سرمایهگذار از ابتدا که قصد گرفتن مجوز یک فعالیت را دارد باید به مراکز مختلف و متعددی مراجعه و معضلات زیادی که بر سر راهش قرار دارند را برطرف کند. پس از گرفتن زمین مشکل ایجاد زیرساختها وجود دارد. فردی را میشناسم که ۲ سال و نیم قبل برای کارخانهای تقاضای برق کرده بود. پس از ۲ سال و نیم برق مورد نیاز کارخانهاش را گرفته و برای آن ۲ میلیارد تومان پول نقد از او مطالبه شده است.
سود وامهایی که در کشور ما میپردازند نیز برای تولید و صنعت بسیار سنگین است. در کشوری مانند آلمان که مردم آن با مفهوم سوبسید بیگانهاند، نرخ بهره بسیار پایین است. دولت اعلام میکند اگر تولیدکنندهای در مناطق کمتر صنعتی شده اقدام به احداث کارخانه کنند، وام با بازپرداخت ۱۰ساله به آنها اعطا می شود و اگر بتواند سریع از این وام استفاده کرده و کارخانه را به بهرهبرداری برساند، بخشهایی از این وام را به آنها می بخشند و آن را بلاعوض میکنند. در چین و کشورهایی مانند امارات نیز این وضعیت وجود دارد. ژاپن تلاش دارد بهره وامهای صنعتی اش صفر باشد. نگاهشان آن چیزی نیست که در کشور ما وجود دارد. بلکه نگاه آنها ملی است و میخواهند رشد اقتصادی، اشتغال و ثروت ایجاد کنند. "سود بانکی در کشور ما سنگین و جریمه دیرکردی که مطالبه میکنند نیز کمرشکن است".
مشکلات کارگری و قانون کار بخش دیگری از معضل اشتغال و تولید است ."قانون کار فعلی از جهت عدالت مشکل دارد". در قانون فعلی پرسنل یک واحد اعم از اداری و غیر آن را میتوان با یک قرارداد ساده به کار گرفت و حق و حقوقشان را هم ضایع کرد. از آن سو اگر کارگر خطاکار باشد کارفرما برای اخراجش با مشکلات زیادی روبروست. با این قانون کار هم کارگر و هم کارفرما دچار مشکل میشوند. کارفرمایان از به کار گرفتن نیروی کار میترسند، زیرا نگرانند که در آینده وبالشان شود . کارگرها حقوق خود را نمیتوانند استیفا کنند.
"تامین اجتماعی و بیمه نیز هزینه سنگینی را به کارفرما تحمیل میکنند." برخی کشورها این هزینه را مشمول سوبسید کرده و یا از مالیات واحدها کسر میکنند. ما در طرح رفع موانع تولید به این مسئله پرداختهایم و امیدواریم مشکلات آن در مجمع تشخیص مصلحت حل شده و به تصویب برسد. مشکلسازترین بخش مباحث تولیدی در کشور بانکها و سود هنگفتی که میگیرند، هستند.
فارس: بیش از ۹۰ درصد پولی که در اختیار بانکها است، متعلق به مردم است و باید متناسب با نرخ تورم قدرت خرید پولهای مردم که به امانت نزد بانکها نگهداری میشود، حفظ شود.اگر این پولها با نرخ سود پایین در اختیار بخشهای تولیدی قرار گیرند، سر سال از ارزش پول مردم کاسته شده و سپرده گذاران، متضرر میشوند. فکر نمیکنید به جای سود بانکی باید بر روی " تورم " دست گذاشت؟
کاتوزیان: درست است، اما به هر حال باید منابعی را برای صنعت و تولید دید. با این وضعیت سود بانکی و جریمه دیرکردها کسی به سراغ کار تولیدی نمیرود. زیرا میتواند با دردسر کمتر و در مقیاس کوچکتر به سراغ کارهای تجاری برود و با بیمه، وزارت کار و دیگر مشکلات هم کلنجار نرود.
فارس: آیا صنعت ما در حال حاضر دارای فرصتهایی نیز هست که بتوان از آنها استفاده کرد؟
کاتوزیان: بله، "یکی از بهترین فرصتها نیروی انسانی ماهر و تحصیل کرده است" . واقعیت این است که صنعت و دانشگاه در کشور ما باید زبان مشترک داشته باشند. هنوز ارتباط صنعت و دانشگاه در کشور ما انسجام ندارد. کارشناسانی موتور ملی خودرو ایران با شرکت FEV آلمان کار میکردند. این شرکت در شهر آخن و درست در کنار دانشگاه آخن قرار گرفته که دارای بخش فنی و مهندسی قویی است. مدیران FEV از اساتید دانشگاه آخن هستند و وقتی در فرآیند امور فنی و مهندسی به مشکلی برخورد میکنند، این مشکل تبدیل به پروژه مطالعاتی دانشگاه آخن میشود. دانشجویان دانشگاه بر روی این پروژه کار کرده و از آزمایشگاههای FEV و دانشگاه استفاده میکنند. به عبارتی دانشگاه و صنعت ۲ واحد ارگانیک و در ارتباط با یکدیگرند و دانشگاه R8D بخش صنعت است. این نوع نگاه می تواند الگوی مناسبی برای پیوند صنعت و بخشهای پژوهشی و علمی باشد و از مهارت نیروی انسانی در هر دو بخش نیز استفاده کرد.
از دیگر مزایای کشور منابع فیزیکی و مادی اعم از معادن و انرژیِ در دسترس و فعالیتهای خوبی که دولتها انجام دادهاند، مثل ایجاد شهرکهای صنعتی و استقبالی که دولت از این فعالیتها میکند نیز نقاط قوت هستند."کشور ما همچنین پتانسیلهای خوبی برای جذب سرمایههای خارجی دارد". علیرغم تمام تحریمها جذب سرمایههای خارجی ما رو به رشد بوده است. ممکن است شیب آن کند شده باشد اما امیدوار کننده است. از همه مهمتر عزم جدی و همت و پشتکار دولت است که خوشبختانه میتواند بسیار موثر باشد.
گفت و گو از مریم حاج نوروزی