دولتهای دانمارک و دیگر کشورهای اروپایی که به انتقادات و واکنشهای محافل مختلف اهمیتی ندادند، حتا پس از آنکه رهبران محلی مختلف، گفت و گو پیرامون موضوع و تدارک اقدام مشترک را شروع کردند، همچنان به برخورد بیتفاوت خود ادامه میدهند. در بررسی برخورد این دولتها به موضوع، چند گمانه وجود دارد. اول این که، امپریالیستها به طور کامل در خاورمیانه ابتکار عمل را از دست داده اند و در تعیین سیاستهای جدید با دشواری روبرو هستند. این احتمال وجود دارد که امپریالیستها که نخوت استعماری چشمهایشان را کور کرده است، قادر به سنجش واقعی خشمی که با آن مواجه شده اند، نباشند. این احتمال نیز وجود دارد که امپریالیستها در صدد باشند با تشدید تنش، دست به ایجاد حمایت عمومی از سیاستهای تجاوزگرانهتر علیه ایران و سوزیه بزنند.
دولتهای دانمارک و دیگر کشورهای اروپایی که به انتقادات و واکنشهای محافل مختلف اهمیتی ندادند، حتا پس از آنکه رهبران محلی مختلف، گفت و گو پیرامون موضوع و تدارک اقدام مشترک را شروع کردند، همچنان به برخورد بیتفاوت خود ادامه میدهند. در بررسی برخورد این دولتها به موضوع، چند گمانه وجود دارد. اول این که، امپریالیستها به طور کامل در خاورمیانه ابتکار عمل را از دست داده اند و در تعیین سیاستهای جدید با دشواری روبرو هستند. این احتمال وجود دارد که امپریالیستها که نخوت استعماری چشمهایشان را کور کرده است، قادر به سنجش واقعی خشمی که با آن مواجه شده اند، نباشند. این احتمال نیز وجود دارد که امپریالیستها در صدد باشند با تشدید تنش، دست به ایجاد حمایت عمومی از سیاستهای تجاوزگرانهتر علیه ایران و سوزیه بزنند.
تارنگاشت عدالت
ژورنال جبهه میهنی ترکیه
برگردان: ع. سهند
بحران کاریکاتور تشدید یافته است. در کشورهای بسیاری تظاهرات صورت گرفت و سفارتخانهها و کنسولگریهای چندی به آتش کشیده شد. در حالی که خشم علیه نخوت و گستاخی امپریالیستی گسترش مییابد، امپریالیستها تلاش دارند از این تحولات راهی برای حمله به ایران و سوریه پیدا کنند.
ارزیابی کاریکاتورهایی که در روزنامههای دانمارکی منتشر شد و واکنش عظیمی را برانگیخت، در چهارچوب «آزادی بیان»، امری پوچ و بیمعنی است. واقعیت این است که نقاشیهای منتشرشده را مشکل بتوان کاریکاتور نامید. اینها هیچ چیز فکری ندارند، بلکه منعکس کنندۀ یک تمایل خودسرانه علیه یک باور مذهبی اند. طنز، زبان غالب کاریکاتور است؛ این نقاشیها با طنز هم رابطهای ندارند. تحریکاتی که در جریان است را به روشنی میتوان دید. در حالی که تنش بسیار زیادی در خاورمیانه – که جوامع مسلمان در آن زندگی میکنند- وجود دارد، و به دلیل اشغال امپریالیستی و سیاستهای تروریستی اسرائیل، مشکل بتوان ادامه خودسری در ارتباط با کاریکاتورها طی دو هفتۀ گذشته را، فقط سهلانگاری دانست.
دولتهای دانمارک و دیگر کشورهای اروپایی که به انتقادات و واکنشهای محافل مختلف اهمیتی ندادند، حتا پس از آنکه رهبران محلی مختلف، گفت و گو پیرامون موضوع و تدارک اقدام مشترک را شروع کردند، همچنان به برخورد بیتفاوت خود ادامه میدهند. در بررسی برخورد این دولتها به موضوع، چند گمانه وجود دارد. اول این که، امپریالیستها به طور کامل در خاورمیانه ابتکار عمل را از دست داده اند و در تعیین سیاستهای جدید با دشواری روبرو هستند. این احتمال وجود دارد که امپریالیستها که نخوت استعماری چشمهایشان را کور کرده است، قادر به سنجش واقعی خشمی که با آن مواجه شده اند، نباشند. این احتمال نیز وجود دارد که امپریالیستها در صدد باشند با تشدید تنش، دست به ایجاد حمایت عمومی از سیاستهای تجاوزگرانهتر علیه ایران و سوزیه بزنند.
تحت این شرایط:
۱- انتشار و باز- انتشار این کاریکاتورها را با توسل به موضوع آزادی اندیشه، نمیتوان توجیه کرد. تولیدکنندگان این کاریکاتورها باید فوراً معذرت بخواهند.
۲- در حالی که واکنش تودههای وسیع در بسیاری از کشورها، جوانبی از پتانسیل تشدید درگیریهای مذهبی و لطمه زدن به برادری خلقها را با خود دارد، این واکنشها را باید خشم تودهها علیه فشار و توحش امپریالیستی ارزیابی کرد.
۳- این که برخی از جنبشهای اسلامی، که بخشی از سیاستهای امریکا و دیگر کشورهای امپریالیستی بوده اند، دیگر نمیتوانند خود را با این سیاستها همسو کنند و اینکه تودههای مسلمان شروع کرده اند از غرب امپریالیستی فاصله بگیرند، فرصتهای مهمی برای مبارزات ستمدیدگان ایجاد کرده است.
۴- در آمریکای لاتین، چپ در حال خیزش است. در خاورمیانه، امپریالیسم قادر به حفظ مواضعش نیست. اگر چه تحولات این دو منطقۀ جغرافیایی کاملاً با هم تفاوت دارند، اما یکدیگر را تقویت میکنند. این نیز فرصت دیگری است.
۵- به جای آنکه منتظر پاسخ این سؤال ماند، که آیا خشم جوامع مسلمان به یک مبارزه ضدامپریالیستی واقعی فراخواهید رویید یا بهانهای برای تحریکات امپریالیستی خواهد شد، لازم است با تمرکز بر خیزش مبارزه علیه امپریالیسم و برای اینکه این خیزش ماهیتی مترقی به خود بگیرد، تلاش نمود. نباید از خاطر دور داشت که در شرایط کنونی، واکنشها میتوانند در خدمت تحریکات و فریبکاریهای امپریالیستها قرار گیرند.
۶- در شرایطی که دولت حزب عدالت و توسعه، همدست کشورهای امپریالیستی، هر چه بیشتر به سمت سیاستهای حتا زبونانهتر پیش میرود، بیتفاوتی کامل آن در قبال تحریکات در ترابزون، بسیار حائز اهمیت است. حزب عدالت و توسعه، که هم ارتجاعی و هم همدست امپریالیستهاست، یکی از خطرناکترین عوامل این حوادث است.