دوشنبه, مهر ۲

کاترینا، فاجعه اجتماعی قابل ‌اجتناب

بسیج مشابهی در سال ۲۰۰۴ در مقابله با توفان ایوان و در سال ۲۰۰۵ در مقابله با توفان دنیس صورت گرفت. در جریان توفان دنیس که بالغ بر یک میلیارد دلار خسارت مالی به بار آورد، ۷۰ هزار واحد مسکونی را ویران کرد، و حتا منطقه تپه‌ای را از میان برداشت، اما در سراسر کوبا تنها ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند. کوبا یک کشور فقیر جهان سوم که ۴۵ سال است در محاصره اقتصادی قرار دارد، کاری را انجام می‌دهد که ثروتمندترین کشور امپریالیستی جهان، ماهیتاً قادر به انجام آن نیست. سرمایه‌داری منافع را در اولویت قرار می‌دهد، انقلاب زندگی را

بسیج مشابهی در سال ۲۰۰۴ در مقابله با توفان ایوان و در سال ۲۰۰۵ در مقابله با توفان دنیس صورت گرفت. در جریان توفان دنیس که بالغ بر یک میلیارد دلار خسارت مالی به بار آورد، ۷۰ هزار واحد مسکونی را ویران کرد، و حتا منطقه تپه‌ای را از میان برداشت، اما در سراسر کوبا تنها ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند. کوبا یک کشور فقیر جهان سوم که ۴۵ سال است در محاصره اقتصادی قرار دارد، کاری را انجام می‌دهد که ثروتمندترین کشور امپریالیستی جهان، ماهیتاً قادر به انجام آن نیست. سرمایه‌داری منافع را در اولویت قرار می‌دهد، انقلاب زندگی را

تارنگاشت عدالت

 

گرانما، ۶ سپتامبر ۲۰۰۵

برگردان: ع. سهند

 

با گذشت هر روز و با روشن شدن هر چه بیشتر ابعاد فاجعه اجتماعی که در پی اصابت توفان کاترینا به  مناطق ساحلی خلیج روی داده است، دو سؤال مطرح می‌شود: آیا سیل غیرقابل‌ اجتناب بود؟ چرا دولت نتوانست جلوی این همه ویرانی و تلفات را بگیرد؟ متأسفانه پاسخ به این سؤالات در جامعه‌ای که در آن سودجویی قبل از زندگی انسان‌ها قرار دارد، و جایی که از طبقه کارگر- به ویژه آسیب‌پذیرترین بخش آن- انتظار می‌رود بار پی‌آمدهای این فاجعه را بر دوش بکشد، چندان غیرمترقبه نیست.

 

عدم آمادگی و بهای آن

 موضوع بحث مفسرین دارای نگرش‌های گوناگون این است که آیا سیل مرگبار نئواورلئان قابل پیش‌گیری بود؟ آسوشیتدپرس طی مقاله‌ای به تاریخ ۱ سپتامبر یادآور شد که دانشمندان فاجعه را پیش‌بینی کرده بودند: «کارشناسان به دفعات هشدار داده بودند که سدهای حفاظی نئواورلئان در مقابل توفان‌های درجه چهار یا پنج دوام نخواهند آورد.» با وجود این‌که فصل توفان‌های دریایی سال ۲۰۰۴ بدترین مورد در دهه‌های اخیر بود، دولت بوش به طور بی‌سابقه‌ای در تاریخ نئواورلئان، بودجه کنترل سیلاب را کاهش داد و مانع کامل شدن طرح‌های در دست اجرا شد. نشریه «سردبیر و ناشر» در روز ۲ سپتامبر طی مقاله‌ای نوشت: «والتر مائستری سرپرست خدمات اضطراری منطقه جفرسون در ایالت لوئیزیانا در روز ۸ ژوئن ۲۰۰۴  به خبرنگار «تایمز- پیکایون» گفت: به نظر می‌رسد رییس‌جمهور بودجه این منطقه را به طرح‌های امنیتی منتقل کرده است و به اعتقاد من هزینه آن را خواهیم پرداخت.» این که گویا به علت اشغال امپریالیستی عراق، پول کافی برای امن کردن شهر در مقابل سیل وجود نداشت، نظر پوچی است. موضوع این نیست که پول جای دیگری خرج شده است، موضوع این است که تهدید بالقوه نسبت به اهالی مناطق ساحلی خلیج اصلاً جزو اولویت‌ها نبود. اولویت واقعی برای حکام امپریالیستی این است که در سراسر جهان با استفاده از کشتی توپدار منابع و بازارهای خود را تأمین کنند، اولویت آن‌ها حمایت از کارگران و دهقانان و خانواده و دارایی‌های آن‌ها در داخل و خارج نیست.

 

قصور در امداد رسانی

یک روز بعد از رسیدن توفان، اکثر تلفات جانی، ناشی از جاری شدن سیل در اطراف نئواورلئان بود. بسیاری از منتقدین توجه خود را بر نبود سرباز و وسایل نقلیه برای نجات مردم گرفتار شده در سیل متمرکز کرده اند. اما سؤال این است که چرا ده‌ها هزار، اگر نه صدها هزار شهروندانی که اکثریت آن‌ها را زحمتکشان سیاه‌پوست تشکیل می‌دهند، در جریان توفان در منطقه باقی مانند؟

زمانی که در روز پنج‌شنبه ۲۵ اوت کاترینا به فلوریدا رسید، خطر آن برای منطقه معلوم شده بود، اما ری ناگین شهردار نئواورلئان تا روز شنبه اهالی را تشویق به ترک شهر نکرد، بعداً در روز یک‌شنبه دستور تخلیه «اجباری» صادر شد. در شرایطی که  دولت فدرال در منطقه وضعیت «اضطراری» اعلام کرده بود، اهالی برای خروج از شهر و یافتن جایی برای اقامت به حال خود رها شده بودند. مانند همه جوامع طبقاتی، افراد برخودار از منابع اقتصادی بیشتر، وضع بهتری داشتند.

 روز ۳۰ اوت، کاتلین بلانکو فرماندار ایالت لوئیزیانا در برنامه «لاری کینگ لایو» شبکه تلویزیونی «سی ان ان»  گفت شرکت‌های هواپیمایی تجاری که می‌توانستند بیست و چهار ساعت دیگر مردم را از شهر خارج کنند، یک روز پیش از رسیدن کاترینا پروازهای خود به نئواورلئان را متوقف کردند، چون که نمی‌خواستند خالی به آن جا پرواز کنند. با این وصف، زمانی که به علت ترافیک سنگین همه راه‌های خروجی شهر بند آمده بود، نه دولت ایالتی و نه دولت فدرال، گامی برای ادامه پرواز هواپیماهای تجاری یا استفاده از هواپیماهای نظامی به جای آن‌ها بر نداشتند. گرچه مسئولان شهری تعدادی اتوبوس برای انتقال افراد به پناهگاه‌ها اختصاص دادند، اما صدها اتوبوس مدرسه که می‌توانست شهروندان را به جای امن منتقل کند، مورد استفاده قرار نگرفتند.

در منطقه‌ای که این همه انسان در فقر زندگی می‌کنند- به عنوان مثال، ۲۵ در صد اهالی نئوارلئان- توفان در آخر ماه از راه رسید، موقعی که مردم پولشان تمام شده بود و هنوز حقوق نگرفته بودند. خودروهای دولت ایالتی می‌توانستند مورد استفاده قرار بگیرند، دولت می‌توانست از شرکت‌های اتوبوس‌رانی خصوصی، قطار و شرکت‌های هواپیمایی خصوصی بخواهد تا مردم را از خطر دور کنند. اما هیچ کدام از این‌ها اتفاق نیافتاد. آلن لی برتن، سرپرست یک آپارتمان در شهر بلاکسی، که ۴۱ سال دارد به گزارشگر رویتر گفت: «بسیاری از افراد امکانات مالی خروج از شهر را نداشتند. این جنایتی است که خشم مردم را برانگیخته است.»

 

موش‌ها یا انسان‌ها؟

پیش از رسیدن کاترینا، هزاران نفر به ورزشگاه سرپوشیده «سوپر دوم» و ساختمان مرکز کنفرانس‌های نئواورلئان پناه بردند. گزارشگران بی‌شماری شرایط غیرانسانی و تحقیرآمیز این دو پناهگاه را توصیف کرده اند: نبود آب، غذا، برق، امکانات نظافت یا مراقبت پزشکی، اجساد رها شده، مردمی که در گرمای ۴۰ درجه در صف انتظار اتوبوس‌هایی که هیچ‌گاه از راه نرسیدند، از حال می‌رفتند.

این وضع نئواورلئان بود، در ثروتمندترین کشور جهان، شهر مورد علاقه گردشگران، با درآمد حاصل از یکی از بزرگ‌ترین بنادر کشور، جایی که ۲۰ درصد نفت و گاز کشور تولید می‌شود، با این وجود هیچ چیز آماده نبود. مردم از تله سیلاب فرار کردند و به تله «پناهگاه» افتادند.

  روز جمعه دوم سپتامبر نیویورک تایمز از قول آوارگان در ساختمان مرکز کنفرانس‌های نئواورلئان نوشت که حتا افسران پلیس گشت به آن‌ها گفته بودند که اتوبوس‌ها در راهند. اما چندین روز گذشت و از اتوبوس‌ها خبری نشد. ریموند وایتفیلد، کارگر ۵۱ ساله که در  یک کارخانه بسته‌بندی قهوه کار می‌کند گفت: «به ما خبلی دروغ گفته اند.» لیلا ماسگرو – پرستاری  که پس از تخلیه خانه سالمندانی که در آن کار می‌کند به پناهگاه آمده- گفت: «اوضاع عجیب و غریبی است.» او به گزارشگر آسوشیتدپرس گفت: «بیست و چهار ساعت است که غذایی نخورده ام. معلوم نیست می‌خواهند ما را به کشتن بدهند یا چی؟» ارل یانگ، آشپز ۳۱ ساله، که در بیرون پناهگاه، یکی از ده هزار نفر منتظر رسیدن امداد بود، به گزارشگر نیویورک تایمز گفت: «ببین با ما چه رفتاری کردند. با موش‌ها هم اینطور رفتار نمی‌کنند.»

 

قربانیان جنایتکار معرفی می‌شوند

از میان مردم مستأصل بعضی‌ها در جست و جوی غذا، آب، دارو و چیزهای مشابه وارد مغازه‌ها و انبارها شدند. در حالی که برخی عناصر اجتماع- ستیز از فاجعه سؤاستفاده کرده و مردم و حتا بیمارستان‌ها را مورد دستبرد قرار دادند، دولت و رسانه‌ها کوشیدند به جای ده‌ها هزار انسان گرسنه، بی‌خانمان و بیمار، «جرم و بی‌قانونی» را بزرگ‌ترین مشکل معرفی کنند.

رویتر در روز اول سپتامبر گزارش داد در حالی که امدادگران مشغول یافتن قربانیان- زنده و مرده – بودند، ناگین شهردار نئواورلئان حکومت نظامی «به پلیس دستور داد عملیات جست و جو و امداد را متوقف کرده و با غارت و خشونت گسترده مقابله کند.» همان روز بلانکو فرماندار لوئیزیانا به خبرنگاران گفت: «ما برای برقراری نظم و قانون هر کاری لازم باشد خواهیم کرد.» جورج بوش رییس‌جمهور آمریکا نیز در حالی که هزاران نفر چهار روز متوالی بدون غذا و آب روی زمین خیس و در بین زباله و مدفوع به سر برده بودند، در روز اول سپتامبر در برنامه «صبح بخیر آمریکا» از شبکه «ا.بی. سی» گفت: «من فکر می‌کنم با کسانی که در این شرایط اضطراری قانون را زیر پا می‌گذارند، باید به طور قاطع برخورد شود…» راس ناک سخنگوی وازتخانه «امنیت  وطن» ضمن اشاره به خبر شلیک به امدادگران، به گزارشگر لوس آنجلس تایمز گفت: «قایق‌های امداد از مناطقی که پرسنل ما فکر می‌کنند امنیت لازم را ندارند، عقب نشسته اند.»

لوس آنجلس تایمز روز شنبه ۳ سپتامبر با انتشار یک عکس خبری از یک هلیکوپتر ارتش آمریکا که به بهانه «خطر شورش» آوارگان مستأصل، محموله خود را در حال پرواز به بیرون پرتاب می‌کرد، نوشت این اولین و آخرین مورد امداد هوایی بود. وقتی در پایان هفته هزاران نیروی نظامی تا دندان مسلح به منطقه اعزام شدند، «کنترل» جمعیت خشمگین اولین هدف آن‌ها اعلام شد.

بنا به گزارش آسوشیتدپرس در روز شنبه سربازان به روی ده‌ها نفر که در خیابان‌ها در جست و جوی غذا و آب بودند، اسلحه کشیدند. ریچارد جانسون، ۲۸ ساله گفت: «باید چیزی برای خوردن پیدا می‌کردیم. چرا آن‌ها اسلحه می‌کشند؟» روزنامه «هوستون کرونیکل» همان روز صحنه بسیار گویای دیگری را توصیف کرد. در ورزشگاه سرپوشیده به آوارگان گفته شد کنار بروند و جای خود را در اول صف اتوبوس به ۷۰۰ نفر مهمان و خدمه هتل هایت ریجنسی بدهند. هاوارد بلو، ۲۲ ساله می‌گوید: «همه آن‌ها تمیز و پاکیزه اند، لباس‌های خشک و مرتب به تن دارند، و می‌خواهند قبل از ما سوار اتوبوس شوند.» نظامیان هاوارد را کنار زدند و به مهمانان و خدمه هتل در حمل چمدان‌هایشان کمک کردند.

 

زندگی مهم‌تر از سود

حتا مفسرین رسانه‌های وابسته به سرمایه بزرگ هم مجبور شده اند این فاجعه اجتماعی را با پاسخ بسیار متفاوت کوبا به مصائب طبیعی مقایسه کنند. مایکل اسنید در سرمقاله روز اول سپتامبر«شیکاگو سان- تایمز» نوشت: «یک منبع معتبر من که بیست سال در کوبا زندگی کرده است، می‌گوید وقتی توفان دریایی به کوبا نزدیک می‌شود، کاسترو سیستمی برقرار کرده است که همه را با اتوبوس از مسیر توفان خارج می‌کند. ما می‌دانستیم توفان با شدت بسیار به نئواورلئان و می سی سی پی اصابت خواهد کرد. چرا  قبل از رسیدن توفان مردم فقیر با اتوبوس از منطقه خارج نکردیم؟ ما که بعد از واقعه میلیون‌ها دلار صرف جست و جو و امداد می‌کنیم… چرا قبل از واقعه کاری برای نجات قربانیان نمی‌کنیم؟»

در سال ۲۰۰۱، گاردین مقاله‌ای با عنوان «سوسیالیسم و توفان: موفقیت کوبا در حداقل کردن تلفات انسانی در جریان توفان میشل، بُعد اجتماعی مقابله با مصائب طبیعی را برجسته می‌کند» را منتشر کرد. نویسنده مقاله- بن ویسنر کارشناس مصائب طبیعی از دانشگاه اوهایو – ضمن اشاره به این که در سال ۲۰۰۰ مقامات دولتی کوبا قبل از رسیدن توفان میشل ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت یازده میلیونی کشور را  از مسیر توفان خارج کردند، نوشت: «با توجه به فرسودگی ناوگان خودروهای کوبا، کمبود سوخت و وضع جاده‌های آن کشور، این موفقیت بزرگ تنها در نتیجه پیش‌بینی، آینده‌نگری و برنامه‌ریزی، وجود کادری از افراد محلی، اعتماد مردم به اخطار‌های رسمی و همکاری نزدیک با صلیب سرخ بدست آمد.»

بسیج مشابهی در سال ۲۰۰۴ در مقابله با توفان ایوان و در سال ۲۰۰۵ در مقابله با توفان دنیس صورت گرفت. در جریان توفان دنیس که بالغ بر یک میلیارد دلار خسارت مالی به بار آورد، ۷۰ هزار واحد مسکونی را ویران کرد، و حتا منطقه تپه‌ای را از میان برداشت، اما در سراسر کوبا تنها ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند. کوبا یک کشور فقیر جهان سوم که ۴۵ سال است در محاصره اقتصادی قرار دارد، کاری را انجام می‌دهد که ثروتمندترین کشور امپریالیستی جهان، ماهیتاً قادر به انجام آن نیست. سرمایه‌داری منافع را در اولویت قرار می‌دهد، انقلاب زندگی را.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *