سیاستهای تعدیل ساختاری در زمان حاکمیت ریگان و تاچر از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در دستور کار قرار گرفت که آؤار منفی اجرای این سیاستها نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در امریکا و انگلستان نیز مشاهده گردید. بدهکار شدن هرچه بیشتر کشورهای در حال توسعه و بدهکاری مردم امریکا به دولت آن کشور از مهمترین نتایج اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی محسوب میشود.
سیاستهای تعدیل ساختاری در زمان حاکمیت ریگان و تاچر از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در دستور کار قرار گرفت که آؤار منفی اجرای این سیاستها نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در امریکا و انگلستان نیز مشاهده گردید. بدهکار شدن هرچه بیشتر کشورهای در حال توسعه و بدهکاری مردم امریکا به دولت آن کشور از مهمترین نتایج اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی محسوب میشود.
اعتماد
پایگاه اطلاع رسانی وفاق مشروح گفتوگوی دکتر فریبرز رییس دانا را با یکی از دانشجویان خود »ایمان ممبینی«، منتشر ساخت.در این گفتوگو رییس دانا نظرات قابل توجهی را در زمینه نقد سیاستهای تعدیل اقتصادی، دموکراسی، جهانی شدن، اصلاحات 8 ساله و برنامههای اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری ارایه کرد. نظر به اهمیت مطالب طرح شده، متن خلاصه شده گفتوگو در زیر خواهد آمد.
دکتر رییس دانا در تشریح دلایل مخالفت خود با اساس برنامههای اقتصادی تعدیل ساختاری اظهار داشت: سیاستهای تعدیل ساختاری در زمان حاکمیت ریگان و تاچر از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در دستور کار قرار گرفت که آؤار منفی اجرای این سیاستها نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در امریکا و انگلستان نیز مشاهده گردید.
بدهکار شدن هرچه بیشتر کشورهای در حال توسعه و بدهکاری مردم امریکا به دولت آن کشور از مهمترین نتایج اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی محسوب میشود. دکتر رییس دانا افزایش بدهیهای خارجی کشور، گسترش شکاف طبقاتی، مشاهده روزافزون کودکان خیابانی در سر چهارراههای شهرهای بزرگ، فحشا و دو میلیون و هشتصد هزار معتاد را تنها نمونههایی از آؤار اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی در کشورمان برشمرد. رییس دانا معتقد است تعدیل ساختاری مقاومت فرهنگی را میشکند و تهاجم فرهنگی را یک واقعیت میداندأ واقعیتی که سالها پیش میتران نیز در نامهیی به کلینتون با اشاره به خطر نابودی سینمای فرانسه در قبال تهاجم هالیوود، معترف بدان شد.دکتر رییس دانا معتقد است، امریکا با آگاهی نسبت به گسترش موج دموکراسی خواهی در کشورهای در حال توسعه، تلاش بسیار دارد تا با دادن آدرس غلط و منحرف ساختن اهداف حقیقی ملتها، به بهانه جهانیسازی یک نوع دموکراسی تقلبی و جعلی را جایگزین دموکراسییی که ریشه در مطالبات واقعی ملتها دارد، نموده، تا که این بار اهداف و منافع خود را تحت پوشش دموکراسی محقق سازد.
در صورتی که آنچه به دموکراسی اهمیت میدهد تامین منافع و حقوق مردم و تودهها است و نه تامین منافع قدرتها. دکتر رییس دانا ضمن آنکه فقدان دموکراسی و انحصار اقتصادی را از مهمترین دلایل فروپاشی شوروی برشمرد، میگوید: اتفاقاص چپها اولین مخالفان سلطه دولت در امر اقتصاد بودهاند و میافزاید مخالفت من با سیاستهای تعدیل اقتصادی به معنی دفاع از اقتصاد تحت سلطه دولت نیست، بلکه من به اقتصاد مردمسالار و اقتصاد مشارکتی اعتقاد دارم. در چنین اقتصادی با دموکراتیزه شدن نظارتها و روند تصمیمگیریها، نهادهای جامعه مدنی از جمله تشکلها و سندیکاهای کارگری نقش مهمی را در تصمیمگیریهای اقتصادی ایفا میکنند.از نظر رییس دانا در اقتصاد مشارکتی، ابتکار و خلاقیتهای بخش خصوصی امکان بروز و جولان مییابند و انحصارها و رانتها از بین میروند و دولت به جای تصدی همه امور، وظیفه کنترل و هدایت سرمایهها را به عهده میگیرد. ضمن آنکه در برخی بخشهای کلان اقتصادی، انحصار دولت باید حفظ شود. او میگوید: دموکراتیزم، همکاریها را در قالب اقتصاد مشارکتی شکل میدهد و مانع شکلگیری کارتلها و تراستها خواهد شد.
دکتر رییس دانا در اشاره به پارهیی از ضعفهای موجود در عرصه سیاستهای اقتصادی کشور، اصلاح ساختار نظام مالیاتی را در جهت هرچه عادلانهتر شدن از ضرورتهای اساسی میداند. او ضمن انتقاد جدی به سیاستهای اقتصادی بعد از جنگ اظهار میدارد: به جای آنکه اقتصاددانان و کارشناسان مبارز و وطن دوستی که سالهای جنگ را در زیر بمبارانها سپری کردند و حاضر به ترک کشور نشدند، طرف مشورت دولت و شخا رییس جمهور قرار گیرند، اقتصاد دانان و برخی چهرههای سیاسی مقیم خارج، از گرد راه رسیده و حریم مشاوران دولت و رییس جمهور را به خود اختصاص دادند. دکتر رییس دانا میگوید دراین دوران، در حالی نشانههایی از عقب نشینی دولت در مقابل »اراده سرمایه« به چشم میخورد که دولت در قبال »اراده ملت« کمترین انعطاف را از خود نشان داد.
دکتر رییس دانا مشکلات اقتصادی ایران را ساختاری میداند و معتقد است که این ساختار ناعادلانه و غیر دموکراتیک آؤارش را در حوزه مدیریت نیز برجای نهاده و طبیعتاص همین ضعف مدیریت میتواند، تشدید کننده و تداوم بخش ضعفهای ساختاری باشد. او میگوید راه نجات اقتصاد کشور، خوداتکایی است، نه خودکفایی. رییس دانا ضمن آنکه ابایی ندارد تا یک سوسیال دموکرات معرفی شود، هدف غایی »سوسیال دموکراسی« را رهایی و آزادی انسان برمیشمارد و دموکراسی را راهی برای تحقق این هدف میداند همچنان که معتقد است در »لیبرال دموکراسی« سود، هدف غایی است و آزادی انسان به عنوان ابزاری در تامین سود به کار گرفته میشود. دکتر رییس دانا بر این باور است که دموکراسی باید امکان انتقال طبقات را فراهم آورد به این معنی که طبقات فرو دست جامعه را بالا آورده و عدالت را محقق سازد چرا که اگر ما آزادی را در تباین با عدالت معرفی کنیم، جامعه را به سمتی هدایت خواهیم کرد که شعار زنده باد نان، مرگ بر آزادی سر دهد. او دولت خاتمی را از این زاویه قابل انتقاد میداند. دکتر رییس دانا تعیین اولویت توسعه را در حوزههای سیاسی و اقتصادی یک خطا دانسته و »توسعه سیستمی« را به عنوان توجه همزمان به تمامی رویکردهای توسعه، توصیه میکند. در پایان وقتی نظر رییس دانا راجع به انتخابات ریاست جمهوری و تفاوت دیدگاههای اقتصادی کاندیداها پرسیده میشود، دکتر میگوید:بر این اعتقادم در بین نامزدهای ریاست جمهوری تنها کسی که اگر عزم کند، خواهد توانست کاری انجام دهد، آقای کروبی است. البته باز تاکید میکنم که اگر ایشان این عزم را داشته باشند ضمن آنکه شعار »توسعه انسان محور« ایشان را شعاری هوشمندانه میدانم، معتقدم به رغم پارهیی ابهامات، برنامههای اقتصادی آقای کروبی از سایر کاندیداها، هدفمندتر، سازمان یافتهتر و به مشکلات موجود، پاسخگوتر است.