در پی پیروزی انتخاباتی ساندینیستها در نیکاراگوئه، در برخی سایتهای فارسیزبان مطالب نادرستی در ارتباط با شرایط سیاسی- اجتماعی نیکاراگوئه، صفبندی نیروهای سیاسی آن کشور و دلایل پیروزی انتخاباتی اخیر ساندینیستها منتشر شده است. به عنوان مثال، در یک مورد، مجموعهای از اظهارنظرها بر این ادعا بنا شده است که گویا «با گرایش به راست و سوسیال دمکراسی، هماهنگی با نیروهای لیبرال و کلیسا در عرصه فعالیتهای پارلمانی توسط بخشی از ساندینیستها ، اختلافات درونی ساندینیستها بالا گرفت. جناح چپ مارکسیستی ساندینیستها از جبهه آزادیبخش ساندینیستها انشعاب کرد و جبهه نوسازی ساندینیستی را تشکیل دادند. این تشکل علیرغم کوچکی در تعداد، نماینده جناح مارکسیستی جنبش ساندینیستها هستند.»
در پی پیروزی انتخاباتی ساندینیستها در نیکاراگوئه، در برخی سایتهای فارسیزبان مطالب نادرستی در ارتباط با شرایط سیاسی- اجتماعی نیکاراگوئه، صفبندی نیروهای سیاسی آن کشور و دلایل پیروزی انتخاباتی اخیر ساندینیستها منتشر شده است. به عنوان مثال، در یک مورد، مجموعهای از اظهارنظرها بر این ادعا بنا شده است که گویا «با گرایش به راست و سوسیال دمکراسی، هماهنگی با نیروهای لیبرال و کلیسا در عرصه فعالیتهای پارلمانی توسط بخشی از ساندینیستها ، اختلافات درونی ساندینیستها بالا گرفت. جناح چپ مارکسیستی ساندینیستها از جبهه آزادیبخش ساندینیستها انشعاب کرد و جبهه نوسازی ساندینیستی را تشکیل دادند. این تشکل علیرغم کوچکی در تعداد، نماینده جناح مارکسیستی جنبش ساندینیستها هستند.»
تارنگاشت عدالت
ع. سهند
در پی پیروزی انتخاباتی ساندینیستها در نیکاراگوئه، در برخی سایتهای فارسیزبان مطالب نادرستی در ارتباط با شرایط سیاسی- اجتماعی نیکاراگوئه، صفبندی نیروهای سیاسی آن کشور و دلایل پیروزی انتخاباتی اخیر ساندینیستها منتشر شده است. به عنوان مثال، در یک مورد، مجموعهای از اظهارنظرها بر این ادعا بنا شده است که گویا «با گرایش به راست و سوسیال دمکراسی، هماهنگی با نیروهای لیبرال و کلیسا در عرصه فعالیتهای پارلمانی توسط بخشی از ساندینیستها ، اختلافات درونی ساندینیستها بالا گرفت. جناح چپ مارکسیستی ساندینیستها از جبهه آزادیبخش ساندینیستها انشعاب کرد و جبهه نوسازی ساندینیستی را تشکیل دادند. این تشکل علیرغم کوچکی در تعداد، نماینده جناح مارکسیستی جنبش ساندینیستها هستند.»*
حقیقت چیست؟
جنبش نوسازی ساندینیستی
«جنبش نوسازی ساندینیستی»( Sandinista Renovation Movement) یا به اسپانیایی( Movimiento de Renovación Sandinista – MRS)، یک حزب سیاسی است که در ۱۸ مه ١٩٩۵ از طرف جمعی از ناراضیان «جبهه آزادیبخش ملی ساندینیستی»(FSLN) در یکصدمین سالگرد تولد آگوستو سزار ساندینو تأسیس شد. «جنبش نوسازی ساندینیستی» که اعضای مؤسس آن از مدتها پیش میراث سیاسی ساندینو را کنار گذاشته بودند، کلاه او را به عنوان سمبل پرچم خود انتخاب کردند!
یکی از رهبران مؤسس MRS سرجیو رامیرز (Sergio Ramirez) بود که از ١٩۸۵ تا ۱٩٩٠ در دولت ساندینیستها، معاون رییسجمهور بود. رامیرز در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱٩٩۶ به عنوان نماینده «جنبش نوسازی ساندینیستی» شرکت کرد. در آن انتخابات MRS حدود ۱٫٣٣ درصد آرا و یک کرسی نمایندگی از ٩۱ کرسی پارلمان نیکاراگوئه را به دست آورد.
ائتلاف با «جبهه آزادیبخش ملی ساندینیستی»
در انتخابات ریاست جمهوری ۲٠٠١ و در انتخابات محلی ۲٠٠٠ و ۲٠٠۴، MRS و FSLN نیروهای خود را یکی کردند، گرچه ائتلاف آنها در انتخابات ریاست جمهوری ۲٠٠١ شکست خورد، اما در انتخابات محلی ۲٠٠٠ و ۲٠٠۴ توانستند شهرداریهای همه شهرهای بزرگ منجمله ماناگوا پایتخت نیکاراگوئه را به دست آورند. برای انتخابات ریاست جمهوری ۲٠٠۶، «جنبش نوسازی ساندینیستی» تصمیم گرفت هرتی لویتس (Herty Lewites) شهردار ماناگوا در سالهای ۲٠٠۴ – ۲٠٠٠ را به عنوان نامزد ریاست جمهوری خود معرفی کند. این تصمیم به از هم پاشیدن ائتلاف پنج ساله FSLN-MRS انجامید.
ائتلاف با سوسیال دمکراتها و «چپ نو»
هرتی لویتس، نامزد «جنبش نوسازی ساندینیستی» برای انتخابات ریاست جمهوری ۲٠٠۶ ادموندو هارکویین (Edmundo Jarquín) را به عنوان نامزد معاون رییسجمهور برگزید. لویتس چهار ماه قبل از برگزاری انتخابات، در روز ۲ ژوئیه ۲٠٠۶ در پی یک سکته قلبی در سن ۶۶ سالگی در ماناگوا درگذشت. در موقع مرگ، نظرسنجیها او را بعد از دانیل اورتگا و ادواردو مونته آلگره (Eduardo Montealegre) نشان میدادند. هارکویین جای لویتس را گرفت و یک خواننده بنام کارلوس مه هیا گودوی (Carlos Mejía Godoy)را به عنوان نامزد معاونت ریاست جمهوری برگزید. نظرسنجیهای انجام شده در اوایل سپتامبر ۲٠٠۶ همچنان نامزد «جنبش نوسازی ساندینیستی» را در ردیف سوم نشان میدادند. «جنبش نوسازی ساندینیستی» با شرکت احزاب زیر، ائتلاف موسوم به «ائتلاف ۲٠٠۶ هرتی» را تشکیل داد: «حزب سوسیال دمکرات مسیحی نیکاراگوئه» (Nicaraguan Social Christian Party)، «حزب سوسیالیست نیکاراگوئه»( Nicaraguan Socialist Party)، «حزب سبز نیکاراگوئه» (Nicaraguan Green Party)، «حزب اقدام شهروند» (Party for Citizen Action) و تعدادی جنبشهای اجتماعی و سیاسی کوچک.
در انتخابات نوامبر ۲٠٠۶، این ائتلاف با کسب ۶ درصد آرا و ۵ کرسی از ٩۲ کرسی پارلمان در ردیف چهارم قرار گرفت.
«جنبش نوسازی ساندینیستی» که برای یک دولت مرکز- راست در نیکارگوئه فعالیت میکند و برخیها به خطا آن را به عنوان «جناح مارکسیستی جنبش ساندنیستها» معرفی میکنند، در طی کارزار انتخاباتی به حملات تحریکآمیز و راست خود علیه «جبهه آزادیبخش ملی ساندینیستی» و نامزد آن دانیل اورتگا ادامه داد. در زیر، مصاحبهای که چند روز قبل از انتخابات نوامبر ۲٠٠۶ با سرجیو رامیرز انجام شد، به عنوان نمونهای از نظرات رهبران این جریان راست و منشاء برخی تبلیغات سوء و مسموم علیه ساندینیستها و رهبر آنها، از نظر خوانندگان گرامی میگذرد.
پرچم «جنبش نوسازی ساندینیستی»
مصاحبه با سرجیو رامیرز**
سرجیو رامیرز در حال حاضر یک از معروفترین نویسندگان اسپانیایی زبان است. رامیرز ۶۴ ساله، علاوه بر نوشتن رمانها، مقالات و داستانهای کوتاه، یک سیاستمدار و یک انقلابی بوده است و نام خود را به انقلاب ساندینیستی که در سال ۱٩٧٩ دیکتاتوری ساموزا را سرنگون کرد، پیوند زد. در دهه ١٩۸٠، او عضو شورای حکومتی بود و مقام معاونت ریاست جمهوری را عهدهدار بود. پس از شکست انتخاباتی ۱٩٩٠، او با تأسیس «جنبش نوسازی ساندینیستی» برای یک پلاتفرم رفرمیتسی ساندینیستی فعالیت کرد.
او از ١٩٩۶ به اینسو، عمدتاً با ادبیات مشغول بوده است: تاکنون چهار رمان، دو مجموعه داستانهای کوتاه و چهار مقاله منتشر کرده است. رامیرز در باره انتخابات ۵ نوامبر، تاریخ مهمی که رییسجمهور جدید را تعیین خواهد کرد با ما به گفت و گو نشست. در حال حاضر نظرسنجیها نشان میدهند دانیل اورتگا در پیشاپیش ادواردو مونته آلگره (بانکدار محافظهکار)، ادموندو هاکویین (ازجنبش نوسازی ساندینیستی) و خوزه ریزو ( Jose Rizo) نامزد لیبرالها قرار دارد. رامیرز، ۲٠ روز مانده به انتخابات، احتمال تقلب انتخاباتی را محکوم میکند.
پرسش: این روزها، مطبوعات بینالمللی اظهارنظر شما در باره بالا بودن احتمال تقلب انتخاباتی در نیکاراگوئه را بزرگ کرده اند. شما چرا این خطر را واقعی میبینید؟
پاسخ: زیرا این دانیل اورتگا است که در نتیجه اتحاد با کاردینال اوباندو(Cardinal Obando) چارچوب انتخاباتی را کنترل میکند. این اتحاد به او امکان داد تا بر روی حمایت بدون قید و شرط روبرتو ریواس (Roberto Rivas) رییس کمیته عالی انتخاباتی، که یک مخالف انعطافناپذیر ساندینیسم و از نزدیکان اوباندو بود، تکیه کند. اورتگا توانست در کمیته عالی انتخاباتی، اکثریت را به دست آورده و ارباب آن شود، و از طریق معامله با آلهمان (Aleman) کل ساختار آن را- از دفاتر فنی گرفته تا شوراهای انتخاباتی منطقهای- کنترل میکند.
پرسش: برای بسیاری در خارج، درک این مشکل است. چه چیز دانیل اورتگا، رهبر ساندینیسم را که سرمشق چپ جهانی بوده است، به سمت معامله با آرنولدو آلهمان، سمبل فاسدترین شکل سرمایهداری، میکشاند؟
پاسخ: علت این است که FSLN دیگر مانند سابق نیست. «جبهه آزادیبخش ملی ساندینیستی» به یک حزب با بدنه چپ رادیکال تبدیل شده است، که به اصول کهنه انقلاب پایبندند، با یک رهبری ملالآور که با مشت آهنین برای خلاص شدن از ناراضیها، ساختار آن را کنترل میکند، حزبی که بسیار تشنه قدرت و منافع خودش است. به این دلیل، FSLN فرای هر نوع ایدئولوژی، به معاملات قدرت تن میدهد، حتا آلهمان بیاردو آرچه) Alemán Bayardo Arce ( تاجر و نماینده اورتگا، در روزهای اخیر به نشریه Nuevo Diario گفت که او اورتگا را به نشست بانکداران برد تا به آنها تضمین بدهد که در صورت پیروزی همه چیز مانند سابق باقی خواهد ماند؛ او افزود: «رابطه با این مؤسسات حفظ خواهد شد، به ویژه با صندوق بینالمللی پول» زیرا آنها میدانند که جامعه جهانی این روزها به طور جدی به قضاوت صندوق بینالمللی پول در باره اقتصاد، توجه میکند. شیوه صحبت رادیکال، فقط یک پوشش است. اورتگا در برابر مردم به صندوق بینالمللی پول حمله میکند، اما به بانکداران اطمینان میدهد که با صندوق بینالمللی پول زندگی خواهد کرد. بدنه رادیکال FSLN تعلیم دیده است تا اصول را با «حرکتهای تاکتیکی» عوض کند.
همین یا بدتر از این را میتوان در مورد موضوع سقط جنین درمانی گفت. کلیسای کاتولیک قابل اعتماد بودن معامله بین اورتگا و اوباندو را سنجید و موضوع منع مطلق سقط جنین را برگزید، حتا سقط جنین درمانی که به مدت یک صد سال در نیکاراگوئه مجاز بوده است. اورتگا در ایستادن در برابر سقط جنین درمانی تردیدی به خود راه نداد، در حالی که اسقف چونتالس (Chontales)ادموندو هاکویین را به خاطر حمایت از آن، قاتل خواند.
پرسش: این معامله چگونه بر سیاست نیکاراگوئه تأثیر گذاشت؟
پاسخ: در آغاز؛ این معامله به مردم احساس طرد شدن به سمت سیاستهای سنتی را داد، نمایندگان مجلس ملی، خواهان بیرون آمدن از این تونل شدند. براساس نظرسنجیها، بیش از نیمی از رأیدهندگان خواهان تغییری هستند که این معامله را دفن کند.
پرسش: اروپا ناظرانی را میفرستد و میگوید: «بگذارید بهترین برنده شود.» ایالات متحده در عوض میگوید: «نگذارید اورتگا برنده شود.» شما در باره مداخلات آمریکا در سیاستهای نیکاراگوئه چه فکر میکنید؟
پاسخ: ایالات متحده همیشه به خاطر ناخوشایند بودن در سیاست خارجی معروف بوده است. ایالات متحده فکر میکند اگر سفیر آن بد اورتگا را بگوید، این کار باعث کاهش آرای او میشود. اما، به همان دلیل هم، حتا احساسات ضدامپریالیستی گسترده مردم هم برای اورتگا رأی نخواهد آورد. فقط هواداران متقاعد شده اورتگا، بدون توجه به منطق، به او رأی خواهند داد.
و وقتی اتحادیه اروپا میگوید «بگذارید بهترین برنده شود»، به طور ضمنی میافزاید: میخواهد تضمین کنند که آرا شمرده میشوند، که تقلب نخواهد شد. و به این خاطر هیأت ناطرانی را اعزام میکنند، امری که در شرایط عادی ضرورتی نخواهد داشت، زیرا ناطران سازمان کشورهای آمریکایی و مرکز کارتر هماکنون در اینجا هستند. آنها میخواهند تصویر را کامل کنند و به این دلیل است که اسپانیا، جداگانه ناطرانی را اعزام میکند. همه میدانند که اورتگا نهاد شمارش آرا را کنترل میکند، و اعتماد کمی وجود دارد.
پرسش: از طرف دیگر، چاوز از اظهارنظر خودداری میکند، اما در ضمن او برای شورهای شهر ساندینیستی نفت میفرستد. آیا شهروندان نیکاراگوئه بدون نگرانی از فشار خارجی رأی خواهند داد؟
پاسخ: من فکر نمیکنم این بر رأی تأثیری داشته باشد. تانکرهای حامل سوخت ونزوئلا که چاوز فرستاده است و با پارچههای تبلیغاتی پوشیده شده اند، وارد شهرها میشوند و با گل و موسیقی مورد استقبال شهرداران اورتگا قرار میگیرند. آنهم در گرماگرم کارزار انتخاباتی! این مقدار ناچیزی است که حتا پاسخگوی مصرف یک روز این شهرها هم نیست، اما این یک اقدام تبلیغاتی است. بدون توجه به اینها، مردمی که مخالف اورتگا هستند- براساس نظرسنجیها، ۶۵ درصد جمعیت- به خاطر یک لیتر بنزین به او رأی نخواهند داد.
پرسش: ادموندو هارکویین، نامزد نوسازی ساندینیستی، به گفته برخی ناظرین، ممکن است باعث شگفتی شده و بین اورتگا و مونته الگرا، نامزد لیبرال قرار گیرد- شما بیشتر از ده سال پیش از بنیانگذاران «جنبش نوسازی ساندینیستی» بودید. چرا به دست آوردن حمایت مردمی برای این حزب مشکل بوده است؟
پاسخ: زیرا آن موقع، زمانی بود که رأیدهندگان باید از قطببندی دست برمیداشتند. موقعی که ما MRS را تشکیل دادیم، اکثر ساندینیستها به ما میگفتند که گزینه مورد نظر ما، بهتر است، اما تنها اورتگا میتواند آلهمان را شکست دهد. و آنهایی که از اورتگا حمایت میکردند، میگفتند تشکیل MRS مانوری علیه اورتگا است. این منطقی است، تا مدتی پیش عکس من در کنار اورتگا نشان داده میشد. اما روندهای سیاسی دقیقاً اینطور هسنتند و MRS اکنون اعتبار و یک حمایت انتخاباتی قوی به دست آورده است. آن موقع من احساس دلسردی میکردم. امروز، متوجه شده ام ما بذری میافشاندیم که ده سال طول کشید جوانه بزند.
پرسش: آیا امکان دارد هارکویین شگفتی بیافریند؟
پاسخ: شاید. یکی از این دو، او یا مونته آلگره در انتخابات پیروز خواهند شد، در این تردیدی نیست. اورتگا به نظرسنجیها تکیه میکند (تا امروز، به موجب نظرسنجیها، او با بیش از ٣۵ درصد آرا جلو است و امکان دارد در دور اول انتخاب شود)، مانند ریزو که وزنه کارگزار آلهمان بودن را با خود دارد. رأیدهندگان مستقل که بین این دو حرکت میکنند، نتیجه انتخابات را رقم خواهند زد. تصمیم نهایی بر دور این نقطه میچرخد: آیا آنهایی که خواهان تغییر و مخالف معامله هستند، یک دولت مرکز- راست میخواهند یا یک دولت مرکز-چپ؟ آیا رأیدهندگان به بلوغ کافی رسیده اند که به یک ساندینیسم دمکراتیک و متفاوت، یعنی یک ساندینیسم سوسیال دمکرات اعتماد کنند؟ به این سؤال فقط در روز انتخابات جواب داده خواهد شد.
پرسش: مونته الگره یک راستگرا است. آیا باور دارید در صورت پیروزی او کارهای خطای دولت آلهمان تکرار خواهند شد؟
پاسخ: من چنین اعتقادی ندارم. راستگرا بودن، لزوماً به معنای فاسد بودن نیست. همانطور که اورتگا و شرکایش نباید موجب شوند ما فکر کنیم چپگرا بودن یعنی فاسد بودن. برای من، مسأله این است که آیا منافع ملی از منافع مالی مونته الگره مهمتر خواهند بود یا نه؟
پرسش: برد و باخت در این انتخابات بر سر چیست؟
پاسخ: بقای دمکراسی و با آن، آینده اجتماعی و اقتصادی نیکاراگوئه. من نمیتوانم یک دولت اورتگا را تحمل کنم که داراییهای زمینداران را مصادره کرده یا بانکها و تجارت خارجی را ملی کند. من یک باند حریص برای قدرت اقتصادی را میبینم که میخواهد کسب و کار خود را تقویت کند و در مقابل طبقه بالا مشروعیت به دست آورد و از طرف آنها به عنوان یک همطراز پذیرفته شود. و من یک سیاست اقتصادی غلط را میبینم که غرق در پوپولیسم است. در جریان اولین توفان، بودجه دوام نخواهد آورد، زیرا اورتگا قبول ندارد که کسر بودجه یا قرضه خارجی، اشتباه است. و من سایه چاوز را بر برفراز چشمانداز محزونی میبینم که در آن اورتگا به یک پوپولیست درجه دو تبدیل شده است، پوپولیستی که تا زمانی که چاوز با دلارهای نفتی او را تغذیه کند، دوام خواهد آورد.
پرسش: در صورت پیروزی اورتگا، واکنش ایالات متحده چه خواهد بود؟ در این صورت اتحاد با کاراکاس، لاپاز و هاوانا حتمی خواهد بود. آیا ایالات متحده میتواند فقط نظارهگر باشد؟
پاسخ: فقط در صورت یک پیروزی پاکیزه از طرف اورتگا. اگر ناظران بینالمللی و نهادهای مدافع رأی در نیکاراگوئه- از قبیل اخلاقیات و شفافیت- بگویند انتخابات پاکیزه بود، حتا ایالات متحده هم قادر به چالش پیروزی اورتگا نخواهد شد. روابط بین دولت بوش و یک دولت به رهبری اورتگا به خود آنها مربوط خواهد بود.
پرسش: شما طی دهه ١٩۸٠، در مسیر دولت ساندینستی با دانیل اورتگا همراه بودید. چه موقع از باور به اورتگا دست برداشتید؟
پاسخ: در ١٩٩٠، همه ما بخشی از رهبری انقلابی بودیم. آن سال، یک نقطه عطف بود. پس از رهبری مردم در پیروزی بر دیکتاتوری ساموزا، قبول شکست بزرگترین عمل انقلابی بود. از آن زمان تاکنون، از پروژه انقلابی که همان موقع معلوم بود کار نمیکند فاصله گرفته ام، من در صدد بودم به مصالحه با دمکراسی که بدون خواست FSLN ممکن نبود، وفادار بمانم. چند روز بعد از آن تصمیم، اورتگا و نه من، فکر کرد آن کار اشتباه است. من همیشه فکر میکردم که ما کار درستی کردیم. وسوسه اورتگا برای باز پس گرفتن قدرت به آن روزها برمیگردد، به این ایده که او قرضی دارد که باید بپردازد، اینکه او باید چیزی را که متعلق به اوست و به ناحق از او گرفته شد را به دست آورد. از آن موقع، ناسازگاری بین ما رو به افزایش نهاد.
پرسش: نیکاراگوئه بیست سال بعد را چگونه میبینید؟
پاسخ: چشمانداز بسیار محمتل این است که من بیست سال دیگر زنده نباشم. اما من رؤیای یک نیکاراگوئه مطمئن از خود، و مطمئن از نهادهای خود را دارم، همراه با تغییر دولت و توازن قدرتهای حکومتی، با استاندارهای بالای آموزشی و بهداشتی، کار برای آنهایی که واجد شرایط اند، و بدون کودکانی که بر سر چهارراهها گدایی میکنند و بدون فحشای خردسالان. اما بالاتر از هر چیز، یک نیکاراگوئه با امیدها و خوشبینی.
* http://www.rahman-hatefi.net/nicaragua-3-146-850909.htm
برای یک ارزیابی فمینیستی راست از اوضاع نیکارگوئه نگاه کنید به:
http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20061118232301.html
** برای متن این مصاحبه به زبانهای ایتالیایی و انگلیسی نگاه کنید به:
http://www.peacereporter.net/dettaglio_articolo.php?idc=0&idart=6508
http://www.axisoflogic.com/artman/publish/article_23359.shtml