جریان نئولیبرالی دولت اسرائیل به تغییرات اساسی اجتماعی منجر گردید. جوانان متعلق به قشرهای بالای اجتماع در سریالهای آمریکایی میبینند که یک زندگی بدون ارتش هم ممکن است و لذا از خدمت نظام شانه خالی میکنند. این کار از طریق تست روانشناسی نسبتاً ساده است. در پی جریان نئولیبرالی، درگیریهای اجتماعی تشدید مییابند و بسیاری از جوانان اقشار پایین و مهاجرین به ارتش میپیوندند، زیرا بدیل دیگری ندارند. اما در بین آنها نیز روزبهروز مقاومت بیشتری به چشم میخورد.
جریان نئولیبرالی دولت اسرائیل به تغییرات اساسی اجتماعی منجر گردید. جوانان متعلق به قشرهای بالای اجتماع در سریالهای آمریکایی میبینند که یک زندگی بدون ارتش هم ممکن است و لذا از خدمت نظام شانه خالی میکنند. این کار از طریق تست روانشناسی نسبتاً ساده است. در پی جریان نئولیبرالی، درگیریهای اجتماعی تشدید مییابند و بسیاری از جوانان اقشار پایین و مهاجرین به ارتش میپیوندند، زیرا بدیل دیگری ندارند. اما در بین آنها نیز روزبهروز مقاومت بیشتری به چشم میخورد.
تارنگاشت عدالت
منبع: عصرما، ارگان حزب کمونیست آلمان، اول دسامبر ۲۰۰۶
برگردان: خ. طهوری
مصاحبه «عصرما»، ارگان حزب کمونیست آلمان با Haggai Matar، جوان ۲۳ ساله اسرائیلی که از شرکت در خدمت اجباری نظام سرپیچی کرد و به همین دلیل از سپتامبر ۲۰۰۲ تا سپتامبر ۲۰۰۴ را در زندان به سر برد. وی اکنون از فعالین سازمان ضدجنگ «New Profile» است و عمدتاً در رابطه با «تمرد از خدمت وظیفه» فعالیت دارد.
پرسش: ارتش در اسرائیل چه نقشی را ایفا میکند؟
پاسخ: جامعه به شدت نظامی گشته. فرهنگ، اقتصاد، رسانهها یعنی همه سطوح. همین که خردسالان در دبستان خواندن و نوشتن آموختند، برای سربازان نامه و هدیه ارسال میکنند. بعدها اصطلاح معلمین سرباز به دبیرستان آمده و مثلاً برای انجام تکالیف به دانشآموزان کمک میکنند. در تعلیمات دینی و درس تاریخ تصویر یهودیان به عنوان قربانی ترسیم میگردد، مثلاً در طی انکیزاسیون، یهودیکشیها در اروپای شرقی و البته Shoa (کشتار یهودیان در رایش سوم) و سپس این طور القا میشود که تنها شانس یهودیان برای نجات از این سرنوشت مبارزه نظامی علیه اعراب است، که به مثابه ارواح خبیثه ترسیم میگردند. بدین صورت کودکان و نوجوانان برای نقش آتی خود در مقام سرباز و اشغالگر آماده میگردند.
پرسش: و نوجوانان این نقش را بدون هیچ مقاومتی میپذیرند؟
پاسخ: جریان نئولیبرالی دولت اسرائیل به تغییرات اساسی اجتماعی منجر گردید. جوانان متعلق به قشرهای بالای اجتماع در سریالهای آمریکایی میبینند که یک زندگی بدون ارتش هم ممکن است و لذا از خدمت نظام شانه خالی میکنند. این کار از طریق تست روانشناسی نسبتاً ساده است.
تکامل تکنیکی صنایع تسلیحاتی و کوچ مهاجرین، مثلاً از روسیه، باعث شد که تعداد کمتری سرباز لازم باشد و به قدر کافی جوانانی باشند که آزادانه به خدمت ارتش درآیند و در نتیجه کسانی که زیاد رغبتی به خدمت نظام ندارند، حتماً مجبور نگردند. ما آن را «تمرد خاکستری» نام نهادهایم، که البته دارای پشتوانه سیاسی نیست ولی بسیار کمک میکند تا تفکر تمرد را در جامعه تثبیت کند.
در پی جریان نئولیبرالی، درگیریهای اجتماعی تشدید مییابند و بسیاری از جوانان اقشار پایین و مهاجرین به ارتش میپیوندند، زیرا بدیل دیگری ندارند. اما در بین آنها نیز روزبهروز مقاومت بیشتری به چشم میخورد.
پرسش: چه عاملی باعث شد که شما از خدمت جنگ سر باز زدید؟
پاسخ: خوشبختانه معلمی داشتم که دورههای تحصیلی تابستانی برای جوانان اسرائیلی و فلسطینی ترتیب میداد. از این طریق با جوانان فلسطینی همسن خود رابطه پیدا کردم و مناطق اشغالی را بازدید نمودم. هنگامی که در آنجا ابعاد ویرانی توسط ارتش اسرائیل را دیدم، دریافتم که من هیچگاه نخواهم خواست که فعالانه در این کار شرکت داشته باشم.
پرسش: مهمترین پیام سیاسی شما کدام است؟
پاسخ: علاوه بر «نه!» به جنگ و به سیاست اشغالگرانه، مهم است که برخورد ما نسبت به فلسطینیها کاملاً طبیعی باشد: ما اولین اسرائیلیهایی هستیم که آنها میبینند، که نه سربازند، نه اشغالگر و نه شهرکساز.
پرسش: چه چشماندازی برای حل مشکل اسرائیل ـ فلسطین میبینید؟
پاسخ: متأسفانه خیلی بدبین هستم. اولاً، برای این کار لازم است که تعداد زیادی از اقدامات صلحآمیز، هم از طرف اسرائیلیها و هم از طرف فلسطینیها صورت پذیرد. یک چنین شبکههایی وجود دارد، ولی آنها تحت شرایط بسیار سختی فعالیت میکنند و از طرف دولت و ارتش مورد تضییق قرار میگیرند و زیاد در جامعه ریشه ندوانده و از طرف رسانهها مسکوت گذارده میشوند.
دوماً، بایستی که ایالات متحده آمریکا و جامعه اروپا مسیر سیاسی خود را به طور رادیکال تغییر داده و اقداماتی مشابه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی علیه اسرائیل به اجرا گذارند، ولی یک چنین تغییر مسیری در چشمانداز نیست.