در میان سرچشمههای این شهامت، رویدادهای دیگر کشورهای آمریکای لاتین را نمیتوان نادیده گرفت. پیوند نیکاراگوئه و اکوادور به جبهه ضد- امپریالیستی، در پی انتخابات سراسری نوامبر در این دو کشور، نقطه عطف جدیدی را نشان میدهد. موانعی که طرحهای امپریالیستی در منطقهای که از آمریکای لاتین بسیار دور و به ما نزدیکتر است به آنها برخوردند- یعنی در خاورمیانه در عراق و لبنان- از دیگر واقعیات سال ٢۰۰۶ بودند که موجب دلگرمی بیشتر انقلاب ونزوئلا شدند.
در میان سرچشمههای این شهامت، رویدادهای دیگر کشورهای آمریکای لاتین را نمیتوان نادیده گرفت. پیوند نیکاراگوئه و اکوادور به جبهه ضد- امپریالیستی، در پی انتخابات سراسری نوامبر در این دو کشور، نقطه عطف جدیدی را نشان میدهد. موانعی که طرحهای امپریالیستی در منطقهای که از آمریکای لاتین بسیار دور و به ما نزدیکتر است به آنها برخوردند- یعنی در خاورمیانه در عراق و لبنان- از دیگر واقعیات سال ٢۰۰۶ بودند که موجب دلگرمی بیشتر انقلاب ونزوئلا شدند.
تارنگاشت عدالت
منبع: سایت حزب کمونیست ترکیه
در پایان انتخابات سراسری سوم دسامبر برای ریاست جمهوری در ونزوئلا، هوگو چاوز با افزایش آرای خود و با یک اختلاف چشمگیر با آرای نامزد مخالف، پیروزی بزرگی به دست آورد.
تا اینجا، به انداز کافی مهم است. ونزوئلا در حال حاضر یکی از کانون های اولیه مقاومت در برابر امپریالیسم آمریکا است و این مقاومت، برخوردار از حمایت گسترده تودهها، روزبهروز قویتر میشود.
تمام اینها، وضعیتی را که در ونزوئلا تجربه شده است، روشن می کند، وضعیتی که آن را جدید نمیتوان ارزیابی کرد. در این روند، بلوک قدرت به رهبری جنبش جمهوری پنجم، و با پشتیبانی حزب کمونیست ونزوئلا، به خوبی از مفاهیم سوسیالیسم، استقلال و مردمگرایی استفاده کرده است. با این وصف، کارزار انتخاباتی این بار عمدتاً بر کسب حمایت مردم در تأیید یک انتقال سوسیالیستی قرار داشت، که به عنوان انتخاب حساب شده رهبری، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مرحله، میتوان گفت سوسیالیسم ورای یک گفتمان، به عنوان یک برنامه قدرت ظهور میکند. ونزوئلای انقلابی، شهامت بردن نام مقاومت ضد- امپریالیستی و مردمی در کنار نام کوبا به مثابه یک انقلاب سوسیالیستی را به دست میآورد.
در میان سرچشمههای این شهامت، رویدادهای دیگر کشورهای آمریکای لاتین را نمیتوان نادیده گرفت. پیوند نیکاراگوئه و اکوادور به جبهه ضد- امپریالیستی، در پی انتخابات سراسری نوامبر در این دو کشور، نقطه عطف جدیدی را نشان میدهد. موانعی که طرحهای امپریالیستی در منطقهای که از آمریکای لاتین بسیار دور و به ما نزدیکتر است به آنها برخوردند- یعنی در خاورمیانه در عراق و لبنان- از دیگر واقعیات سال ٢۰۰۶ بودند که موجب دلگرمی بیشتر انقلاب ونزوئلا شدند.
چاوز، با توجه به شکستهای امپریالیسم در این دو منطقهای که برای آن مهم است، و با توجه به ابهاماتی که در عرصه سیاستهای داخلی امپریالیسم وجود دارد، میدانست چگونه شرایط را ارزیابی کند و انقلاب را یک گام جلوتر ببرد. راهی که جنبشهای ضد- امپریالیستی مردمی باید در حین مبارزه علیه سرمایهداری طی کنند، بسیار طولانی است. اما، روند در آمریکای لاتین، به ویژه در ونزوئلا، به ما دلگرمی میبخشد. در این تردیدی نیست که ابرهای سیاه ضد- انقلابی و ارتجاعی دورهای که در اوایل دهه ١٩٩۰ شروع شد، هنوز پراکنده نشده است. هنوز زود است گفته شود، جهان یک مقطع انقلابها را تجربه میکند. با این وصف، مقطعی که در آن ابتکار عمل در دست امپریالیسم بود، به تدریج به پایان میرسد.
نکته دیگری که به سمتگیری سوسیالیستی در حال ظهور در آمریکای لاتین دلالت دارد، درستی حکمی است که صد سال پیش از این مطرح شد: دوران کنونی، دوران گذار به سوسیالیسم است. در نتیجه، مقطع ضد- انقلابی باید به عنوان پرانتزی در دوران انقلابهای سوسیالیستی ارزیابی شود. ونزوئلا به همه انقلابیون، طبقه کارگر و خلقهای تحت ستم جهان، این نوید را میدهد که تاریکی پانزده ساله، قاعده نبوده، بلکه یک مرحله موقت است.
این نوید را باید سخت در آغوش گرفت. بر اساس ایدههای پذیرفته شده در جهان، و مورد قبول مردم ما نیز، تغییر نظم موجود، مبارزه با امپریالیسم و پایان دادن به بیعدالتی، رؤیایی بیش نیست! انقلاب ونزوئلا، در حالی که به سمت سوسیالیسم پیش میرود، به میهندوستان، کمونیستها و مردم مترقی همه کشورها- دور و نزدیک- برای غلبه بر این روحیه خمودگی، نیرو میبخشد.
به استقبال انقلاب ونزوئلا شتافتن، زمینهساز انقلاب خود ما است.
هیأت سیاسی حزب کمونیست ترکیه
٧ دسامبر ٢۰۰۶