یکشنبه, مهر ۱

تجربیات جنبش‌های کارگری: گنجینه گرانبهای ما

کارگران آگاه ایران می‌دانند که برای احقاق حقوقشان یک دست صدا ندارد. می‌دانند که حرکت‌های فردی پایانی ناخوشایند و غم‌بار دارد. می‌دانند که تنها با یکی شدن در قالب سندیکاها و تجمعات می‌توان به حقوق خود رسید. تجربه به آن‌ها نشان داده است که اعتراضات غیرجمعی زودگذر و بی‌اثر است و به آسانی سرکوب می‌شود. از سوی دیگر آن‌ها دانسته اند که «نمایندگان فرمایشی» تنها به دنبال منافع و سازش‌های شخصی هستند و «اتحادیه‌های فرمایشی» نیز چیزی بیش از یک خیمه شب‌بازی کسل کننده نیستند

کارگران آگاه ایران می‌دانند که برای احقاق حقوقشان یک دست صدا ندارد. می‌دانند که حرکت‌های فردی پایانی ناخوشایند و غم‌بار دارد. می‌دانند که تنها با یکی شدن در قالب سندیکاها و تجمعات می‌توان به حقوق خود رسید. تجربه به آن‌ها نشان داده است که اعتراضات غیرجمعی زودگذر و بی‌اثر است و به آسانی سرکوب می‌شود. از سوی دیگر آن‌ها دانسته اند که «نمایندگان فرمایشی» تنها به دنبال منافع و سازش‌های شخصی هستند و «اتحادیه‌های فرمایشی» نیز چیزی بیش از یک خیمه شب‌بازی کسل کننده نیستند

 

از میان ریگ‌ها و الماس‌ها

http://www.zistan.persianblog.com/

 

وقتی که دست‌های تو اراده کنند

 تمام چرخ‌ها از حرکت باز می‌ایستند

 

این روزها سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، به عنوان تنها سندیکای مستقل کارگری در ایران و به عنوان یکی از تأثیرگذارترین اجتماعات کارگری موجود، نبردی اساسی و سرنوشت‌ساز را آغاز کرده است. سندیکای کارگران اتوبوسرانی که در سال ۱٣۴۷ تاسیس شده است، امسال (۱٣٨۴) توسط کارگران شرکت واحد بازگشایی شده تا پیشاهنگ نبرد کارگران ایران در برابر بهره‌کشان باشد. در شرایطی که در طول سال‌ها فضایی بسته و پلیسی در واحدهای بزرگ کارگری در ایران هم‌چون ذوب آهن، صنعت نفت، مس سرچشمه، نورد اهواز، صنایع خودرو و صنعت حمل و نقل و … ایجاد شده است، این سندیکا تلاش دارد تا با گذشتن از موانع قانونی تناقض‌آمیز موجود به حقوق مسلم خود که در بند ٢۶ قانون اساسی (مبنی بر آزادی انجمن‌های صنفی) و در بند سوم از ماده بیست و سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر (مبنی بر حق تشکیل اتحادیه و شرکت در اتحادیه‌ها) ذکر شده است، برسد. این سندیکا زبان تمام کارگران ایران شده است تا بگوید: ما شورا و اتحادیه فرمایشی نمی‌خواهیم. ما شورا و اتحادیه وابسته نمی‌خواهیم. نمایندگانی می‌خواهیم که از حقوق ما پاسداری کنند نه از حقوق بهره‌کشان. به «وزارتخانه سرمایه» اعتماد نداریم. ما را از «فسخ قرارداد» و «بیکاری» و «قاضی مرتضوی» و «اوین» نترسانید، چرا که وقتی دست‌های ما اراده کنند، تمام چرخ‌ها از حرکت باز می‌ایستند. و دست‌های لرزان آقایان فرمانده پلیس و مدیرعامل نشان این است که می‌دانند معنی «از حرکت باز ایستادن چرخ‌ها» چیست.

کارگران آگاه ایران می‌دانند که برای احقاق حقوقشان یک دست صدا ندارد. می‌دانند که حرکت‌های فردی پایانی ناخوشایند و غم‌بار دارد. می‌دانند که تنها با یکی شدن در قالب سندیکاها و تجمعات می‌توان به حقوق خود رسید. تجربه به آن‌ها نشان داده است که اعتراضات غیرجمعی زودگذر و بی‌اثر است و به آسانی سرکوب می‌شود. از سوی دیگر آن‌ها دانسته اند که «نمایندگان فرمایشی» تنها به دنبال منافع و سازش‌های شخصی هستند و «اتحادیه‌های فرمایشی» نیز چیزی بیش از یک خیمه شب‌بازی کسل کننده نیستند. این آگاهی یک شبه به دست نیامده. آگاهی کارگران ایران، محصول چندین دهه نبرد سخت و طولانی بوده است. محصول فراز و فرودها، محصول پیروزی‌های درخشان و شکست‌های خونین بوده است و از دیگر سو حاکمان نیز ترسی به جا و واقعی از ایجاد تجمعات و تشکل‌های کارگری دارند.

سندیکای شرکت واحد، در مدت زمانی کوتاه چنان در میان کارگران جا باز کرد که «آقایان» کار را از کار گذشته دیدند. در طول چند ماه هشت هزار کارگر رسمی ‌و قراردی، رسماً به عضویت سندیکا در آمدند. مجمع عمومی با حضور گسترده کارگران برگزار شد و هیأت مدیره از بین کارآزمودگان انتخاب شدند. با فعالین کارگری برخورد فیزیکی کردند، اما ضرب و شتم‌ها به جایی نرسید. اخراج فعالان سد راه مبارزه نشد. سندیکا به سرعت پیوندهای بین‌المللی خود را با برادران زحمتکش در دیگر نقاط جهان و با اتحادیه‌های برادر در کشورهای مختلف برقرار کرد. حمایت سازمان بین‌المللی کار را جلب کرد. به سرعت آغاز به تربیت کادرهای مجرب سندیکایی از بین کارگران آگاه نمود. در شهریور ماه حرکتی اعتراضی با حمایت بیش از ٨۵ درصد رانندگان راه انداخت.

اما خواسته‌های سندیکا چه بود؟ حق خود. بازگشت به کار کارگرانی (۱۷ نفر) که به [جرم] فعالیت سندیکایی اخراج شده اند و پرداخت حقوق ماه‌های اخیر به آن‌ها، رسمی شدن کارگران قراردادی (که شامل ٢۵ درصد کارگران می‌شوند) پس از یک دوره سه ماهه و افزایش دستمزد نسبت به تورم.

پاسخ مسوولان چه بود؟ دسیسه و توطئه. بازداشت هشت نفر فعالان کارگری از جمله رییس هیأت مدیره سندیکا توسط عوامل دادستانی تهران و انتقال رییس هیأت مدیره به زندان اوین.

و امروز خواسته کارگران شرکت واحد، همهء خواسته‌های برآورده نشده قبلی است، به اضافه آزاد شدن همکارانشان. و گزینه پیش روی سندیکا: اعتصاب. سندیکا نشان داده که ثابت قدم است.

سندیکا و فعالانش آنقدر دلیر بوده اند که امروز دیگر هر پیروزی آن‌ها، پیروزی تمام کارگران و هر شکست احتمالی آن‌ها، شکستی برای تمام کارگران است. هر پیروزی آن‌ها پیروزی عدالت‌خواهی و حق‌طلبی و هر شکستی برای آن‌ها، شکستی برای عدالت‌خواهان و حق‌طلبان است.

امروز باید با تمام توان از سندیکای کارگران شرکت واحد حمایت کرد. نبرد آن‌ها نبرد ماست. باید آن‌ها را در این فعالیت آگاهانه یاری داد. سندیکای شرکت واحد به شکل شایسته‌ای مُهر آگاهی، متانت و خردمندی را بر چهره دارد. وارث چندین دهه مبارزه کارگران ایران است و مرتجعین نیز طعم سُنبهء پر زور این فرزند خلف جنبش کارگری را – نچشیده- می‌دانند. آن‌ها می‌خواهند این سندیکا تعطیل شود. ما می‌خواهیم سرایت کند. آن‌ها می‌خواهند فعالان به خواب بروند. ما می‌خواهیم بمانند و سرود بیداری سر دهند. آن‌ها می‌خواهند اعتصاب را بشکنند، جدایی بیافکنند. کارگران اما نشان دادند که توطئه‌چینی تنها ایمان مبارزان را محکم‌تر می‌کند. قدم‌هایشان را قرص می‌کند و آن‌هایی هم که تاکنون در صف مبارزه نبوده اند را به راه برادرشان می‌کشاند.

و اما وظیفهء ما چیست؟ همبستگی با برادرانمان.

دیگر فعالان کارگری، دیگر تشکل‌های صنفی، احزاب مترقی، دانشجویان و توده مردم باید همراه شوند. باید اشتباهات را جبران کرد، پیوندها را برقرار کرد تا دوباره در بزنگاه‌ها سرکوب‌های خونینی ماند ۱٨ تیر رخ ندهد، تا شجره خبیثه «بازداشت کارگران و دانشجویان و فعالین سیاسی» از ریشه خشک شود. نگذاریم ما را جدا جدا شکار کنند. ما یک تن واحدیم. شایسته است که برای پیوستن به برادرانمان بی‌قراری کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *