یکشنبه, مهر ۱

استراتژی و تاکتیک حزب کمونیست ونزوئلا

کارولوس ویمر (Carolus Wimmer) نماینده ونزوئلا در پارلمان آمریکای لاتین و سرپرست دفتر بین‌الملل حزب کمونیست ونزوئلا است. وی از ٢۰۰۱ تا ٢۰۰٢ مشاور ویژه رییس مجلس ملی و از ٢۰۰٢ تا ٢۰۰٣ مسؤول کمیته روابط بین‌الملل مجلس ملی ونزوئلا بود. ویمر در سال ١٩٩۷ نشریه تئوریک بحث آزاد (Open Debate) را بنیان گذاشت و در حال حاضر یک برنامه هفتگی رادیویی درباره مسایل اجتماعی و سیاسی تهیه می‌کند. او اخیراً تور سحنرانی‌های بسیار موفق خود در چند شهر استرالیا را – که به دعوت شبکه همبستگی با ونزوئلا، که حزب کمونیست استرالیا نیز عضو آن است، ترتیب داده شده بود – به پایان رساند. در آدلید (Adelaide) او با باب بریتون (Bob Briton)، از تحریریه گاردین پیرامون تغییرات دراماتیکی که در ونزوئلا و آمریکای لاتین صورت گرفته است و چالش‌هایی که هنوز در برابر انقلاب بولیواری قرار دارد، گفت و گو کرد.

کارولوس ویمر (Carolus Wimmer) نماینده ونزوئلا در پارلمان آمریکای لاتین و سرپرست دفتر بین‌الملل حزب کمونیست ونزوئلا است. وی از ٢۰۰۱ تا ٢۰۰٢ مشاور ویژه رییس مجلس ملی و از ٢۰۰٢ تا ٢۰۰٣ مسؤول کمیته روابط بین‌الملل مجلس ملی ونزوئلا بود. ویمر در سال ١٩٩۷ نشریه تئوریک بحث آزاد (Open Debate) را بنیان گذاشت و در حال حاضر یک برنامه هفتگی رادیویی درباره مسایل اجتماعی و سیاسی تهیه می‌کند. او اخیراً تور سحنرانی‌های بسیار موفق خود در چند شهر استرالیا را – که به دعوت شبکه همبستگی با ونزوئلا، که حزب کمونیست استرالیا نیز عضو آن است، ترتیب داده شده بود – به پایان رساند. در آدلید (Adelaide) او با باب بریتون (Bob Briton)، از تحریریه گاردین پیرامون تغییرات دراماتیکی که در ونزوئلا و آمریکای لاتین صورت گرفته است و چالش‌هایی که هنوز در برابر انقلاب بولیواری قرار دارد، گفت و گو کرد.

تارنگاشت عدالت

 

منبع: گاردین

برگردان: ع. سهند

 

پرسش: شما طی تور خود از مشکلاتی که در مقابل جنبش اجتماعی برای دگرگونی در ونزوئلا قرار دارد سخن گفتید. از این واقعیت که هوگو چاوز ممکن است ریاست جمهوری را برده باشد، اما جنبش «قدرت» را در دست ندارد. ممکن است برای خوانندگان ما بیشتر توضیح بدهید؟

پاسخ: درست می‌گویید. چاوز در سال ۱٩٩٨در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. حزب ما – حزب کمونیست ونزوئلا – از آغاز فعالیت انتخاباتی چاوز در سال ۱٩٩۷، از او حمایت کرده است. ما اولین حزبی بودیم که در آن کارزار انتخاباتی تصمیم به حمایت از چاوز گرفت، اما، البته در این روند یک اتحاد بزرگ در کار بود. بیشتر اتحادها، تاکتیکی اند. در حال حاضر، مطمئن نیستم که این اتحادها به سمت سوسیالیسم پیش خواهند رفت یا نه، و باید به یاد داشته باشیم که این، اولین گام مسالمت‌آمیز به سمت رهایی ملی بود.

حزب ما مرحله کنونی را مرحله مبارزه برای رهایی ملی تعریف می‌کند، مرحله‌ای که در آن شمار بسیاری از احزاب، گروه‌ها و سازمان‌ها، شرکای ما هستند. توجه به این نکته مهم است که نه فقط سازمان‌های سیاسی، بلکه چهره‌هایی از نیروهای نظامی نیز در دولت حضور دارند- ما در دولت شرکت نداریم [نگاه کنید به پرسش بعد]. این دولت، دولت مخلوطی است و در سمت سیاسی، ایدئولوژی‌های گوناگونی با برنامه‌های متفاوت برای آینده حضور دارند.

خب، ما باید برای قدرت در بخش اقتصادی مبارزه کنیم. ما هنوز در یک کشور سرمایه‌داری زندگی می‌کنیم، در یک جامعه سرمایه‌داری، اما تازه انتقال به بازتوزیع کنترل بر اقتصاد را شروع کرده ایم. نهایتاً، ما باید کنترل کارگران بر بیش‌ترین بخش اقتصاد و دیگر بخش‌های دولت را برقرار کنیم. اما در جریان این گذار، مانند دیگر کشورهای دارای سمت‌گیری سوسیالیستی، برای زمانی طولانی امکانات گوناگونی برای روابط اقتصادی وجود خواهد داشت.

ما بخش خصوصی را ملی نمی‌کنیم. در این لحظه، ما فقط به تضمین این‌که کنترل بیش‌ترین بخش اقتصاد در دست دولت باشد فکر می‌کنیم، کنترل صنایع بزرگ ملی- به عنوان مثال، صنعت نفت- و این‌که بخش‌های دیگر به طور مستقیم و به ویژه از طریق تعاونی‌ها، تحت کنترل کارگران باشند. البته، ما طرح‌های مشترک بین بنگاه‌ها یا شرکت‌های ملی و شرکت‌های خصوصی یا دولتی خارجی را می‌پذیریم. امکانات بسیاری وجود دارد اما، ما در جهت قراردادن بخش بیش‌تر اقتصاد در کنترل دولت یا کارگران گام بر می‌داریم.

 

پرسش:  ممکن است رابطه حزب کمونیست ونزوئلا با دولت پرزیدنت چاوز را توصیف کنید؟

پاسخ: می‌توانیم بگوییم که در پی بحث‌های درون حزبی، تصمیم گرفتیم که ما فعلاً باید فعالیت‌های خود را بر کار توده‌ای در میان طبقه کارگر و جنبش‌های اجتماعی متمرکز کنیم. ما در این مورد بسیار موفق بوده ایم، به ویژه در کار توده‌ای با زنان، جوانان و دهقانان. وظیفه ما در این مرحله از انقلاب تقویت سازمانی جنبش‌های اجتماعی و پیشبرد فعالیت ایدئولوژیک در جنبش‌های اجتماعی است. ما معتقدیم کس دیگری این کارها را انجام نخواهد داد، فعلاً، ما نمی‌خواهیم کادرهای خود را در دولتی درگیر کنیم که در آن طبقات و ایدئولوژی‌های متعددی وجود دارند. در حال حاضر، این وظیفه حزب کمونیست ما نیست.

باید یادآور شویم که ما از چاوز حمایت می‌کنیم، ما از روند سیاسی رهایی ملی حمایت می‌کنیم، اما ما حق خود نیز می‌دانیم که از دولت انتقاد کنیم. این رابطه‌ای دیالکتیکی است و حزب ما از نظر تاریخی آماده‌ترین سازمانی است که می‌تواند اگر دولت در برنامه‌های خود منافع طبقه کارگر را در نظر نگیرد، اگر دولت دست به اقداماتی بزند که با برنامه سیاسی رهایی ملی منطبق نباشد، و اگر در دولت نیروهای مشخصی در مواقعی تصمیمات نولیبرالی بگیرند، از آن انتقاد کند.

 

پرسش: اشاره کردید که انقلاب بولیواری در جلب حمایت جنبش‌های اجتماعی بسیار موفق بوده است. با این وجود، درست خواهد بود اگر بگوییم با سندیکاها – بزرگ‌ترین سازمان‌های توده‌ای طبقه کارگر- دوران نسبتاً سختی داشت؟

پاسخ: بلکه، دلایل مختلفی برای این وجود دارد. اولاً، در سال ١٩٩٨ زمانی که چاوز برای بار اول به ریاست جمهوری انتخاب شد، تقریباً همه سازمان‌های بزرگ طبقه کارگر- سندیکاها- نابود شده بودند. نابود کردن سازمان‌های توده‌ای در ونزوئلا- و نه فقط سازمان‌های توده‌ای طبقه کار و سندیکا‌ها، بلکه سازمان‌های توده‌ای دانشجویان و زنان نیز- وظیفه‌ای بود که نولیبرالیسم در برابر خود قرار داده بود. نقشه این بود که کل جامعه را کنترل کنند و طبقه کارگر هم در موقعیت بدی بود.

علاوه بر این، می‌توانیم بگوییم در شروع این قرن، به علت اشتباهات و فساد سندیکاهای ونزوئلا، بیش‌تر کارگران از این سازمان‌ها خارج شده بودند. آن‌ها رهبران سندیکاها را نماینده خود نمی‌دانستند. حزب کمونیست برای دگرگون کردن این شرایط فعالیت می‌کند. ما درک می‌کنیم که بدون طبقه کارگر، انقلاب همیشه در خطر است و این‌که در مبارزه برای رهایی ملی ما هرگز نمی‌توانیم بدون یک طبقه کارگر سازمان‌یافته و آگاه به سمت سوسیالیسم حرکت کنیم.

ما کنفدراسیون [سندیکایی] خود را داریم؛ ما در این بخش از جنبش کارگری، کادر‌های خود را سازمان داده و آن‌ها را از نظر ایدئولوژیک آماده می‌کنیم. ما اطمینان داریم طبقه کارگر نقش مهم خود را در این دوران انقلابی ایفا خواهد کرد. وقتی من از طبقه کارگر سازمان‌یافته صحبت می‌کنم، باید روشن شود که کارگران در حال حاضر از انقلاب حمایت می‌کنند، اما بیش‌تر به عنوان افرادی که در حومه شهرها زندگی می‌کنند یا در دیگر جنبش‌های اجتماعی فعالند، و نه آن‌چنان که باید به عنوان اعضای سندیکاهای نماینده طبقه کارگر.

 

پرسش: انقلاب بولیواری در هفتمین سال خود است، اما به نظر می‌رسد تهدیدات علیه آن رو به افزایش دارد. همان‌طور که اشاره کردید، در ونزوئلا اپوزیسیون دمکراتیک وجود ندارد و گزارش‌هایی در باره نقشه‌های آمریکا برای ایجاد بی‌ثباتی وجود دارد. از آینده انقلاب چقدر مطمئن هستید؟ 

پاسخ: البته، من از آینده خبر ندارم، اما ما این را یک مبارزه طبقاتی می‌بینیم- یک مبارزه طبقاتی جهانی- و اگر این ایده در ذهن خود ما روشن باشد، خواهیم دید که امپریالیسم وسرمایه‌داری نمی‌پذیرند که مردم قدرت را به دست بگیرند؛ نمی‌پذیرند که کارگران کارخانه‌ها و صنایع خود را کنترل کنند؛ نمی‌پذیرند که جوانان برای آینده خود تصمیم بگیرند؛ نمی‌پذیرند که زنان تصمیم بگیرند در جامعه چه کار کنند. به این دلایل ما  از این‌که هدف تجاوزات هر چه بیش‌تری بوده ایم و در آینده خواهیم بود، متعجب نیستیم- به ویژه از طرف امپریالیسم آمریکا.

امپریالیسم در وضعیت بسیار بدی قرار دارد، اما البته، هنوز نیروی عظیمی است و قدرت ویرانگر بسیاری دارد. به این دلیل، خطر تجاوز مستقیم وجود دارد. با این وجود، در حال حاضر فکر می‌کنیم آن‌ها می‌خواهند کشور ما را از نظر سیاسی و اقتصادی منزوی کنند. آن‌ها کار خود را در سال ٢۰۰٢ مستقیماً با یک کودتا شروع کردند- کودتایی که فقط ۴۷ ساعت طول کشید و مردم توانستند کنترل خود را پس بگیرند- و بعداً با خرابکاری اقتصادی و اعتصاب شرکت‌های خصوصی ادامه دادند. این‌ها فقط نمونه‌هایی است.

 باید بدانیم که امپریالیسم به تجاوزات خود ادامه خواهد داد، ما فکر می‌کنیم تنها راهی که می‌توانیم از انقلاب دفاع کنیم با سازماندهی بیش‌تر مردم، با شناخت ایدئولوژیک و سیاسی بیش‌تر امکان پذیر است، و البته با سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی، که امکان عرضه نتایج خوب به مردم را به ما بدهد. ما در یک جهان رقابتی زندگی می‌کنیم، و به این دلیل، چپ و سوسیالیست‌ها باید نشان دهند نه تنها از نظر تئوریک حق با آن‌هاست، بلکه در عمل هم  می‌توانیم در مقایسه با سرمایه‌داری، نتایج بهتری عرضه کنیم.

 

پرسش: مطالب تبلیغی تور شما از عضویت شما در پارلمان آمریکای لاتین می‌گویند. می‌توانید روند هم‌گرایی که در حال حاضر در آمریکای لاتین در جریان است را توصیف کنید؟

پاسخ: پارلمان آمریکای لاتین ۴۱ سال است که وجود دارد. بیست و دو کشور از آمریکای لاتین و منطقه کارائیب، از آن جمله کوبا، در آن عضویت دارند. اما تا به حال، سیاست مشخصی برای هم‌گرایی کشورهای آمریکای لاتین وجود نداشت و این پارلمان هم چندان مهم نبود. روابط ما، عمدتاً با ایالات متحده بود، اما این تغییر کرده است. ما اکنون شاهد ملاقات رؤسای جمهور مختلف آمریکای لاتین و منطقه کارائیب هستیم و با توجه به این شرایط جدید، نقش پارلمان آمریکای لاتین متفاوت خواهد بود. ما، به عنوان نمایندگان پارلمان باید قوانینی وضع کنیم که برای کل منطقه معتبر باشد، و نه فقط یک کشور و پارلمان آمریکای لاتین باید به هم‌گرایی آمریکای لاتین کمک کند.

امسال،  ما به عنوان پارلمان آمریکای لاتین، راه‌پیمایی‌های بزرگی در حمایت از هم‌گرایی مردمی آمریکای لاتین برگزار خواهیم کرد. ما باید توضیح دهیم، ما باید مردم را نسبت به اهمیت هم‌گرایی آمریکای لاتین متقاعد کنیم. این وطیفه ماست، زیرا ما باید به خاطر داشته باشیم، که درصد بزرگی از مردم آمریکای لاتین هنوز رؤیای آمریکایی را در سر دارند. در آمریکای مرکزی شاهد آن هستیم که مردان و زنان بسیاری کشورهای خود را به مقصد ایالات متحده ترک می‌کنند. آن‌ها امیدوارند زندگی بهتری داشته باشند و به این دلیل وظیفه ماست که هم‌گرایی و شناخت نسبت به ضرورت هم‌گرایی آمریکای لاتین را ارتقا دهیم.

 

پرسش: ما در استرالیا می‌خوانیم به نظر می‌رسد که پیشنهاد منطقه آزاد تجاری آمریکا(FTAA)  که ایالات متحده خواهان آن است، شکست خورده باشد و این‌که گزینه بولیواری برای آمریکا (ALBA) پشنهادی ونزوئلا، مورد استقبال قرار گرفته است. هم‌زمان می‌بینیم، که ونزوئلا همراه با تعدادی از  کشورهای آمریکای لاتین، به MERCOSUR که یک موافقت‌نامه سنتی تجارت آزاد است، پیوسته است. ما از این تحولات مختلف چه نتیجه‌ای باید بگیریم؟

پاسخ: در ارتباط با نکته اول، حق با شماست، این‌که ایالات متحده در سال ٢۰۰۵ نتوانستFTAA   را به امضا برساند، پیروزی بزرگی بود. آن‌چه اتفاق افتاد تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسید، زیرا در سال ٢۰۰۰ در کبک کانادا، همه رؤسای جمهور منطقه، به استثنای چاوز، تصمیم گرفتند تا ژانویه ٢۰۰۵ پیمان FTAA را امضا کنند. پنج سال بعد، ایالات متحده شکست خورد، زیرا اکثر رییس جمهور‌هایی که در کنار واشنگتن قرار گرفته بودند، نمی‌توانستند آن را امضا کنند.

این شناخت که FTAA علیه منافع اقتصادی ما است و هرچه بیش‌تر ما را به ایالات متحده وابسته می‌کند، گسترش بیش‌تری یافت. برخلاف آن‌چه ایالات متحده همیشه می‌گفت، FTAA یک موافقت‌نامه دوجانبه نبود، بلکه به طوری یک‌جانیه باعث می‌شد کشورهای ما همواره همه چیز خود را از دست بدهند- همه حاکمیت خود را- در حالی که ایالات متحده می‌توانست همه چیز به دست آورد. در سال ٢۰۰۰، چاوز تنها رییس‌جمهوری بود که این سند را رد کرد و آن‌ها او را «دیوانه» لقب دادند، گفتند: «او برخلاف تاریخ عمل می‌کند»، « او علیه اکثریت است»؛ اما تاریخ آمریکای لاتین طی سال‌های اخیر آن‌چنان تغییر کرده است، که اکنون بوش «دیوانه» به نظر می‌رسد نه چاوز.

اکثریت مردم به چاوز حق دادند که FTAA را امضا نکند، اما چه باید کرد؟ گزینه چیست؟ ما باید همبستگی و یک موافقت‌نامه برای هم‌گرایی اقتصادی تعاونی داشته باشیم. تفاوت بین FTAA و ALBA این است که FTAA یک موافقت‌نامه رقابتی است. البته کشورهای ما، اقتصادهای ما ضعیفند و نمی‌توانند با قوی‌ترین قدرت اقتصادی جهان رقابت کنند. به این دلیل ما می‌گوییم موافقت‌نامه نباید رقابتی باشد، بلکه باید تعاونی بوده و با همبستگی کار کند. ما این را در آمریکای لاتین آزمایش می‌کنیم.

برای این هم‌گرایی در آمریکای لاتین ما باید همه سازمان‌های فعلی را تقویت کنیم. به این دلیل ما به عنوان یک عضو، وارد MERCOSUR  می‌شویم. در گذشته،  مخالفت زیادی با عضویت ونزوئلا وجود داشت. به ویژه قبل از این‌که لولا رییس‌جمهور شود. دولت پیشین برزیل مانند شیلی، مخالف عضویت ونزوئلا بود. وضعیت تغییر کرده است و اکنون همه دولت‌ها پی برده اند که بسیار مهم و مفید است که ونزوئلا به عضویت کامل MERCOSUR درآید.

تمرکز ما باید بر سیاست هم‌گرایی باشد. ما باید جامعه ملت‌های آمریکای لاتین را تشکیل دهیم. در حال حاضر، ما در انتظار جامعه کشورهای آمریکای جنوبی هستیم و برای ما روشن است که نباید انتظار داشته باشیم همه کشور از همان لحظات اول عضو آن بشوند. ما می‌دانیم از طرف کلمبیا مخالفت جدی وجود دارد، ما از مقاومت شیلی و پرو باخبریم. با این وجود، کشورهای بیش‌تری به این جامعه علاقه نشان می‌دهند. به عنوان مثال، رییس‌جمهور پیشین بولیوی مخالف عضویت کشورش در این جامعه بود. ما اطمینان داریم بولیوی با دولت جدید آن و اوو مورالس، به عنوان رییس‌جمهور آن کشور، در این جامعه شرکت خواهد کرد. ما امیدواریم در ماه‌ها و سال‌های آینده، در دولت‌های ملی گوناگون، نیروهای علاقه‌مند به هم‌گرایی به قدرت برسند.

 

پرسش: ممکن است از اشکال جدید تجارت در آمریکای لاتین صحبت کنید؟

پاسخ: این وظیفه دشواری است که ما باید از عهده آن برآییم، زیرا تاکنون، همه مبادلات ما به دلار بود. البته، اگر من از تعاونی و همبستگی در تجارت صحبت کنم، پی می‌بریم که به عنوان مثال دولت بولیوی نمی‌تواند قیمت انرژی دریافت کرده را به دلار بپردازد. به این دلیل، ما موافقت کردیم که دولت بولیوی با محصولات کشاورزی بهای بخش اصلی نفت دریافتی خود را بپردازد. این، مبادله را مستقیم‌تر کرده، و تعاونی بودن آن را ممکن و تضمین می‌کند.

 از این طریق، ما برای تجارت به دلار نیازی نداریم. با کشورهای دیگر هم همین‌طور است. با آرژانتین، برزیل، اوروگوئه و با کوبا. این بسیار جالب است، زیرا معمولاً تصور تجارت بدون پول دشوار است. اما اگر ما در تاریخ به عقب برگردیم، به زمانی که پول وجود نداشت، همه مبادلات ما مستقیم خواهند بود. این مبادلات، تجارت را برای اقتصادهای ما ارزان‌تر می‌کند، و ما واسطه تجاری که مبادله را بهتر نکرده، بلکه گران‌تر هم می‌کند را دور می‌زنیم. ما به هر کشور امکان می‌دهیم تا محصولات خود را مبادله کند.

شما می‌دایند قیمت بازار جهانی برای محصولات کشاورزی کشورهای ما بسیار پایین است. با توجه به نرح مبادله دلار، تبدیل آن به دلار اغلب بدین معنی است که کشورهای ما واقعاً نمی‌توانند محصولات مورد نیاز خود را بخرند. در مبادله مستقیم، ما برای محصولات کشاورزی آن‌ها قیمت‌های بالا می‌پردازیم. این شکلی از همبستگی و عدالت است، زیرا ما می‌دانیم بیش‌تر قیمت‌های جهانی برای محصولات کشاورزی عادلانه نیستند. فشار شرکت‌های بزرگ، قیمت محصولات کشاورزی را پایین می‌آورد و این علت فقر گسترده در کشورهای ماست. این‌ها کشورهای ثروتمند و محصولات مهمی هستند، اما در بازار جهانی قیمت فروش پایین است.

 

پرسش: خوانندگان ما با موفقیت برنامه‌های (یا مأموریت‌های) انقلاب بولیواری در زمینه‌های آموزش، بهداشت، توزیع مواد غذایی و غیره آشنا هستند. اهداف بعدی چیست؟

پاسخ: اولاً، ما باید برنامه‌های اجتماعی را ادامه بدهیم. ما آن‌ها را شروع کردیم و بسیار موفقیت‌آمیز بوده اند، اما با این جمعیت جوان، هر سال افراد جدیدی داریم که به عنوان مثال، نیاز به آموزش دارند، یا افراد جدیدی که به بهداشت و مسکن نیاز دارند. این برنامه‌ها هیچ‌گاه تمام نمی‌شوند، اما ما مراقبیم که برنامه‌های اجتماعی آن‌طور که تعریف شده اند، ادمه یابند.

ما هم‌چنین وظیفه دگرگون کردن دولت را در برابر خود داریم. در حال حاضر، ما یک دولت سرمایه‌داری داریم. این دولت برای دگرگونی مورد نظر ما، مفید نیست. ما با ایجاد یک دولت موازی، با این وضعیت ناخوشایند مقابله کرده ایم. ما توانسته ایم با مأموریت‌های اجتماعی و با دگرگونی‌های اقتصادی، دولت کنونی ونزوئلا را متحول کنیم. ما باید این بوروکراسی را دگرگون کنیم. ما معتقدیم سه دشمن داخلی داریم: بوروکراسی، فساد و عدم‌کارایی. این سه دشمن، مستقیماً بخشی از دولت قدیم هستند.

کافی نیست فکر کنیم می‌توانیم دولت را اصلاح کنیم، آن را بهتر کنیم. ما باید آن را کاملاً دگرگون کنیم. یکی از وظایف بعدی، انتقال دولت سرمایه‌داری به دولتی است که به مردم کمک کند، برای مردم کار کند و در همبستگی با مردم فعالیت کند. وظیفه مهم دیگر، سازماندهی مردم است. در بحث از سازمان در ونزوئلا، ما اتحاد جمعیت غیرنظامی و نیروهای مسلح را در نظر داریم. این اتحاد، یک امکان واقعی برای دفاع از انقلاب ایجاد می‌کند، زیرا در آمریکای لاتین، نیروهای مسلح سنتاً همیشه علیه مردم جنگیده اند. خوش‌شانسی ماست که در ونزوئلا اکثریت نیروهای مسلح به طور واقعی در ساختمان کشور مشارکت دارند.

 این اتحاد جمعیت غیرنظامی و جمعیت مسلح صرفاً رسمی نیست، آن را در زندگی روزمره می‌توانید ببینید. در همه جنبش‌های اجتماعی جمعیت غیرنظامی و جمعیت مسلح را می‌بینید. سربازان در خانه‌سازی کمک می‌کنند، آن‌ها در نظام درمانی کمک می‌کنند، سربازان مواد غذایی را در بازارهای فقیر توزیع می‌کنند، و به این دلایل، ما بیش از پیش متحد می‌شویم. پیش‌داوری‌های دو طرف پیوسته ناپدید می‌شوند.

هم‌چنین، ما تفکر در باره جامعه نو را شروع کرده ایم. ما باید بحث یک جامعه غیرسرمایه‌داری را شروع کنیم و به استقبال آن برویم. آن‌چه ما در حال حاضر انجام می‌دهیم، خیلی خوب است. ما از نتایج راضی هستیم، اما این‌ها یک راه‌حل نهایی برای مشکلات مردم ما نیستند. بحث سوسیالیسم، یکی از مهم‌ترین وظایفی است که در برابر خود داریم.

 

***

توضیح: بازار مشترک جنوب MERCOSUR- Mercado Común del Sur  در ابتدا یک موافقت‌نامه تجارت آزاد بین برزیل، آرژانتین، اوروگوئه و پاراگوئه بود، که در سال ۱٩٩١ به امضا رسید. بولیوی، شیلی، کلمبیا، اکوادور و پرو در حال حاضر اعضای ناظر هستند. در دسامبر ٢۰۰۵ ونزوئلا به عضویت کامل آن درآمد. در ٣۰ دسامبر ٢۰۰۵ اعلام شد که از بولیوی دعوت خواهد شد تا به عنوان یک عضو کامل به آن بپیوندد.

http://www.cpa.org.au/garchve06/1265venezuela.html

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *