یکشنبه, مهر ۱

نامه مارسل خلیفه* به هنرمندان یونسکو برای صلح

به‌منزله همکاری که همانند شما عنوان «هنرمند یونسکو برای صلح» را دارا هستم به شما خطاب می‌کنم تا روی خود را از منظره اضطراری فراگیری که نیروهای نظامی برانگیخته اسرائیل بر علیه لبنان و خلق آن، بر‌علیه فلسطین و خلق آن به‌وجود آورده است، برنگردانید. هیچ‌چیزی هنر ما را توجیه نمی‌کند اگر نتوانیم سخن‌گوی آنانی باشیم که نمی‌توانند به بیان خود بپردازند. این هدف ماست که همه چیز را در راه آن عرضه می‌کنیم، هدفی که ما را هم‌زمان، به‌عنوان صدای زیبایی که به نامش سخن می‌گوئیم تقدیس می‌کند

به‌منزله همکاری که همانند شما عنوان «هنرمند یونسکو برای صلح» را دارا هستم به شما خطاب می‌کنم تا روی خود را از منظره اضطراری فراگیری که نیروهای نظامی برانگیخته اسرائیل بر علیه لبنان و خلق آن، بر‌علیه فلسطین و خلق آن به‌وجود آورده است، برنگردانید. هیچ‌چیزی هنر ما را توجیه نمی‌کند اگر نتوانیم سخن‌گوی آنانی باشیم که نمی‌توانند به بیان خود بپردازند. این هدف ماست که همه چیز را در راه آن عرضه می‌کنیم، هدفی که ما را هم‌زمان، به‌عنوان صدای زیبایی که به نامش سخن می‌گوئیم تقدیس می‌کند

تارنگاشت عدالت

 

مطلب رسیده

م. پیگیر

 

 

«هنرمندان یونسکو برای صلح، در آرامش خفه شده، خشم پر هیاهویی باشید»

 

یونسکو کار خوبی کرده است که شما را به عنوان «هنرمندان برای صلح» نامیده است. زیرا شما، وجود و بیانتان وقف صلح است؛ شمایانی که به عنوان نخبگان کنونی جهان هنر و آفرینش، تجربه خود را در مقیاس جهانی به مثابه نشانی از واقعیت، نوزایش و چیرگی دائمی بر افق های نوین انتقال می‌دهید. این امر هنر شما را در کشورهایتان از محبوبیت و وجهه بزرگی برخوردار کرده است.

از دیگر سو، یونسکو که مراقب سهیم بودن شما و ایفا کردن نقش فعال‌تان در گسترش ارزش‌های جهان‌شمول است، این گزینه را بر عهده گرفته است زیرا هنر یک بردار است، محمل‌هایی است. سپس یونسکو با افزودن عنوان «برای صلح» گزینه خود را ظرافت بخشید. زیرا هنر پیامد آن است: در لحظاتی که انسان نیازی حیاتی به این آرامش، آسودگی و پذیرش ارزش‌های جهان‌شمولی دارد که ضامن‌های انسانیتش هستند، صلح از خواسته‌های نخستین اوست. آن صلحی که روابط با دیگران را انسانی می‌کند و آن را بر پایه بخشایش، عفو و گذشت، دوستی، عدل و داد، احترام به شرف و حیثیت؛ رد خشونت، تعصب و خشک‌اندیشی، تسلط بر دیگران، سرکوب و اشغال استوار می‌کند.

و یونسکو ارزش‌های شما را برگزیده است؛ ارزش‌هایی که هنر شما به دفاع از آن‌ها برمی‌خیزد.

این‌جانب مارسل خلیفه، امضاکننده زیر،

به‌منزله همکاری که همانند شما عنوان «هنرمند یونسکو برای صلح» را دارا هستم به شما خطاب می‌کنم تا روی خود را از منظره اضطراری فراگیری که نیروهای نظامی برانگیخته اسرائیل بر علیه لبنان و خلق آن، بر‌علیه فلسطین و خلق آن به‌وجود آورده است، برنگردانید. هیچ‌چیزی هنر ما را توجیه نمی‌کند اگر نتوانیم سخن‌گوی آنانی باشیم که نمی‌توانند به بیان خود بپردازند. این هدف ماست که همه چیز را در راه آن عرضه می‌کنیم، هدفی که ما را هم‌زمان، به‌عنوان صدای زیبایی که به نامش سخن می‌گوئیم تقدیس می‌کند.

ما این هدف را تا آن‌جا که ممکن باشد به‌جلو می‌بریم و امکان می‌دهیم که آثار ما را: سرودهای عشق و ذوب شدن در تمام قربانیان تمام سرکوب‌ها، فریاد زند.

در این لحظات تعیین‌کننده‌ای که خلقم می‌گذراند، به هشیاری شما اقتدا می‌کنم برای این‌که شما این هدف انسان‌دوستانه را درک کنید و این‌که با یکدیگر عمل کنیم تا این جنایات گروهی‌ای که هر روز در جلوی چشم همگان در دنیای «متمدن» صورت می‌گیرد، پایان پذیرد. ما همگان گستردگی فجایعی که تلویزیون پخش می‌کند می‌بینیم. بنابراین، با صدائی بلند، و بی‌چون‌و‌چرا کشتارهای صورت گرفته را بر‌علیه ما توسط ارتش اشغال‌گر اسرائیل بیان می‌کنیم.

 

هنرمندان یونسکو در سراسر دنیا،

انسان‌ها را با خوشبختی غسل تعمید دهیم و از سینه آن‌ها رنج و درد جنگ ویران‌گر را بیرون بکشیم. با شادی‌ای که یک عامل جنایت را به عذاب الهی محکوم می‌کند، امیدی که ناامیدی را دور می‌کند، افقی که یک راه ناآشنا می‌گشاید، سبزی‌ای‌که‌ زمین سترون را به چالش می‌کشد، زمزمه‌ای که سکوت را باآذرخش خود می‌شکند… اگر هدف در پیچاپیچ ابهام و گنگی گم شود، هنر آن را دوباره در مرکز قرار می‌دهد…

 

دوستان،

اجازه دهید ما در شما آن‌چه را که از احساس انسانیت باقی مانده است دریابیم و شما آن ریسمان نجات‌دهنده‌ای باشید که کشیده شده تا لبه مرگ، آن‌چه را که گریزان است باز‌می‌آورد.

هنگامی‌که بزرگان این جهان بر زخم‌های ما نمک می‌پاشند تا در آن‌ها درد را برانگیزانند، شما مرهمی بر آن‌ها باشید. بر‌علیه این زخمی که نمی‌خواهد التیام پذیرد اعتراض کنید.

در آرامش خفه شده، خشم پرهیاهویی باشید، پژواکی از شورش انسان‌ها در آرامشی باشید که در آن، پرسش، پاسخی آماده را به بن‌بست برگشت می‌دهد.

 

دوستان،

همبستگی شما با ما به‌خوبی دارای معناست:

برای این‌که ما انسان‌ها و بناها، زیر ضربه‌های تکراری به ناامیدی و زوال سقوط نکنیم؛

برای این‌که همانند یک دژ در برابر حملات کینه‌توزانه برپا‌خیزیم و خود را در برابر دشمن در تمام شکل و صورت‌هایش مصون نگه‌داریم. ما انسان‌هایی را که به آنان پناه می‌بریم مخاطب قرار می‌دهیم و به ژرف‌ترین آن‌چه در درون آن‌هاست خطاب می‌کنیم. بدون این‌که هرگز خطوط دفاع از انسانیت را با سلاح‌های عشق رها کنیم. برای دفاع از دژ خود و معنای زیبایی که سرزمین ما را بنا می‌کند.

 

هنرمندان یونسکو برای صلح،

به یکدیگر یاری دهیم و کنسرت‌هایی به نفع لبنان و فلسطین اجرا کنیم؛ که این عمل اتحادی باشد آکنده از عشق و موهبت. به دیدار یکدیگر بشتابیم برای این‌که با تمام حسن‌نیت فریاد زنیم که زمان‌های متعفنی که توسط ستم‌گران حریص و آزمند جنگ نگه‌داشته شده، انسان و زندگی را به‌ستوه آورده است.

ما نمی‌توانیم دنیایی تباه شده و بی‌معنی‌ای را تصور کنیم که در آن سیاست‌ها در پلشتی و انحطاط شکل می‌گیرند؛ آن سیاست‌های کینه‌توزانه‌ای که براساس آن اسرائیل و اربابانش بدون مجازات، مکانیزم‌های زوال و انحطاط دنیا را فراهم می‌کنند تا ارزش‌های زهرآگین خود را جهان‌شمول سازند. فرماندهان ایالات متحده آمریکا، جنایت روشمند و برنامه‌ریزی شده را توصیه می‌کنند در همان‌حالی که خود را با صورتک قدرتی می‌پوشانند که در خدمت «خوبی در دنیا» عمل می‌کند.

یک وحشی‌گری کور، تحقیرآمیز، خشن و بی‌رحم که نه به سازمان ملل اعتنا می‌کند و نه به قوانین بین‌المللی. و جامعه بین‌المللی سکوت پیشه می‌کند و جنایات اربابان «دنیای آزاد» را به‌دست فراموشی می‌سپارد.

زیاد دور نرویم. تجاوز به عراق یک عمل تروریسم بین‌المللی واضحی است که تحقیر کامل حقوق بین‌المللی را آشکار می‌کند. چگونه این دولتمردان به این‌جا رسیده‌اند؟

یک گروه از تبهکاران متعصب و نادان که در خورجین خود سلاح‌های کشتار جمعی نگه‌داشته‌اند. چگونه از دمکراسی و آزادی معنایشان را ربودند و در همه جا هرج‌و‌مرج آفریدند و با افکندن سوءطن به تروریسم و بدنامی عمومی، هر نوع مقاومت قانونی و مشروع را حذف کردند؟

 

دوستان،

 به‌یاد داشته باشیم که انسانیت در انسان نمی‌تواند در زیر چکمه‌های جنگ‌آفرینان ناپدید گردد و این‌که همیشه زیبایی از زیر خاکستر آتش‌سوزی‌ها پدیدار خواهد گشت.

دریابیم که یوغ کینه و نفرت برضد انسان، بناها، روح‌ها و اراده فقط می‌تواند کوتاه مدت باشد؛ که کف ناپدید می‌شود و فقط آن‌چه که به‌سود انسان‌هاست باقی می‌ماند.

بنابراین راهی را برگزینیم که هیچ شرط و شروطی آن را سد نکند. زیرا ما در این زمان‌ جنگ، زمان سکوت نکوهیده و نابودی فراگیر به بحث نمی‌نشینیم.

توان خود را برای زندگی، تجدید مقاومت بازیابیم و این پنجره را دیگر بار بگشائیم برای این‌که سرانجام هوای منطقه‌ای که در اثر امیال جنگ‌جویانه به حالت خفگی درآمده، تازه شود.

خلق ما رودررویی را به رها کردن مقاومت ترجیح می‌دهد.

یک رویارویی بزرگ، اصیل و شرافتمندانه که دشواری و نتایج آن را سنجیده است.

خلق ما آگاه است که برخاستن علیه دشمن اسرائیلی که به نابودی زندگی روزمره ما، به هتک خلوت و زندگی خصوصی ما دست می‌یازد، چه معنایی می‌تواند داشته باشد.

در چنین شرایطی، در حالی‌که با آهن و خون از ما خواسته می‌شود نگهبان خواب، باد و کیلوهای آرد باشیم، یک همبستگی خود به خودی را بر خود هموار کنیم و مقاومت را به اشکال گوناگون سازمان دهیم.

بدین‌سان است که خلق به خویش باز خواهد گشت، درخت به زمینش و گل سرخ به رنگش.

این مقاومت، پرده از خشونت برانگیخته شده دشمن برمی‌دارد که با بمب‌افکن‌هایش تردیدی به خود راه نمی‌دهد که مرتکب کشتارها شود. این مقاومت هم‌چنین پرده از بی‌اعتنایی دنیای عرب در برخورد کاملش با لبنان و فلسطین برمی‌دارد.

ترس رهبران عرب، در انزوا ماندن لبنان به نوعی همدستی این رژیم‌ها را با اسرائیل نشان می‌دهد.

سرکوب خلق‌هایشان، جنبه دیگری از مسئولیت‌شان در وضع بد فراگیر شده می‌باشد. این سکوت تقریبا کامل عرب‌ها درباره جنگ که لبنان و فلسطین آن را تحمل می‌کنند، ترسناک است. زیرا این امر ّبه آن سو می‌گراید که هر نوع تمایل به مقاومت فلج شود و ناامیدی و چشم‌پوشی از مقاومت به پیش آید.

در این روز برای به چالش کشیدن دشمن اسرائیلی، برای فرزندانمان، برای گل‌ها و کوچه‌هایمان، برای ترانه‌ها و شادی‌هایمان، برای هوا، دریا و زمین‌مان، تمام خلق‌ها را به یاری فرامی‌خوانیم برای این‌که مردم ما بتوانند به خانه‌های خود و دهکده‌های خود بازگردند؛ برای این‌که مردم ما در امنیت باشند و شرایط زندگی‌ شایسته‌ای برایشان امکان‌پذیر گردد.

 

دوستان،

خود را در این وظیفه گریزناپذیر درگیر کنیم. بدین‌سان ما در آوردن پاسخ به پرسش‌های مطرح شده شرکت می‌کنیم و به آن‌جا خواهیم رسید که اهداف و انگیزه‌ها در دنیا بیان شود.

انگیزه‌هایی را بیافرینیم که به تغییر این حالت موجود بیانجامد.

یک هنرمند چه ارزشی می‌تواند داشته باشد اگر صادقانه در راه آزادی انسان و رهایی از قیمومیت اوتلاش نکند؟

یک هنرمند چه ارزشی می‌تواند داشته باشد اگر سرکش نباشد؟ تمدن، دختر یک لحظه سرکشی است.

 

مارسل خلیفه

 مرکز یونسکو در پاریس

 پنج‌شنبه ۳ اوت ۲۰۰۶

 

* مارسل خلیفه، خواننده کمونیست لبنانی که سال گذشته از طرف یونسکو به عنوان «پیام آور صلح» انتخاب شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *