مایل نبودم کسی مرا فردی انتقامجو بداند که مخالفین خود را تحت فشار قرار میدهد. به همین دلیل صبر کردم ببینم که تضاد مابین بوش و همپیمانان اروپایی وی در مورد دگرگونی آب وهوا، این تم حیاتی چه روندی را در پیش خواهد گرفت. ولی جورج دبلیو بوش با اعلامیه خود که توسط بنگاه خبرگزاری آسوشیتد پرس در روز جمعه هفته گذشته انتشار یافت، پایش را خیلی از گلیم خود فراتر گذارد.
مایل نبودم کسی مرا فردی انتقامجو بداند که مخالفین خود را تحت فشار قرار میدهد. به همین دلیل صبر کردم ببینم که تضاد مابین بوش و همپیمانان اروپایی وی در مورد دگرگونی آب وهوا، این تم حیاتی چه روندی را در پیش خواهد گرفت. ولی جورج دبلیو بوش با اعلامیه خود که توسط بنگاه خبرگزاری آسوشیتد پرس در روز جمعه هفته گذشته انتشار یافت، پایش را خیلی از گلیم خود فراتر گذارد.
تارنگاشت عدالت
فیدل کاسترو
منبع: گرانما
٧ ژوئن ٢۰۰٧
مایل نبودم کسی مرا فردی انتقامجو بداند که مخالفین خود را تحت فشار قرار میدهد. به همین دلیل صبر کردم ببینم که تضاد مابین بوش و همپیمانان اروپایی وی در مورد دگرگونی آب وهوا، این تم حیاتی چه روندی را در پیش خواهد گرفت. ولی جورج دبلیو بوش با اعلامیه خود که توسط بنگاه خبرگزاری آسوشیتد پرس در روز جمعه هفته گذشته انتشار یافت، پایش را خیلی از گلیم خود فراتر گذارد. رییسجمهور ایالات متحده آمریکا گفت که با روحی گشاده به واتیکان میرود و با رغبت به اظهارات پاپ گوش فرا خواهد داد. وی ادعا کرد که با پاپ در مورد ارزشهایی چون احترام به حیات، وقار انسانی و آزادی هم عقیده است. وی اضافه کرد: «تاریخ نشان داده که کشورهای دمکراتیک هیچگاه به یکدیگر اعلام جنگ نمیکنند و لذا بهترین راه برای تقویت صلح، تقویت آزادی است.» …
در تأملات گذشته خود گفته بودم که من نه اولین و نه آخرین کسی هستم که بایستی به دستور بوش و یا جاسوسان فرمانبرش به قتل برسد. من وقتی که این اظهارات غیرعادی وی را میشنوم، به این نتیجه میرسم که اگر بوش یک بار در عمرش یک کتاب تاریخی خوانده باشد، بایستی بداند که درست در همین رم، امپراتوری به وجود آمد که در انسکلوپدی سیاسی قریب ٢۰۰۰ سال را رقم زده است. درست در همانجاست که کشور واتیکان پس از اینکه کنستانتین، اعلامیه میلان را به نفع هواداران مذهب مسیحی در آغاز قرن ۴ توشیح کرد، به وجود آمد.
تاریخنویسان گزارش میدهند که نرون قیصر که دستور آتش زدن پایتخت امپراتوری را داده بود، گویا در حین وقوع این تراژدی بانگ فرا داده بود: «چه شاعر بزرگی که در اینجا از دست میرود.»
اگر تاریخشناسان حق داشته باشند، بوش هم یک شاعر باشد، هیچ سلاح کشتار جمعی هستهای، شیمیایی و بیولوژیکی وجود نداشته باشد، آن وقت اگر که مسأله تنها بر سر یک واقعه تأثربرانگیز و مرگ یک شاعر است، چه کسی حاضر است برای یک آتشسوزی که آن هم از موضع امروزی تنها یک ده بزرگ را ویران ساخته دل بسوزاند؟
آن طور که بوش در تاریخ اول ژوئن سال ٢۰۰٢ در «وست پوینت» اعلام کرد، ظاهراً رم هنوز جزو آن ۶۰ و یا بیشتر «نقاط تاریک» دنیا نیست، که نیروهای نظامی آمریکا برای ضربه پیشگیرانه و غافلگیرانه علیه آن بایستی آماده شوند.
بوش کوشش میکند سر پاپ بندیکت ١۶ را کلاه بگذارد. جنگ علیه عراق وجود ندارد، یک سنت خرج نداشته و یک قطره خون بر زمین نریخته است. صدها هزار انسان بیگناه هم در مبادله وقیحانه حیات در مقابل نفت و گاز از بین نرفته اند. مبادلهای که به ضرب اسلحه به یک خلق جهان سومی تحمیل گردیده است. همین طور خطر وقوع جنگ دیگری علیه ایران وجود ندارد. همین طور خطر ضربه هستهای تاکتیکی هم موجود نیست، تا همان نسخه پَست که یک بار به کار رفت، بار دیگر مورد استفاده قرار گیرد. آنها میخواهند این طور وانمود کنند که روسیه خود را مورد تهدید احتمالاً بارانی از بمبهای هستهای دقیق و نابودکننده احساس نمیکند، کاری که راه را برای یک مسابقه تسلیحاتی نوین و روزبهروز خطرناکتر باز میکند.
اگر روند ناشیانه دروغ احمقانه وی را دنبال کنیم، باید از خود بپرسیم: «چرا بوش یک تروریست معروف و خطرناک و معترفی مثل «پوسادا کارییس» را درست در همان روزی که ۴۵مین سالگرد شکست امپریالیستها در خلیج خوکها است، آزاد میکند؟ و بدتر از آن آیا اینکه این بیعدالتی که این و یا آن فرد از ۵ قهرمان کوبایی که محکوم به دوبار حبس ابد شده، چون نقشههای تروریستها را به میهن خود اطلاع داده، کمی آقای بوش را نارحت میکند یا خیر؟
هیچکس اجازه ندارد تصور کند که بوش نمیدانسته چه کسی نقشههای متعدد برای قتل کاسترو را از نظر مالی تأمین میکرده است!
جورج بوش به هنگام ملاقات رسمی سناتورها و نمایندگان مجلس، هنگامی که با غرور اعلام میکرد که چگونه برخی از دشمنان با دستور مستقیم وی نابود شده اند، حرکات عجیب و غریبی با صورت خود انجام میداد. او بود که مراکز رسمی شکنجه در ابو غریب و گوانتانامو را بر پا کرد. جاسوسان وی که به فعالیتهای غیرقانونی اشتغال دارند افراد زیادی را در کشورهای مختلف میربایند. هواپیماهای سازمان سیا با وظایف سری و یا بدون اجازه مقامات محلی در آن کشورها بر زمین مینشینند. اطلاعات لازم بایستی که به کمک شکنجههای فیزیکی بسیار حساب شده جمعآوری گردد.
حالا ایشان چطور به این نظر رسیده که پاپ بندیکت ١۶ در مورد ارزشهایی چون احترام به حیات و به وقار انسانی و آزادی با وی همعقیده است؟
فرهنگ لغات اسپانیایی در این مورد میگوید:
کلاهبرداری: دروغی که با مهارت کتمان شده باشد
کلاهبرداری کردن: رد گم کردن، خاک به چشم پاشیدن، از سادگی طرف سوءاستفاده کردن.