یکشنبه, مهر ۱

صدای گام زدن در راه سوم

 بعلت بافت اجتماعی جامعه ما و حضور شکننده اقشار خرده بورژوائی و میانی در ترکیب جامعه و عقب ماندگی نسبی آن، تاثیرات این تبلیغات بحدی بود که بعد از انقلاب بهمن، خط سوم در شکل «نه شرقی، نه غربی» به ایدئولوژی حکومت جدید تبدیل شد و چون چنین راهی نمی توانست وجود داشته باشد، خط «نه شرقی، نه غربی» در عرصه حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور، با اتخاذ سیاست های « نه شرقی، همه غربی»، به ادامه نظام سرمایه داری ختم شد.

 بعلت بافت اجتماعی جامعه ما و حضور شکننده اقشار خرده بورژوائی و میانی در ترکیب جامعه و عقب ماندگی نسبی آن، تاثیرات این تبلیغات بحدی بود که بعد از انقلاب بهمن، خط سوم در شکل «نه شرقی، نه غربی» به ایدئولوژی حکومت جدید تبدیل شد و چون چنین راهی نمی توانست وجود داشته باشد، خط «نه شرقی، نه غربی» در عرصه حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور، با اتخاذ سیاست های « نه شرقی، همه غربی»، به ادامه نظام سرمایه داری ختم شد.

دنیای ما

انوشه کیوان پناه

 

در پایان جنگ جهای دوم، نظام سرمایه داری دچار نابسامانی شده بود، از یک طرف اردوگاه نیرومند سوسیالیستی آن را چالش می کرد، و از طرف دیگر طبقه کارگر داخلی که در جنگ علیه فاشیسم فداکاری های بزرگی بخرج داده بود، ابداً مایل نبود که به شرایط رکود و بیکاری سال های قبل از جنگ برگردد؛ خود جنگ هم خسارات عظیمی بر تاسیسات تولیدی کشورهای سرمایه داری وارد کرده بود و کل ساختار امپریالیستی نیز بطور جدی از جانب امواج خروشان مبارزات رهایی بخش ملی به خطر افتاده بود. در این شرایط مشخص، سرمایه داری برای بقای خود، مجبور به امتیاز دادن شد.
در جریان این عقب نشینی در برخی کشورهای سرمایه داری، احزاب سوسیال دموکرات به قدرت رسیدند. این احزاب برای اینکه خیانت خود به سوسیالیسم و ماهیت همکاری خود با سرمایه بزرگ را از زحمتکشان پنهان کنند به تئوری جدیدی متوسل شدند: تئوری خط سوم یا راه سوم.

راه سوم ادعا می کرد که بین دو قطب «افراطی» سوسیالیسم شوروی و سرمایه داری، راه سومی یافته است. تا مقطع فروپاشی شوروی، از این تئوری برای به انحراف کشیدن جنبش های مردمی و سوسیالیستی در کشورهای در حال توسعه، و برای کوبیدن بر تبلیغات ضد شوروی بیشترین استفاده می شد. یک نتیجه تبلیغات راه سومی این بود که سوسیالیسم و سرمایه داری، شوروی و غرب را بطور مساوی «بد» و «شرور» معرفی می کردند و فاصله گرفتن از هر دو به جوانان و روشنفکران توصیه می شد. طبیعی است در عمل، وقتی دو پدیده به یک اندازه بد و شرور نباشند، اما هر دو به یک اندازه بد معرفی شوند، کدام یک از آنها از اینکار ضرر می کند وکدام یک سود می برد. بدترین و مخرب ترین پیامد چنین بیطرفی نادانسته یا ریاکارانه این است که به روند شناخت توده های مردم و رهبران بالقوه آنها آسیب جدی وارد می شود. ما نتایج فاجعه بار این تبلیغات را یک بار در جامعه خود تجربه کرده ایم.

بعلت بافت اجتماعی جامعه ما و حضور شکننده اقشار خرده بورژوائی و میانی در ترکیب جامعه، و عقب ماندگی نسبی آن، تاثیرات این تبلیغات بحدی بود که بعد از انقلاب بهمن، خط سوم در شکل «نه شرقی، نه غربی» به ایدئولوژی حکومت جدید تبدیل شد. و چون چنین راهی نمی توانست وجود داشته باشد، خط «نه شرقی، نه غربی» در عرصه حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور، با اتخاذ سیاست های « نه شرقی، همه غربی»، به ادامه نظام سرمایه داری ختم شد.

در سالهای بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و تک- تازی امپریالیسم برای سطله استعماری بر جهان سوم بویژه بر منطقه خاورمیانه، شاهد ظهور نسخه جدیدی از تبلیغاتی راه سومی هستیم. اینگونه تبلیغات، در شرایط و عرصه جدید، یکبار دیگر دو قطب «افراطی» را به ما نشان می دهند و از ما می خواهند از هر دو آنها بطور مساوی فاصله بگیریم: یک قطب، امپریالیسم است و قطب دیگر، مقاومت اقشار و گروه هائی که از نظر این «منزهان» به اندازه کافی متمدن نیستند.

مبلغین این تبلیغات از برج عاج خود، و با «صدای سوم» خود هر دو قطب را به یک اندازه خطاکار و مقصر معرفی می کنند: امپریالیسم به این علت که ظاهراً بد است و متجاوز، و مقاومت به این علت که از تحصیل کرده ها و عناصر پیشرو تشکیل نشده است!

صدای سوم به همان اندازه راه سوم، لوس و خنک است، زیرا در درجه اول، خود آن چیزی نیست که ادعا می کند.

راه سوم از سرمایه داری و سوسیالیسم انتقاد می کند،
صدای سوم از امپریالیسم و مقاومت انتقاد می کند؛
راه سوم به بازار اعتقاد دارد، اما نه خیلی زیاد،
صدای سوم به مقاومت باور دارد ولی به شرطه ها و شروطه ها؛
راه سوم به برابری فرصت اعتقاد دارد، ولی نه به برابری نتایج،
صدای سوم به مقاومت معتقد است ولی به مقاومتی که مورد تایید متجاوز باشد.

صدای سوم در گوشه هایی آنچنان بلند است که افراد را از شنیدن صداهای دیگر محروم می کند. صدای سوم صدای کمونیستها و نیروهای مترقی لبنان را نمی شنود، صدای سوم، صدای کمونیستهای فلسطین و اسرائیل را نمی شنود؛ صدای سوم صدای کمونیستهای هند، یونان، ونزوئلا، کوبا و… صدای کمونیستها و میهندوستان ایرانی نمی شنود.
روشن است که صدای «منزهان» راه سومی ما ، در عمل از کدام طرف حمایت می کند.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *