یکشنبه, مهر ۱

آزادی بیان در ونزوئلا

جای تاسف بسیار است که گروه های حقوق بشر بین المللی، مانند «دیده بان حقوق بشر»، «دفتر واشنگتن پیرامون آمریکای لاتین»، «مرکز کارتر» و «کمیته محافظت از روزنامه نگاران» تصمیم دولت را محکوم کرده اند. این گروه ها، مانند اپوزیسیون ونزوئلا، ادعا می کنند که تصمیم دولت تاثیر منفی بر آزادی بیان خواهد داشت. منتقدین دولت به دفعات و به کرات، این تاثیر منفی را یاد آور شده اند، بدون آنکه حتی یک مورد داستان یا انتقاد وجود داشته باشد که بعلت آن تاثیر منفی، در رسانه های ونزوئلا پخش نشده باشد. Globovisión  بیش از هر زمان دیگری به انتقاد از دولت ادامه می دهد- همینطور هم مهمترین روزنامه ها و برنامه های رادیویی کشور- که بدون تردید برخی از آنها منتقدترین ها در نیمکره غربی هستند.

جای تاسف بسیار است که گروه های حقوق بشر بین المللی، مانند «دیده بان حقوق بشر»، «دفتر واشنگتن پیرامون آمریکای لاتین»، «مرکز کارتر» و «کمیته محافظت از روزنامه نگاران» تصمیم دولت را محکوم کرده اند. این گروه ها، مانند اپوزیسیون ونزوئلا، ادعا می کنند که تصمیم دولت تاثیر منفی بر آزادی بیان خواهد داشت. منتقدین دولت به دفعات و به کرات، این تاثیر منفی را یاد آور شده اند، بدون آنکه حتی یک مورد داستان یا انتقاد وجود داشته باشد که بعلت آن تاثیر منفی، در رسانه های ونزوئلا پخش نشده باشد. Globovisión  بیش از هر زمان دیگری به انتقاد از دولت ادامه می دهد- همینطور هم مهمترین روزنامه ها و برنامه های رادیویی کشور- که بدون تردید برخی از آنها منتقدترین ها در نیمکره غربی هستند.

دنیای ما

 نویسنده: گریگوری ولپرت

برگردان: انوشه کیوان پناه

 

جای تاسف بسیار است که گروه های حقوق بشر بین المللی، مانند «دیده بان حقوق بشر»، «دفتر واشنگتن پیرامون آمریکای لاتین»، «مرکز کارتر» و «کمیته محافظت از روزنامه نگاران» تصمیم دولت را محکوم کرده اند. این گروه ها، مانند اپوزیسیون ونزوئلا، ادعا می کنند که تصمیم دولت تاثیر منفی بر آزادی بیان خواهد داشت. منتقدین دولت به دفعات و به کرات، این تاثیر منفی را یاد آور شده اند، بدون آنکه حتی یک مورد داستان یا انتقاد وجود داشته باشد که بعلت آن تاثیر منفی، در رسانه های ونزوئلا پخش نشده باشد. Globovisión  بیش از هر زمان دیگری به انتقاد از دولت ادامه می دهد- همینطور هم مهمترین روزنامه ها و برنامه های رادیویی کشور- که بدون تردید برخی از آنها منتقدترین ها در نیمکره غربی هستند.

در واقع، گروه هایی که تصمیم مستقل و ملی ونزوئلا برای تغییر امواج هوایی خود را محکوم می کنند، برای دفاع از حق رسانه های سرمایه بزرگ در استفاده از آن امواج هوایی، و به زیان اکثریت فقیر، که قبل از چاوز کمترین دسترسی به مجتمع رسانه ای تحت کنترل سرمایه بزرگ نداشتند، مورد استفاده قرار گرفته اند. در شرایط ایده آل، تمام فرکانس ها باید تحت کنترل اشتراکی و دموکراتیک قرار داشته باشند. اما، تحقق آن ایده، زمان بیشتری لازم دارد و از جانب نخبگان جهان محکومیت بیشتری را بدنبال خواهد داشت.

 

***

تا آنجا که به افکار عمومی جهان مربوط می شود، آنطور که در رسانه های بین المللی، اظهارات گروه های آزادی بیان و دولت های متفرقه بازتاب یافته است، ونزوئلا سرانجام گام نهایی را در سرکوب حقوق مخالفان برداشت، و ونزوئلا با اینکار به سمت دیکتاتوری حرکت می کند. اگر بخواهیم بر اساس این اظهار نظرها قضاوت کنیم، ما هم باید بگوییم که در نتیجه عدم تمدید پروانه فعالیت شبکه تلویزیونی RCTV که مخالف دولت است، آزادی بیان در ونزوئلا هر چه محدود تر می شود، و با خاموش شدن فرستنده های RCTV در نیمه شب ۲۷ ماه مه،  صدای قدرتمندترین اپوزیسیون کشور ظاهراً خاموش شده است.

عموماً چنین فرض می شود که هر نوع خاموش کردن صدای اپوزیسیون، اقدامی بر ضد آزادی بیان است. اما آیا واقعاً صدای اپوزیسیون خاموش شده است؟  آیا این استعاره درستی است؟ آیا صدای «مارسل گرانیر» مدیر RCTV واقعاً خاموش شده است؟ خیر. استعاره بهتر این است که گفته شود بلندگویی که «گرانیر» (و دیگران) برای اعمال آزادی بیان خود از آن استفاده می کردند، به صاحبان اصلی آن برگردانده شده است- بلندگویی که آنها قرض کرده بودند، ولی هیچوقت مالک آن نبودند. نه تنها این، او هنوز هم بلندگوی کوچک تری (تلویزیون کابلی و ماهواره ای) در اختیار دارد.

بعبارت دیگر، طول موج رادیویی که بیش از نیم قرن برای استفاده در اختیارRCTV گذاشته شده بود، اکنون به صاحبان اولیه آن- مردم ونزوئلا- تحت مدیریت رهبری بطور دموکراتیک انتخاب شده آن بازگردانده می شود. با این وجود، در حالیکه تصمیم پیرامون چگونگی استفاده از طول موج های مخابراتی ممکن است از اختیارات دولت باشد (همانطور که بسیاری از منتقدین می پذیرند)، اما منتقدین حرکت دولت نیز در گفتن اینکه آزادی استفاده از امواج نمی تواند صرفاً موضوع حکومت اکثریت باشد، نکته ای دارند. آیا اقلیت ها «در این مورد اقلیتی که اکثراً ثروتمند است) نیز نباید به بلندگو دسترسی داشته باشند، برای اینکه بتوانند اکثریت را نسبت به نقطه نظرات خود قانع کنند؟ حداقل ترقی خواهانی که از حقوق اقلیت هایی که سنتاً محرومند، دفاع می کنند، استدلال خواهند کرد که اقلیت ها همیشه باد به رسانه ها دسترسی داشته باشند.۱ گرچه «مارسل گزانیر» و دوستانش را نمی توان یک اقلیت محروم به حساب آورد، اما مطمئناً این اقلیت هم از این حق برخوردار است که صدای آن، حداقل بقدری اندک و بخاطر پلورالیسم، در رسانه ها شنیده شود.

هواداران چاوز درستی این بحث را می پذیرند و  به این واقعیت اشاره می کنند که اقلیت به اندازه کافی طول موج های رسانه ای برای طرح  نقطه نظرات خود در اختیار دارد. استدلال آنها در دفاع از منصفانه بودن تصمیم عدم تمدید پروانه RCTV چنین است: اولاً، اپوزیسیون هنوز هم برای پخش نظرات خودش به رسانه های زیاد دیگری دسترسی دارد؛ ثانیاً، RCTV یک ایستگاه توطئه گر و قانون شکن است (زیرا در کودتا و به تعطیل کشیدن صنعت نفت و خیلی چیزهای دیگر مشارکت داشت)؛ و ثالثاً، آنطور که در قانون اساسی  می گوید وقت آن رسیده است که جای خود را به یک کانال تلویزیونی عمومی جدید بدهد. اجازه بدهید هر یک از این استدلال ها را مختصراً بررسی کنیم. بررسی را با نگاهی به دورنمای  رسانه ای ونزوئلا آغاز می کنیم.

 

دورنمای رسانه ای ونزوئلا

مانند اکثر موضوعاتی که به ونزوئلا مربوط می شود، در باره اینکه دورنمای رسانه ای ونزوئلا چگونه به نظر می رسد نیز تقریباً اختلاف نظر کامل وجود دارد. به گفته اپوزیسیون، چاوز تاکنون کنترل اکثر رسانه های رادیو- تلویزیونی  را، مستقیماً از طریق مالکیت دولتی یا سانسور، یا بطور غیر مستقیم، از طریق قوانین رسانه ای به اصطلاح سرکوبگر، بدست گرفته است. هواداران چاوز می گویند اپوزیسیون کنترل ۹۵ درصد تمام رسانه ها را در دست دارد.

مشکل این است که از زوایای گوناگون می توان به دورنمای رسانه ای نگاه کرد، و به این دلیل است که افراد در باره چگونه به نظر آمدن واقعی این دورنما به نتایج گوناگونی می رسند. اولاً، افراد می توانند صرفاً از زاویه اینکه چه کسانی مالک رسانه ها بوده یا آنها را کنترل می کنند، آن دورنما را بررسی کنند. ثانیاً، می توان آن را از زاویه اینکه چه نوع رسانه هایی به مردم دسترسی دارند، بررسی نمود. و ثالثاً، از زاویه اینکه مردم در نهایت به چه برنامه هایی گوش می دهند و چه برنامه هایی را تماشا می کنند.

در مورد اول- اینکه چه کسانی مالک  رسانه ها هستند- تحلیلی که هواداران چاوز مایل به استفاده از آن هستند، کاملاً روشن است که اکثریت عظیم فرستنده های تلویزیونی، فرستنده های رادیویی، و روزنامه ها در مالکیت بخش خصوصی قرار دارند. در اینجا، حق کاملاً با هواداران چاوز است که می گویند ۹۵ درصد کل رسانه ها (تلویزیون، رادیو و مطبوعات) متعلق به بخش خصوصی است و اکثریت چشمگیر آنها با اپوزیسیون سمپاتی دارند تا با چاوز و دولت او.۲

در مورد تحلیل نوع دوم، که سمپات های اپوزیسیون آن را ترجیح می دهند، ما انواع فرستنده هایی را در نظر می گیریم که بیشترین پتانسیل برای دسترسی به مردم ونزوئلا را دارند. در اینجا، عموماً  گفته می شود که دو فرستنده با بیشترین پوشش سراسری عبارتند از کانال ۲ (RCTV  سابق و TVes کنونی) و کانال ۸ (کانال دولتی VTV). ایستگاه های سراسری خصوصی Venevisión، Televen و Globovisión  برد محدودتری دارند، چونکه عمدتاً برای مراکز بزرگ جمعیت برنامه پخش می کنند.۳ واضح است که کانال های خصوصی محلی  و کانال های همگانی محلی خارج از محل خود بردی ندارند، اما ایستگاه های تلویزیونی همگانی محلی از نظر تعداد شروع به رقابت با کانال های تلویزیونی خصوصی کرده اند. اگر از این زاویه نگاه شود، به نظر می رسد که در عرصه پخش برنامه های تلویزیونی، با تعطیل شدن RCTV و شروع کار TVes به جای آن، با توجه به توان ایستگاه دولتی، و حدود ۲۰ کانال تلویزیون همگانی محلی که عمدتاً سمپات دولت هستند، دولت قطعاً دست بالا را پیدا کرده است.

اما اگر ما آنچه را که مردم در عمل تماشا می کنند در نظر بگیریم، آنوقت این تصویر دچار تغییر جدی می شود. براساس مطالعاتی که پیرامون سهم انواع محتلف کانال های تلویزیونی از کل بینندگان انجام شده، فقط حدود پنج ایستگاه تلویزیونی، چندتا ایستگاه رادیویی و تعدادی از روزنامه ها هستند که  اکثر ونزئلایی ها  تماشا کرده، به آنها گوش می دهند یا آنها را می خوانند. در عرصه تلویزیون، RCTV و Venevisión حدود ۶۰ درصد کل بینندگان را دارند (RCTV حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد و Venevisión حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد). چهل درصد باقیمانده بین ایستگاه دولتی VTV (15 تا ۲۰ درصد)، Televen (حدود ۱۰ درصد)، Globovisión (حدود ۱۰ درصد)، کانال های کابلی و انواع کانال های محلی تقسیم می شود.۴   

با توجه به ایستگاه های سیاسی و سهم نسبی رسانه های مختلف از کل مخاطبان، می توانیم دورنمای رسانه ای ونزوئلا را به سه گروه اپوزیسیون، بیطرف یا متعادل، و هوادار دولت تقسیم کنیم. قبل از افول RCTV  دورنمای رسانه ای ونزوئلا چنین به نظر می رسید:

اپوزیسیون (۵۰ تا ۵۵ درصد): RCTV (35 تا ۴۰ درصد)؛ Globovisión (10 درصد)؛ خصوصی محلی (۵ درصد).

بیطرف یا متعادل (۳۰ تا ۴۰ درصد): Venevisión (20 تا ۲۵ درصد)؛ Televen (10 تا ۱۵ درصد).

هوادار دولت (۲۰ تا ۲۵ درصد): VTV (15 تا ۲۰ درصد).

غیره: Telesur, Vive و محلی رویهمرفته ۵ درصد.

اکنون، در دوران بعد از RCTV شاهد تغییر مهمی هستیم؛ اگر آنچنان که گفته شده است، TVes (جایگزین RCTV) یک کانال هوادار دولت نشده  بلکه بیطرف شود، دورنمای رسانه ای ونزوئلا چنین خواهد بود:

اپوزیسیون (۱۵ درصد): Globovisión (10 درصد)؛ کانال های خصوصی محلی (۵ درصد).

بیطرف یا متعادل (۳۰ تا ۴۰ درصد یا بیشتر): Venevisión (20 تا ۲۵ درصد)؛ Televen (10 تا ۱۵ درصد)؛ TVes (در حال حاضر نامعلوم). 

هوادار دولت (۲۰ تا ۲۵ درصد): VTV (15 تا ۲۰ درصد)؛ غیره (۵ درصد).

بعبارت دیگر، پس از تعطیل شدن RCTV، نسبت کانال های تلویزیونی هوادار- اپوزیسیون به کانال های تلویزیونی هوادار- دولت از نظر سهم آنها از تماشاگران، از ۵۰ به ۲۵ (یعنی ۲ به ۱) به نفع اپوزیسیون، به ۱۵ به ۲۵ (یا ۱ به ۱.۷) بنفع دولت تغییر کرده است. در اکثر کشورهای جهان، که رسانه ها بطور دموکراتیک کنترل نمی شوند، اپوزیسیون اگر چنین سهمی از رسانه ها داشته باشد، کلاهش را بالا می اندازد. البته، در ونزوئلا، اپوزیسیون که طی چهار دهه به حکومت کردن بر کشور  عادت کرده است، چنین نسبتی را تجاوز به «آزادی بیان» خودش می داند.

با این وجود، سه عامل ناشناخته وجود دارد که می تواند این نسبت را به نفع اپوزیسیون تغییر دهد. اولاً، کسانی که عادت داشتند RCTV را تماشا کنند بسیار محتمل است که بیشتر به تماشای Globovisión بنشینند، و در نتیجه سهم آنها از تماشاگران را افزیش دهند. ثانیاً، اکنون که بسیاری از هواداران اپوزیسیون به دنبال خانه جدیدی هستند، Venevisión می تواند بیشتر از گذشته اپوزیسیون بشود. بموجب گزارش خبری که اخیراً در روزنامه Quinto Dia منتشر شد، شواهدی وجود دارد که از وقوع چنین احتمالی خبر می دهد.۵ و ثالثاً، بسیاری از عاشقان RCTV  که می خواستند آن را تماشا کنند اما سرویس کابلی نداشتند، ممکن است اگر امکانات مالی شان اجازه بدهد با استفاده از سرویس کابلی به تماشای RCTV بنشینند. بنابراین، اگر سهم Globovisión از بینندگان افزایش یابد، اگر Venevisión به ستون اپوزیسیون برگردد، و اگر RCTV بتواند بخش بزرگی از بینندگان برنامه های کابلی را جلب نماید، در آنصورت نسبت اپوزیسیون به هوادار- دولت در رسانه های تلویزیونی  می تواند به راحتی به ۱ بر ۱ تغییر کند.۶       

اگر به سهم مخاطبان در بازار مطبوعات یا در رادیو نگاه کنیم می بینیم، که هنوز بسیار بیشتر به نفع اپوزیسیون است تا به نفع دولت. بسیاری از هواداران چاوز می گویند بزرگترین روزنامه کشور، یعنی Últimas Noticias  یک روزنامه طرفدار چاوز است، اما اگر به محتوی روزنامه و نویسندگان آن نگاه کنید، می بینید که در واقع متعادل ترین روزنامه ونزوئلاست و در آن تعریف و انتقاد از دولت بطور برابر وجود دارد. دومین و سومین روزنامه بزرگ کشور (El Universal و El Nacional)، بعلاوه اکثر روزنامه های کوچکتر بطور محکم در اردوی اپوزیسیون قرار دارند. اوضاع در بین ایستگاه های رادیویی، بسیار نامتوازن تر است، زیرا سهم شنوندگان هوادار دولت (RNV، YVKE و رادیوهای محلی) بسیار کمتر از سهم ایستگاه های رادیویی هوادار اپوزیسیون است.  

بنابراین، این ادعا که گویا با تعطیل شدن RCTV  پلورالیسم نظرات در ونزوئلا از بین رفته است، تحریف کامل دورنمای رسانه ای ونزوئلاست. بدتر اینکه، افراد با دفاع از حق فعالیت RCTV در واقع از حق اقلیت کشور در برخورداری از امتیازات ویژه در دورنمای رسانه ای کشور حمایت می کنند.

 

حقوق و مسئولیت هایRCTV 

اکنون که مباحث مربوط به اینکه تعطیل شدن RCTV تهدیدی نسبت به پلورالیسم رسانه ای و بنابراین تهدیدی نسبت به آزادی بیان به حساب می آید یا نه را بررسی کردیم، می توانیم به دو بحث دیگر علیه RCTV بپردازیم: اینکه RCTV  بعلت اقدامات گذشته اش، حقش بود پروانه فعالیتش را از دست بدهد، و اینکه لازم بود جای خود را به یک کانال تلویزیون عمومی جدید بدهد.

بحث مشروح اتهامات متعدد علیه RCTV  که از طرف دولت مطرح شده است- مانند مشارکت آن در کودتای نافرجام ۲۰۰۲، نقش آن در تعطیل کردن صنعت نفت در ۲۰۰۲-۲۰۰۳، و تخلف آن از مقرات حاکم بر رسانه های کشور- از حوصله این نوشته خارج است.۷ بر سر این فاکت ها اختلافی وجود ندارد، اختلاف بر سر این است که آیا این اعمال می توانند توجیه کننده عدم تمدید پروانه فعالیت یک کانال تلویزیونی باشند، در حالیکه کانال دیگری مانند Venevisión همان تخلفات را داشت، اما پروانه فعالیت آن در ۲۷ ماه مه تمدید شد. بعبارت دیگر، اگر هر دو تخلف مشابهی را مرتکب شده اند، بموجب کدام قانون پروانه RCTV تمدید نشد، اما پروانه Venevisión تمدید شد؟ به نظر RCTV، تبعیض سیاسی تنها دلایل است، زیرا مخالفت سرسختانه RCTV با دولت ادامه یافت در حالیکه Venevisión در درگیری های سیاسی ونزوئلا بیطرف شده است.۸ 

دولت برای رد این اتهام تبعیض و اینکه RCTV بخاطر تخلفاتی مجازات می شود که هیچگاه در دادگاه به اثبات نرسیده اند، استدلال می کند که عدم تمدید پروانه فعالیتRCTV به هیچوجه مجازات نیست. بلکه انقضای پروانه RCTV فرصت عالی در اختیار دولت قرار داد تا یک ایستگاه تلویزیونی همگانی را مطابق با نص قانون اساسی به راه بیاندازد.۹ «جسی چاکن»(Jesse Chacon) وزیر ارتباطات ونزوئلا بعداً توضیح داد که علت انتخاب RCTV (و نه Venevisión) برای عدم تمدید پروانه فعالیت، این بود که  طول موج VHF کانال ۲ برای تلویزیون عمومی مناسب تر است، زیرا کانال ۲ در کشور بهتر دریافت می شود.

در تئوری، هنوز امکان این هست که اگر دیوان عالی کشور، بخاطر وجود تبعیض یا اثبات تخلف از مراحل قانونی اقامه دعوا، به نفع RCTV تصمیم بگیرد، پروانه RCTV  تمدید شود. در اینصورت، دولت ممکن است طی بحث عمومی و تحلیل عینی تصمیم بگیرد از سه کانالی که تمدید پروانه آنها تحت بررسی است(RCTV، Venevisión و VTV) کدام یک باید برای کانال جدید TVes جا باز کنند. 

در هر حال، RCTV و اپوزیسیون یکبار دیگر ناشیانه به وضعیت سیاسی برخورد کردند. آنها بجای چالش چاوز در میدان سیاسی، تصمیم گرفتند فعالیت خود را منحصراً بر چالش های حقوقی، فراخوان های بین المللی و رویارویی متمرکز نمایند. آنها می توانستند در ژانویه، درست موقعی که معلوم شد چاوز پروانه RCTV را تمدید نخواهد کرد، یک رفراندوم مشورتی (غیر الزام آور) را سازمان دهند. نظر سنجی ها نشان می داد که نزدیک به ۷۰ درصد مردم ونزوئلا مخالف تعطیل شدن RCTV بودند. با جمع آوری امضای فقط  10 درصد رای دهندگان، شورای انتخاباتی مجبور می شد دعوت برگزاری یک رفراندوم پیرامون این موضوع را صادر کند. اگر نظر سنجی ها درست باشند، اپوزیسیون می توانست براحتی رفراندوم را ببرد و چاوز را در وضعیت ناخوشایندی قرار داده و شاید او را مجبور به تمدید پروانه RCTV نماید.

ممکن است این شیوه کار به ذهن اپوزیسیون خطور نکرده باشد، اما به احتمال قوی آنها ترجیح دادند بجای چالش سیاسی چاوز، او را در میدان های حقوقی و بین المللی و در خیابان ها چالش نمایند، زیرا اقداماتی که از روندهای دموکراتیک ونزوئلا استفاده کنند، بر مشروعیت نظام سیاسی می افزایند که اپوزیسیون دانماً آن را دیکتاتوری معرفی کرده و هدف نهایی خود را نا مشروع کردن آن تعیین کرده است.

 

گونه گون و دمکراتیزه کردن رسانه ها؟

در حالیکه چالش حقوقی عدم تمدید پروانه RCTV دارای برخی نکات در خور توجه است، بویژه این اتهام که RCTV در مقایسه با  Venevisión مورد تبعیض قرار گرفته است، اما هدف دولت برای گونه گون و دموکراتیزه کردن دورنمای رسانه ای کشور چه می شود؟ آیا سیاست های دولت به گونه گون و دموکراتیزه کردن رسانه ها کمک می کند؟

در ارتباط با گونه گون و دموکراتیزه کردن رسانه ها، بدون ترید دولت چاوز بیشتر از هر دولت دیگری در تاریخ ونزوئلا و در تاریخ اکثر کشورهای جهان، کار کرده است. و از طریق صدها فرستنده رادیویی محلی و دهها فرستنده تلویزیونی محلی، به شهروندان عادی امکان داده است بطور بیسابقه ای به رسانه ها دست پیدا کنند. البته، اپوزیسیون این رسانه های محلی را «تحت کنترل چاوز» معرفی می کند، اما مدرکی در اثبات این ادعا وجود ندارد. در واقع، اکثر این رسانه ها (البته نه همه آنها) در محلات فقیر قرار دارند، جایی که پشتیبانی از چاوز بسیار قوی است. با این وصف، انتقاد از دولت های ملی، ایالتی و محلی در این رسانه ها، شکلی از مسئولیت پذیری شهروندان را ارائه می دهد که می تواند به بهتر شدن حکومت کمک کند.

همچنین، تاسیس چندین فرستنده تلویزیونی نو و بدون تردید هوادار- دولت به گونه گونی دورنمای رسانه ای کمک کرده است. در این عرصه، شروع کار Vive TV ، که بر موضوعات و مشکلات محلی در سرتاسر کشور تکیه می کند، و ANTV  ، کانال تلویزیونی مجلس ملی بسیار مهم بود؛ ANTV به ونزوئلایی ها امکان می دهد از طریق تلویزیون کابلی، بحث های مجلس ملی را مشاهد نمایند، و در نتیجه از این طریق به تقویت بیشتر نظارت دموکراتیک بر روند های سیاسی کشور کمک می کند.

«قانون مسئولیت اجتماعی در تلویزیون و رادیو» نیز، به رغم انتقادات اپوزیسیون، به گونه گونی دورنمای رسانه ای ونزوئلا کمک میکند، این قانون ایستگاه های تلویزیونی را ملزم کرده است که پنج ساعت در روز (بین ساعات ۵ بامداد و ۱۱ شب) برنامه هایی را پخش کنند که ساخته تولید کنندگان مستقل ملی است، بدون آنکه سهم یک تولید کننده واحد بیش از ۲۰ درصد باشد.۱۰ تاکنون هزاران تولید کننده مستقل در این برنامه ملی ثبت نام کرده اند.

اپوزیسیون منتقد می گوید قانون مسئولیت اجتماعی آزادی بیان را محدود می کند، چونکه ایستگاه های تلویزیونی را بخاطر پخش مطالب تبعیض آمیز، تبلیغ خشونت، تبلیغ قانون شکنی، یا «پیام های مخفی» مجازات می کند.۱۱ با این وجود، به رغم تمام تبلیغات ضد- دولتی که از زمان اجرای این قانون صورت گرفته، تاکنون هیچک از رسانه ها بخاطر تخلف از مواد آن تحت پیگرد قرار نگرفته اند. علاوه براینها، بیشتر مفاد این قانون، مقررات حاکم بر کار رسانه ها در اکثر کشورهای جهان است.

بالاخره،  تازه ترین اقدام دولت برای تاسیس «تلویزیون اجتماعی ونزوئلا»( TVes که "te ves" تلفظ می شود بمعنی "شما خودتان را می بینید")، اگر کانال واقعاً مستقل از دولت باشد، در واقع می تواند حرکتی باشد بسمت گونه گون و دموکراتیزه کردن رسانه های ونروئلا. گرچه، تاکنون هیات مدیره آن را رییس جمهور تعیین کرده است و بودجه کانال از دولت مرکزی می آید. حتی اگر هیات مدیره هیچ دستوری از رییس جمهور دریافت نکند، مادام که رییس جمهور اعضای آن را انتخاب می کند، نمی توان آن را مستقل دانست. دولت قول داده است، این صرفاً یک ترتیب موقت است و در آینده هیات مدیره و تعیین بودجه آن حقیقتاً مستقل خواهد بود. با این همه، تولید کنندگان مستقل تلویزیون ونزوئلا کانال جدید را ستوده اند، زیرا تقریباً و تماماً تولیدات ملی را پخش خواهد کرد- حرکت مهمی که بیش از کانال تلویزیونی دیگر، به ونزوئلایی ها امکان می دهد در سطح ملی خود را نشان دهند. 

 

نتیجه

در حالیکه تصمیم عدم تمدید پروانه RCTV هنوز بخاطر احتمال تخلف از مراحل قانونی اقامه دعوا و برخورد برابر در مقابل قانون، در دادگاه چالش می شود، روشن است که آن تصمیم

● تا آنجا که به اختیارات دولت برای تصمیم گیری در باره اعطای پروانه به متقاضیان مربوط می شود، قانونی است.

● پلورالیسم را در دورنمای رسانه ای ونزوئلا حفظ می کند.

● به  اصول آزادی بیان برای ونزوئلایی ها تجاوز نمی کند.

● از طریق اعطای دسترسی بیش از گذشته به تعداد بیشتری از شهروندان ونزوئلا به امواج  هوایی، از طریق کانال تلویزیونی جدید TVes  به دموکراتیزه کردن امواج هوایی کشور کمک می کند.

بنابراین، جای تاسف بسیار است که گروه های حقوق بشر بین المللی، مانند «دیده بان حقوق بشر»، «دفتر واشنگتن پیرامون آمریکای لاتین»، «مرکز کارتر» و «کمیته محافظت از روزنامه نگاران» تصمیم دولت را محکوم کرده اند. این گروه ها، مانند اپوزیسیون ونزوئلا، ادعا می کنند که تصمیم دولت تاثیر منفی بر آزادی بیان خواهد داشت. منتقدین دولت به دفعات و به کرات، این تاثیر منفی را یاد آور شده اند، بدون آنکه حتی یک مورد داستان یا انتقاد وجود داشته باشد که بعلت آن تاثیر منفی در رسانه های ونزوئلا پخش نشده باشد. Globovisión  بیش از هر زمان دیگری به انتقاد از دولت ادامه می دهد- همینطور هم مهمترین روزنامه ها و برنامه های رادیویی کشور- که بدون تردید برخی از آنها منتقدترین ها در نیمکره غربی هستند. RCTV  هنگامی که از طریق بخش کابلی  فعالیت خود را از سر گیرد، بدون تردید بیش از گذشته به انتقادات خود ادامه خواهد داد.

در واقع، گروه هایی که تصمیم مستقل و ملی ونزوئلا برای تغییر امواج هوایی خود را محکوم می کنند، برای دفاع از حق رسانه های سرمایه بزرگ در استفاده از آن امواج هوایی، و به زیان اکثریت فقیر، که قبل از چاوز کمترین دسترسی به مجتمع رسانه ای تحت کنترل سرمایه بزرگ نداشتند، مورد استفاده قرار گرفته اند. در شرایط ایده آل، تمام فرکانس ها باید تحت کنترل اشتراکی و دموکراتیک قرار داشته باشند. اما، تحقق آن ایده، زمان بیشتری لازم دارد و از جانب نخبگان جهان محکومیت بیشتری را بدنبال خواهد داشت.

 

ضمیمه: چه کسی کدام کانال را کنترل می کند و چه نشان می دهد؟

اگر فقط  به کانال هایی که شمار قابل توجهی از مردم آن ها را تماشا می کنند، نظر بیاندازیم، بررسی سمتگیری سیاسی پر بیننده ترین ایستگاه ها منطقی  خواهد بود. RCTV  بوضوح پرطرفدارترین و همچنین ضد- چاوزترین ایستگاه تلویزیونی هست (بود). در روزهایی که به کودتای ۲۰۰۲ انجامید، طی تعطیلی ۲۰۰۲- ۲۰۰۳ صنعت نفت، و رفراندوم اوت ۲۰۰۴ برای فراخواندن چاوز از قدرت، RCTV تقریباً بلاانقطاع اخبار و تبلیغات ضد چاوز را پخش می کرد. با این وجود، بین این مراحل و در پی رفراندوم ۲۰۰۴، RCTV به فعالیت اصلی خود، که پخش برنامه های سرگرم کننده، هم از هالیوود و هم از ونزوئلا که  اغلب بازی ها و نمایش های عامیانه) بود، ادامه داد. برنامه علناً سیاسی آن محدود به اخبار شبانه و یک برنامه گفتگوی سیاسی صبحگاهی می شد ( بنام La Entrevista با اجرای میگوئل انجل رودریگز).

RCTV به روشنی بخشی از نخبگان قدیمی ونزوئلاست، و یکی از ثروتمندترین خانواده ای کشور بنام خانواده «فلپس» (Phelps) که مالک کارخانه های تولید صابون و غذا و  شرکت های ساختمانی است، صاحب آن است. «الیادو لارس» (Eluiado Lares) رییس RCTV ، از خویشاوندان «هنری راموس آلوپ» (Henry Ramos Allup) دبیرکل حزب حاکم سابق «اقدام دموکراتیک»(Accion Demoratica) است. «لارس» نقش مهمی در تمدید پروانه فعالیت RCTV در سال ۱۹۸۷ ایفاء کرد. در آنسال، RCTV  در جریان ریاست جمهوری «جیمی لوسینچی»(Jaime Lusinchi) ، بعلت اینکه مدیر آن «مارسل گرانیر» با «لوسینچی» درگیر شده بود، تقریباً پروانه فعالیت خود را از دست داده بود. خود «گرانیر» در نتیجه ازدواج با «دوروتی فلپس»(Dorothy Phelps) یکی از ورثه ثروتمند «فلپس» به مدیریت RCTV و شرکت مادر آن یعنی شرکت ۱BC رسید.۱۳

دومین کانال پر بیننده  Venevisión  است که به «گوستاوو سیسنروس»(Gustavo Cisneros) غول رسانه ای کوبایی- ونزوئلایی تعلق دارد، او یکی از ثروتمندترین مردان جهان است و ۷۰ ایستگاه رسانه ای در ۳۹ کشور جهان دارد، منجمله شبکه اسپانیایی زبان Univisión در ایالات متحده. او همچنین صاحب تعداد بیشماری شرکت های توزیع کننده مواد غذایی است. همیشه بین «گرانیر» و «سیسنروس» رقابت شدیدی وجود داشته است، زیرا چنانکه گفته می شود، هر دو امید دارند روزی رییس جمهور ونزوئلا شوند. البته، خانواده های آنها از طریق ازدواج با هم مربوطند، زیرا «سیسنروس» با «پاتریشیا فلپس» خواهر «دوروتی» زن «گرانیر» ازدواج کرده است.

خود Venevisión اگر بیشتر از RCTV نه، به اندازه آن در کودتای نافرجام آوریل ۲۰۰۲ درگیر بود، زیرا مصاحبه های اختصاصی با طراحان کودتا ترتیب می داد و برخی از گزارش های تصویری را که بعداً بدروغ برای متهم کردن هواداران چاوز به شلیک بسوی تظاهر کنندگان غیر مسلح هوادار اپوزیسیون مورد استفاده قرار گرفت، تهیه کرده بود. این شبکه فعالانه در به تعطیل کشیدن صنعت نفت درگیر بود، و از طریق هزاران اعلامیه تلویزیونی، درست مانند RCTV، مردم را به شرکت در اعتصاب سراسری تشویق می کرد.

با این اوصاف، این کانال در ژوئن ۲۰۰۴، دو ماه قبل از رفراندوم ۱۵ اوت ۲۰۰۴ علیه چاوز، لحن خود را تغییر داد، به این دلیل که چاوز و سیسنروس در پی میانجیگری جیمی کارتر، رییس جمهور سابق آمریکا، توافق کرده بودند در جنگ رسانه ای خود  آتش بس اعلام کنند. دوطرف رسماً توافق کردند « به روند های مبتنی بر قانون اساسی احترام بگذارند و از گفتگوی های آتی بین دولت ونزوئلا و رسانه ها حمایت کنند…»14 براساس برخی گرازش ها، سیسنروس در واقع توافق کرده بود در قبال کمک چاوز به معرفی او به لولا رییس جمهور برزیل، لحن تبلیغات ضد- چاوزی خود را ملایم کند.۱۵ چاوز هر نوع توافق خارج از اعلامیه رسمی را تکذیب کرد. با این حال، Venevisión برنامه گفتگوی سیاسی خود بنام «24» به مدیریت و اجرای «ناپلئون براوو» را، که یکی از شدید اللحن ترین برنامه تلویزیونی ضد چاوز بود، لغو کرد و برنامه های خبری آن متعادل تر شد.

سومین کانال مهم، از نظر تعداد بینندگان، ایستگاه دولتی VTV است که طی بخش عمده تاریخ دموکراتیک ونزوئلا همیشه دولتی بوده است. برنامه های آن بطور کاملاً مستقیم از طرف قوه مجریه، که سرپرست آن را تعیین می کند، کنترل می شود. این کانال شبیه چیزی که در بسیاری از کشور های اروپایی وجود دارد و گرایش به استقلال بیشتر از دولت را نشان می دهد، نیست. بیشتر برنامه های VTV کاملاً سیاسی است، و در آنها پخش اعلامیه  و برنامه های خبری عمومی هوادار دولت و بحث های سیاسی با نمایندگان یا هواداران دولت غالب است.

یکی از تازه ترین کانال های کشور که فعالیت خود را در ۱۹۸۸ شروع کرد، Televen است. برخلاف اکثر کانال های دیگر، این کانال همیشه در جنگ های رسانه ای ونزوئلا بیشتر بیطرف بوده است، به استثنای زمانی که «مارتا کولومینا»(Marta Colomina)، که بعد از «ناپلئون براوو» دو آتشه ترین مخالف چاوز است را بعنوان مجری برنامه صبحگاهی خود استخدام کرده بود. بعد از رفراندوم ۲۰۰۴ برنامه او قطع و کانال متعادل تر شد و این کانال اکنون سعی می کند بسیاری از هواداران و مخالفان دولت را به برنامه های گفتگوی سیاسی خود دعوت کند. منافع اقتصادی این کانال بروشنی منافع اقتصادی RCTV،  Venevisión و Globovisión نیست، زیرا برخلاف این سه، پیوند چندانی با منافع اقتصادی گروه های خصوصی یزرگ ندارد.

در پایان، Globovisión قرار دارد، یک کانال ۲۴ ساعته اخبار و نظرات، با اهمیت سیاسی که بسیار فراتر از اندازه بینندگان و دامنه پوشش آن است. این یکی از جدیدترین کانال های ونزوئلاست، که در سال ۱۹۹۴ از طرف «آلبرتو فدریکو راول»(Alberto Federico Ravell)  (مدیر آن)، «گویلرمو زولوآگا» (Guillermo Zuloaga)   و «نلسون مزرهان»(Nelson Mezerhan) تاسیس شد. این سه به لایه بالایی ونزوئلا تعلق دارند، «زولوآگا» از یکی از ثروتمندترین خانواده های ونزوئلا می آید ( و از خویشاوندان «آنا کورینا ماچادو» (Ana Corina Machado) یکی از مدیران سازمان غیر- دولتی مخالف دولت بنام «سومیت»(Sumate) است).

در حالیکه برد فرکانس UHF این کانال محدود است و تنها سه شهر بزرگ را در بر می گیرد، Globovisión موافقتنامه های همکاری با شماری از ایستگاه های خصوصی دارد که باعث می شود برنامه های آن به اکثر مراکز بزرگ جمعیت برسد. از نظر سیاسی این کانال با برنامه های خبری- تحلیلی ۲۴ ساعته، آنقدر مخالف دولت است که یک شبکه تلویزیونی می تواند مخالف دولت باشد.

دیگر کانال های هوادار دولت، مانند اکثر ایستگاه های تلویزیونی محلی (البته نه تمام آنها) Vive, Telesur و ANTV (تلویزیون مجلس ملی)، براساس مطالعات منتشر شده، همگی بینندگان محدودی دارند، در نتیجه با اطمینان می توان آنها را از تحلیل حاضر حذف کرد. وضعیت ایستگاه های خصوصی محلی هوادار اپوزیسیون نیز همینطور است. 

 

پی نویس ها:

۱- گرچه، بسیاری از ترقی خواهان بر این نظرند که نظرات راست افراطی، که نژادپرستانه و فاشیستی هستند، نباید به طول موج ها دسترسی داشته باشند، حتی اگر اکثریت هم هوادار آن نظرات باشد. در بسیاری جاها، در واقع  به پخش چنان نظراتی تحت هیچ شرایطی اجازه داده نمی شود. این یکی از استدلالاتی است که بعضی ها  بر اساس آن می گویند RCTV لیاقت داشتن پروانه فعالیت را ندارد.

۲- بطور مشخص تر، فقط سه کانال تلویزیونی دیگری که با استفاده از آنتن بالاتر از طول موج ۲۰۰ برنامه پخش می کنند، در مالکیت دولت هستند(VTV، Vive و Avila TV) و فقط دو ایستگاه رادیویی از ۴۲۶ ایستگاه رادیویی کشور و هیچ روزنامه ای. در هر گروه (تلویزیون، رادیو، مطبوعات) رسانه های خصوصی اکثراً ( شاید حدود ۸۰ درصد آنها) هوادار اپوزیسیون و مخالف چاوز هستند.

۳- همچنین، تعدادی فرستنده های سراسر ویژه وجود دارند، مانند کانال آموزشی  Vale TV، کانال ورزشی Meridiano، کانال موسیقی Puma و  La Tele که یک کانال تفریحی است.

۴- سهم هر یک از کل بینندگان را در مقاله ۲۷ مه ۲۰۰۷ نشریه  El Nacional می توان دید. درصد ها ممکن است دقیق نباشند زیرا مطالعات مختلف نتایج اندکی متفاوت را بدست می دهند.

۵- «این برای روزنامه نگاران و هنرپیشگان[Venevision] اتفاق افتاد. آنها تصمیم گرفتند راجع به سیاست سردبیری کانال Cisneros شکایت کنند و اجازه گرفتند که دیگر در تظاهرات شرکت نکرده و با [کارکنان RCTV] کانال های دیگر اعلام همبستگی نکنند، اما اکنون می توانند آن را از صفحه خودشان انجام دهند». نگاه کنید به J.A. Almenar, “Exclusivas de última pagina,” Quinto Día, 1 تا ۸ ژوئن ۲۰۰۷.

۶- جمع آوری اطلاعات در باره تعداد خانوارهایی که تلویزیون کابلی یا ماهواره ای دارند مشکل است، اما براساس تعداد ارتباطات کابلی غیرقانونی که گفته می شود وجود دارد، و تعداد بشقاب های ماهواره ای ( که بسیاری از آنها غیر قانونی هستند) در محلات، با اطمینان می توان حدس زد که نیمی از خانوارهای ونزوئلا تلویزیون کابلی یا ماهواره ای دارند.

۷- جهت اطلاع در باره این اقدامات نگاه کنید به: «کودتای کارتونی»

http://www.venezuelanalysis.com/articles.php?artno=2051

«ونزوئلا، RCTV، و آزادی رسانه ای: لطفاً واقعیت را بگویید»

http://www.venezuelanalysis.com/articles.php?artno=2051

و Libro Blanco  از انتشارات وزارت ارتباطات و اطلاعات ونزوئلا:

http://archivos.minci.gob.ve/doc/libro_blanco_RCTV-Web.pdf

۸- تصمیم بیست و سوم مه دیوان عالی ونزوئلا، شکایت RCTV نسبت به عدم تمدید پروانه آن را رد کرد، اما تشکیل دادگاه برای رسیدگی به قانونین آن تصمیم را مجاز دانست. بعبارت دیگر دیوان عالی ونزوئلا گفت RCTV نتوانست مدرکی دال بر وجود برخورد نابرابر دولت ارائه کند، اما دیوان عالی نگفت که چنان برخورد نابرابر وجود نداشته است. نگاه کنید به

: Supreme Tribunal of Justice Decision of May 23, 2007

Supreme Court Allows RCTV Case to Proceed, but Station Must Go off Air

۹-  نگاه کنید به بخش ۴، شماره ۲ تصمیم ۲۳ مه دیوان عالی:

http://www.tsj.gov.ve/decisiones/spa/Mayo/00763-23507-2007-2007-0411.html

۱۰- ماده ۱۴

Ley de responsabilidad social en radio y televisión (Resorte)

۱۱- ماده ۲۸، شماره ۴ u-z, Ley Resorte 

.

۱۲- این تصمیم نه تنها در دیوان عالی ونزوئلا بلکه در «دادگاه حقوق بشر قاره آمریکا» نیز چالش خواهد شد.

۱۳- نگاه کنید به: http://www.aporrea.org/medios/a34490.html 

۱۴- بموجب اعلامیه «مرکز کارتر» که بعد از ملاقات منتشر شد:

http://www.aporrealos.org/actualidad/n17674.html

۱۵- نگاه کنید به «مورداک ونزوئلا» نوشته ریچارد گوت، «نیو لفت ریویو» مه-ژوئن ۲۰۰۶.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *