شنبه, شهریور ۳۱

همبستگی واعتراضات دانشجویی درایران

سایت « رویداد» اخیرآ ترجمه ای مخدوش و تحریف شده ازاین مقاله را تحت عنوان " نگاهی از بیرون: تحلیلی از فضای کنونی جنبش دانشجویی در ایران"  منتشر کرد. با توجه به اهمیت موضوع  و اینکه ترجمه « رویداد» در چند سایت فارسی زبان درخارج کشور نیز بازتاب یافت، ترجمه حاضر در کنار ترجمه « رویداد » در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

سایت « رویداد» اخیرآ ترجمه ای مخدوش و تحریف شده ازاین مقاله را تحت عنوان " نگاهی از بیرون: تحلیلی از فضای کنونی جنبش دانشجویی در ایران"  منتشر کرد. با توجه به اهمیت موضوع  و اینکه ترجمه « رویداد» در چند سایت فارسی زبان درخارج کشور نیز بازتاب یافت، ترجمه حاضر در کنار ترجمه « رویداد » در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

 

تارنگاشت عدالت

جرمی برکه

برگردان: ع. سهند

اشاره: مطلب زیر ترجمه مقاله ای است که در اوت ۲۰۰۳، در ارتباط با ضرورت تلفیق مبارزات آزادیخواهانه با مبارزات ضد امپریالیستی در کشورهایی مانند ایران نوشته شده است. نویسنده مورخی است که تا کنون ۱۲ کتاب ازآن جمله "اعتصاب"، و "جهانی سازی از پایین" از او منتشر شده اند.۱

چنانچه ازمطلب زیر نیز برمی آید، نویسنده  درارتباط با جنبش سوسیالیستی واقعآ موجود جهان در گذشته و حال، دارای پیشداوریهایی است. اما این پیشداوریها موجب آن نشده اند که وی در دنباله روی از  " پراگماتیسم" سوسیال دموکراسی، ضرورت حیاتی پیشبردن همزمان و موازی مبارزات آزادیخواهانه و ضد امپریالیستی را نادیده بگیرد.

سایت « رویداد» اخیرآ ترجمه ای مخدوش و تحریف شده ازاین مقاله را تحت عنوان " نگاهی از بیرون: تحلیلی از فضای کنونی جنبش دانشجویی در ایران"  منتشر کرد. با توجه به اهمیت موضوع  و اینکه ترجمه « رویداد» در چند سایت فارسی زبان درخارج کشور نیز بازتاب یافت، ترجمه حاضر در کنار ترجمه « رویداد » در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

********************************

* سکوت جنبش جهانی صلح و چپ سیاسی به این دلیل نیست که آنها به پایمال شدن دموکراسی و حقوق بشر از جانب مخالفان آمریکا اهمیت نمی دهند. این ملاحظه وجود دارد که چپ در یک درام پیچیده با بازیگران متعدد طوری دخالت نکند که به پیامدهای ناخواسته ای بیانجامد

* خصومت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به این دلیل نیست که آمریکا خواهان یک ایران دموکراتیک است. این خصومت به این دلیل است که ایران یک منبع حیاتی نفت و کشور قدرتمندی است که می تواند به جای تهدید کردن منافع آمریکا و اسرائیل از منافع این دو کشورحمایت کند

*  هدف جنبش جهانی ضد جنگ و چپ باید انتقال مسالمت آمیز ایران به دموکراسی، همراه با حقوق بشر و رهایی از سلطه قدرتهای خارجی باشد

* جنبش بین المللی صلح باید خواست حقوق بشر و دموکراسی درایران را با خواست پایان اشغال عراق و فلسطین، بطور موازی پیش ببرد

* چپ باید رویکردی به مشکل سلاح های کشتار جمعی را در برابر سیاست دولت بوش طرح ریزی کند

* حمایت از قطعنامه سوریه در سازمان ملل برای تبدیل خاورمیانه به یک منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی می تواند نقطه حرکت مناسبی باشد

* لازم است که قدرتهای اتمی موجود با حرکت فوری به سمت نابود کردن سلاح های اتمی خود به تعهداتشان درچارچوب قرارداد منع گسترش سلاح های اتمی عمل کنند

* تنها در بستر چنین رویکردی، طرح تقاضای مشخص از ایران برای نساختن سلاح های هسته ای و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی بجا خواهد بود

********************************

ژوئن امسال، نیروهای متعصب به تظاهرات مسالمت آمیز دانشجویان ایران حمله کردند، با موتورسیکلت به دانشجویان هجوم برده و با باتوم، زنجیروچاقو به آنها یورش بردند. دولت ایران به جای حمایت از دانشجویان دربرابر یورش متعصبین، دانشجویان را تهدید به مجازات کرد و بالغ بر ۴۰۰۰ نفر را بازداشت نمود. دور جدیدی از اعتراضات که برای اوائل ژوئیه برنامه ریزی شده بود در نتیجه منع برگزاری اجتماعات، بسته شدن خوابگاهای دانشجویی، و ربوده شدن سه تن از رهبران دانشجویی لغو شد. ادامه سرکوب جنبش دانشجویی، همراه با ناآرامی عمیق عمومی، محتملآ کشمکش ایران را در زیر نورافکن جهانی قرارخواهد داد.

معمولآ جنبش جهانی صلح و چپ سیاسی به سرکوبگری یک رژیم استبدادی، مذهبی با خشم و اعتراض پاسخ می دهد. اما تا کنون سکوت کر کننده ای [ دراینمورد] برقرار بوده است. محتملآ دلیل این سکوت این نیست که فعالین [جنبش] صلح به پایمال شدن دموکراسی و حقوق بشر از جانب مخالفان آمریکا اهمیت نمی دهند. به احتمال زیاد این ملاحظه وجود دارد که چپ در یک درام پیچیده، با بازیگران متعدد، طوری دخالت نکند که به پیامدهای ناخواسته ای بیانجامد. هدف این مقاله ترویج بحث لازم برای آن است که جنبش راه خود را به یک پاسخ سر راست تر، اما مسئولانه بیابد. چنین بحثی همچنین می تواند به روشن شدن موقعیت های دیگری که جنبش صلح و چپ باید به رژیمهای استبدادی ضدامپریالیسم آمریکا واکنش نشان دهد، کمک کند.  

ایران مدتهاست که یک کشمکش قوی و ادواری بین گرایشات استبدادی و دموکراتیک را تجربه کرده است.  حدود یک قرن پیش اولین جنبش مشروطه خواهی ایران، شاه را مجبور به پذیرش یک پارلمان انتخابی کرد، از آن زمان جنبش نیرومند دموکراتیک بطور ادواری  ظهور کرده است.

در سال ۱۹۵۳، نهضت جبهه ملی به رهبری محمد مصدق و متکی برطبقه متوسط شهری خواهان ملی شدن شرکت نفت انگلیس-ایران که تحت کنترل بریتانیا بود، شد. آیزنهاور رئیس جمهورجدید آمریکا به سیا ماموریت داد تا با همکاری انگلیس سرنگونی جنبش مصدق را طرح ریزی کند. کودتا موفق شد، و شاه بعنوان یک دیکتاتور واقعی سر کار گذاشته شد. او عناصر هوادار مصدق در جنبش دموکراتیک را از صحنه بیرون گذاشت، وبا برخورداری ازحمایت قوی آمریکا با توسل به استبداد، ترور، و شکنجه حکومت کرد. آمریکا به زودی توانست صنعت نفت ایران را از چنگ انگلیس خارج کند. سیاست آمریکا در کنار اسرائیل به ایران نقش " ژاندارمی " واشنگتن برای کنترل خاورمیانه را محول کرد.

یکی ازجوانب عملیات سیا که اخیرآ علنی شده عبارت بود از بسیج سیاسی بیسابقه رهبران سنتی، بنیادگرا و مذهبی شیعه یا ملاها. به گفته گابریل کولکو، آمریکا "  ناسیونالیسم سکولار طبقه متوسط را نابود کرد." مانند بقیه خاورمیانه، قیام و نارضایتی بطور فزاینده ای شکل ها و ایدئولوژی های بنیادگرایی اسلامی را به خود گرفت.

با افزایش هرچه بیشتر سرکوبگری شاه، مقاومت دربرابر رژیم رشد کرد. در سال ۱۹۷۸، تظاهرات گسترده خیابانی به درگیری خونین با پلیس شاه انجامید، وا رتش شاه که از دهقان زاده ها تشکیل می شد، در مدت کوتاهی متلاشی شد. در جنبش انقلابی گرایشات متعددی وجود داشت، اما رهبران مذهبی که برای اولین بار از طرف سیا سیاسی شده بودند نهایتآ پیروز شدند. در سال ۱۹۷۹ شاه به خارج گریخت، و ایران یک جمهوری اسلامی اعلام شد. اگرچه انتخابات و شکلهای دموکراتیک دیگری باقی است، اما ملاها قدرت نهایی را تصاحب کردند و با استفاده از اعدام های جمعی، حبس های بلند مدت، وخشونت گروهای اوباش توانستند خواست خود را تحمیل کنند.

نسل جدید

در خلال دهه ۱۹۹۰، یک  نسل جدید ایرانی رشد کرد که بنحو فزاینده ای ازسرکوبگری و فساد رژیم مذهبی و فقر و انزوایی که [ رژیم] کشور را دچار آن کرده بود، نفرت داشت. جنبش اصلاح طلبی محمد خاتمی را به ریاست جمهوری انتخاب کرد. بنا به گزارش دیده بان حقوق بشر، امروزه ایران دگیر مبارزه قدرت لاینقطعی بین اصلاح طلبان انتخابی که ریاست جمهوری و پارلمان را در اختیار دارند، و روحانیون محافظه کاری که از طریق مقامات گوناگونی مانند آیت الله علی خامنه ای رهبر، قوه قضائیه و شورای نگهبان، وعناصر نیروهای امنیتی اعمال قدرت می کنند، است.

بسیاری ازدانشجویان و دیگرایرانیان ایمان خود به استراتژی آرامش اصلاح طلبان منتخب را از دست داده اند. یک نظر سنجی که بی سر و صدا اما با دقت در سال ۲۰۰۲ انجام شد، مخالفت گسترده با سیاست های رژیم را نشان داد.

اعتراضات جاری، که تازه ترین مورد از یک سری اعتراضات است، با مخالفت دانشجویان با افزایش شهریه دانشگاه های دولتی آغاز شد. اعتراضات به شهرهای دیگر گسترش یافت، خواستها تعمیق یافت و دموکراتیزه شدن کامل را شامل شد، بسیاری از بزرگسالان نظاره گر، با به صدا درآوردن بوق خودروها، حمایت خود را اعلام و دانشجویان اعتراض کننده را تائید کردند. جنبش خودجوش و مسالمت آمیز بوده و ازحمایت گسترده عمومی برخورداراست.

خواست اصلی جنبش دانشجویی حذف قدرت نخبگان مذهبی بر دولت ایران و فرصت دادن به دولت انتخابی است که بدون " هدایت" ملاها و متحدین آنها حکومت کند. برای انجام این امر یک شیوه ، که مورد بحث وسیع قرار گرفته، انجام همه پرسی برای انتقال قدرت کامل به دولت انتخابی را پیشنهاد می کند.

تصویری پیچیده

به نظر می رسد که این وضعیت کشمکشی ساده میان جوانان ایده آلیست دموکرات و مستبدین بنیادگرای سرکوبگر باشد. اما این [کشمکش] در بستر زرنگ بازیهای ژئوپولیتیکی قراردارد که تصویر را پیچیده کرده است.

طی ربع قرن گذشته همه دولتهای آمریکا، کینه توزانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران خصومت نشان داده اند. در جریان جنگ ایران-عراق، واشنگتن حتی از صدام حسین بعنوان سدی در برابر ایران حمایت کرد. این [ خصومت آمریکا] به هیچوجه به این دلیل نیست که آمریکا خواهان یک ایران دموکراتیک بوده است- آمریکا در زمان های مختلف هم از ملاها و هم از شاه حمایت کرد. [خصومت آمریکا] به این دلیل است که ایران یک منبع حیاتی نفت و کشور قدرتمندی است که می تواند بجای تهدید کردن منافع آمریکا و اسرائیل ازمنافع این دو کشور حمایت کند.

آلمان، فرانسه، انگلیس، و روسیه از کناره گیری آمریکا از ایران درجهت گسترش روابط با رژیم و سود بردن از ثروت نفتی آن استفاده کرده اند. بنا به گزارش نیویورک تایمز، فرانسه بعنوان مثال " به ثبات جمهوری اسلامی متعهد است." حمایت فرصت طلبانه اروپا از رژیم کنونی عملآ موجب آن شده که بسیاری از مخالفان آن به آمریکا بعنوان تنها ناجی بالقوه خود نگاه کنند.

دولت بوش بعنوان بخشی از غوغای پس از۱۱   سپتامبر خود، ایران را بخشی از" محورشیطانی"  اعلام و به دفعات بیشمار آنرا تهدید کرده است. در راستای تقویت این تهدیدات، کاخ سفید به نشانه های تازه ای مبنی بر ادامه تلاش ایران برای دستیابی به سلاح های هسته ای، که از طرف شاه آغاز شده بود، متوسل شده است. واشنگتن به اتحادیه اروپا، روسیه، و آژانس بین المللی انرژی اتمی فشار وارد کرده است تا ایران را به قبول بازرسی سخت تر برنامه هسته ای آن تشویق کنند.

در حال حاضر دولت بوش برسر سیاست آن درقبال ایران [به دو گروه] تقسیم شده است. محافظه کاران اصلی در وزارت اموخارجه به حمایت از جنبش اصلاح طلبی رسمی تمایل دارند، در حالیکه نومحافظه کاران در وزارت دفاع، فرصتی برای پیشبرد یک انقلاب هوادار آمریکا د رایران را در برابرخود می بینند.

دولت بوش به دفعات اشاره کرده که ممکن است حمله و اشغالی از نوع عراق را دنبال کند. کوندولیزا رایس مشاور امنیت ملی، طی سخنانی که پژواک تهدیدهای قبل از حمله آمریکا به عراق بود اخیرآ درصورت بی ثمرماندن اقدامات چند ملیتی از یک " راه حل آمریکایی" سخن گفت. او اخطار کرد که " درمواردی دربرخورد با مستبدین، جنگ لازم است." با وحود تهدیدات تلویحی از این دست، به نظرمی رسد که مشکل اداره ایران پس از حمله آمریکا، یک عامل بازدارنده خوفناک باشد.

پرزیدنت بوش اخیرآ اعتراضات دانشجویی را بعنوان " آغازی بر تمایل مردم به یک ایران آزاد" ستایش کرد. این در شرایطی است که سربازان آمریکایی در عراق بطور منظم رسانه ها را سانسور کرده و تظاهرکنندگان را به گلوله می بندند. اگرچه دولت بوش ممکن است بخواهد از اعتراضات دانشجویی برای بی ثبات کردن اوضاع ایران استفاده کند، اما واشنگتن به بد نامی درتشویق شورشهایی که نهایتآ مایل به حمایت ازآنها نیست، معروف است- گواه براین، تشویق کردها و شیعیان عراق به قیام پس از جنگ خلیج بود که بعدآ آمریکا به صدام حسین اجازه داد تا با سبعیت افراطی آنرا سرکوب کند. بنابر این بعید به نظر می رسد که کاخ سفید از تشویق دانشجویان ایرانی به نابودی، بیمی به خود راه دهد. تشویق شورش دانشجویی در خدمت برنامه واشنگتن است، که دقیقآ نمی توان آنرا [برنامه ای] درراستای تامین آزادی، استقلال، و حق حاکمیت برای  مردم ایران توصیف کرد.

مشکل بتوان عواقب واقعی تلاشهای دولت بوش برای بی ثبات کردن [ ایران] را ارزیابی کرد. تائید جنبش دانشجویی ازطرف بوش، تا اینجا به آشتی ناپذیران کمک کرده تا به سرکوب دانشجویان بعنوان اقدامی ضروری برای مقابله با" نیروهای بیگانه" مشروعیت ببخشند. از طرف دیگر نگرانی از دخالت بیگانه ممکن است بعنوان نوعی قید وبند عمل کند. بعنوان مثال، آیت الله علی خامنه ای در پی تظاهرات دانشجویی در تلویزیون دولتی گفت: " من ازمومنین و [ کادرهای محافظه کار] می خواهم که هرجا که آشوبی دیدند دخالت نکنند." دو روز بعد یک میلیشای راستگرا اعلام کرد که دردرگیری های خیابانی دخالت نخواهد کرد.

چنین قیودی ممکن است بعضی ازهواداران دموکراتیزه کردن را به جایی ببرد که تهدیدات آمریکا را بعنوان راهی برای شتاب بخشیدن به اصلاحات ببینند. اما چنین تصوری براین فرض استوار است که ازنظر دولت بوش اصلاحات واقعآ اهمیت دارند. درواقع احتمال اینکه ملاها دربرابر تهدیدات آمریکا به دادن امتیازاتی منطبق با برنامه واقعی بوش- مانند معاملات نفتی وموضع همکاری درارتباط با عراق- تن دهند بیشتر از آن است که آنها به دادن دموکراسی و حقوق بشر به شهروندان خود موافقت کنند.

دوراهی های جنبش صلح

این وضعیت جنبش جهانی صلح و چپ را در برابر چندین دوراهی در هم تنیده قرارداده است. چگونه ممکن است به ارتقاء حقوق بشر و دموکراسی در ایران کمک کرد بدون آنکه موجب تقویت حرکت واشنگتن برای سلطه بر جهان بطور اعم و بر خاورمیانه بطور اخص شد؟ چگونه ممکن است که با حمایت اروپا از جمهوری اسلامی مخالفت کرد بدون آنکه ایحاد یک جبهه متحد مورد نیازبرای مهار سلطه جویی آمریکارا به خطرانداخت؟ چگونه ممکن است از خلع سلاح و منع گسترش سلاح های کشتار جمعی حمایت کرد و همزمان با تهدیدات آمریکا بر علیه ایران و دیگر کشورها مقابله کرد؟

مشکل در زمینه هایی شبیه وضعیتی است که جنبش جهانی صلح دردهه ۱۹۸۰ با آن روبرو بود-زمانی که سرکوب شورشهای مسالمت آمیز ضد استبدادی در لهستان و جاهای دیگری دراروپای شرقی با توسعه طلبی تجاوزگرانه نظامی آمریکا همزمان شد. درآن زمان جنبش خلع سلاح اتمی اروپا موفق به اتخاذ یک استراتژی پرظرافتی شد که بطور همزمان فشار برای حقوق بشر در شرق و غیرنظامی کردن غرب را افزایش می داد. امروز ما در برابراستبداد ملاها، گسترش سلاحهای کشتار جمعی، و ویرانی که غضب آمریکا درافغانستان و عراق ایجاد کرده و اکنون میرود تا در ایران تکرار شود، نیاز به ایجاد آلترناتیوهای دموکراتیک داریم.

هدف جنبش جهانی ضد جنگ و چپ باید اتنقال مسالمت آمیز ایران به دموکراسی، همراه با حقوق بشر و رهایی ا زسلطه قدرتهای خارجی باشد. جنبش باید هدف قدرتمند کردن مردم ایران در برابرملاها، آمریکا، اتحادیه اروپا یا هرکس دیگری که بخواهد آنها را بازیچه اهداف خود قراردهد، را دنبال کند.

گام های بعدی

نخستین گام به سوی این هدف خواست آزادی همه زندانیان سیاسی، بدون توجه به گرایشات آنها، از طرف رژیم ایران وپایان دادن به تجاوز نهادهای دولتی و گروههای فشار به حقوق [ دانشجویان] معترض است. همچنین نیاز روشن به حمایت ازمبارزات مسالمت آمیز مردم ایرن برای دموکراسی- منجمله انجام یک همه پرسی برای تعیین آینده خودشان،  وجود دارد. یک جنبه مهم در اینجا این خواست است که کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا به حمایت های ضمنی و فعال خود ازسرکوب حقوق بشر و دموکراسی از طرف رژیم ایران پایان دهند.

حمایت بین المللی از حقوق بشر نقش مهمی در دموکراتیزه کردن لهستان، چکسلواکی، و دیگر جاها در اروپای شرقی ایفا کرد. تاریخ نشان می دهد که حمایت از یک دولت مسئول از خارج می تواند در ایران هم اثرقابل توجهی داشته باشد. در سال ۱۹۹۶، یک دادگاه آلمانی رهبران جمهوری اسلامی را در ترور مخالفان آن دربرلین مسئول شناخت. این حکم اثر بزرگی بر افکار ایرانیان داشت، و بنحو قابل ملاحظه ای به پیروزی چشمگیر رئیس جمهوراصلاح طلب، خاتمی کمک کرد.

حمایت می تواند به شکل عملی یا نوشتاری باشد. فعالین کارگری و چپ با قاچاق دستگاههای چاپ، دستگاههای نمابر، ماشین های فتوکپی، و دیگر ابزار بسیج عمومی، درلهستان ازجنبش همبستگی حمایت کردند. برنامه های ماهواره ایی درحال حاضر نقش مهمی درحمایت ازجنبش ایران بازی می کنند.  تماسهای مستقیم بیشتر، از هیات های همبستگی گرفته تا آن نوعی ازنظارت و دخالت مسالمت آمیز داوطلبانه که از طرف [ داوطلبان] بین المللی حقوق بشر در فلسطین اعمال می شوند، همچنین مبارزه برای [ارسال] ناظران بین المللی حقوق بشر، اگر چه دشوار اما بجا هستند.

چنین رویکردی تقریبآ برضد " آزاد سازی" آمریکایی است که در صدد تحمیل " دموکراسی" و " حقوق بشر" از طریق جنگ و اشغال، بر طبق مدل افغانستان و عراق است. جنبش بین المللی صلح باید خواست حقوق بشر و دموکراسی در ایران را با خواستهای پایان اشغال عراق از طرف آمریکا و پایان اشغال فلسطین از طرف اسرائیل، بطور موازی پیش ببرد.

چپ همچنین باید رویکردی به مشکل سلاح های کشتارجمعی را طرح ریزی کند، تا [ بتواند] آلترناتیوی در برابرسیاست دولت بوش که بطور دلخواه و یکجانبه حکومت های متهم به داشتن برنامه دستیابی به سلاح های کشتار جمعی را تهدید به " صدامیزه" کردن می کند، ارائه نماید. این خواست که همه کشورها از قطعنامه پیشنهادی سوریه در سازمان ملل برای تبدیل خاورمیانه به یک منطقه عاری ازسلاح های کشتار جمعی حمایت کنند، می تواند نقطه حرکت مناسبی باشد. چنین خواستی آمریکا و دیگر قدرتها را مجبور میکند تا به موضوع سلاحهای هسته ای اسرائیل بعنوان بخشی از بحثهای از میان برداشتن سلاح های کشتارجمعی، بپردازند. برای آنکه هر واکنشی نسبت به گسترش [سلاح های هسته ای] موثر واقع شود، لازم است که قدرتهای اتمی موجود با حرکت فوری به سمت نابود کردن سلاح های اتمی خود به تعهدات شان در چارچوب قرارداد منع گسترش سلاح های اتمی عمل کنند. در بستر چنین رویکردی ، طرح تقاضاهای مشخص از ایران برای نساختن سلاح های هسته ای وهمکاری آن با آژانس بین المللی انرژی اتمی در پاسخ دادن به سوالات [آژانس] در باره برنامه هسته ای [ ایران]، بجا خواهد بود.

ایرا ن یکی از کشورهای متعددی است که به نظرمی رسد با جهان خواری امپریالیستی دولت بوش مخالفت کرده و درعین حال حقوق بشر مردم خود را پایمال می کند. همیشه برای جنبش صلح و چپ این وسوسه وجود دارد که از روی این احساس که " دشمن دشمن من، دوست من است"  انتقاداتمان از چنین رژیمهایی را ملایم کنیم. در شرایطی که واشنگتن از کاستی های چنین رژیمهایی که با آنها مخالف است، برای توجیه تجاوز به آنها استفاده کرده و در عین حال جنایات همسنگ یا بزرگتر رژیمهای مورد حمایت خود را نادیده می گیرد، اتخاذ یک موضع متوازن بویژه دشواراست.

با این وصف، قصور در دفاع از حقوق بشر در چنین شرایطی تنها به جهان خواری بوش کمک می کند. اتفاقآ، موثرترین توجیهی که دولت بوش- بخصوص خطاب به مردم آمریکا- برای تجاوزگری خود بکار می گیرد، این ادعاست که سرنگونی رژیمهایی مانند رژیم افغانستان و عراق مردم را از استبداد نجات داده و حقوق بشر و دموکراسی را برقرار میکند. هر جنبش خواهان خاتمه دادن به جهان خواری بوش اگر نتواند راه بهتری  برای رهایی مردم از ستم به آنها نشان دهد، قلب خود را نشانه گرفته است. ما نمی توانیم  کاری کنیم که این اتهام که ما از مستبدین دفاع میکنیم را موجه جلوه دهد. بگذارید در عوض ما بعنوان انسانهایی که همبستگی نهادین آنها با این یا آن دولت نبوده، بلکه با همه خلقهایی است که برای رهایی از ستم مبارزه می کنند، شناخته شویم.

http://www.fpif.org/papers/iran2003.html1. 

 

 ترجمه رویداد

نگاه از بیرون: تحلیلی از فضای کنونی جنبش دانشجویی در ایران
 
“جرمی برکه” نویسنده این تحلیل معتقد است که تداوم فعالیت جنبش دانشجویی مهم‌ترین مسأله برای جریان دموکراسی خواهی در ایران است.

خبرنگار بین‌الملل «رویداد»: «جرمی برکه» مورخ آمریکایی و مؤلف ۱۲ جلد کتاب در خصوص اعتصاب، اعتراض و حرکت علیه جهانی‌سازی است که به عنوان نویسنده در پایگاه خبری Foreign Policy in Fous فعالیت می‌کند. نوشته زیر در آخرین مطالب این نویسنده در خصوص جنبش دانشجویی ایران است.

سال گذشته و در جریان درگیری دانشگاه‌ها بود که لباس‌ شخصی‌ها به خیابان ریختند و با موتورسیکلت چاقو و زنجیر و باتوم به جان دانشجویان افتادند. دولت ایران به جای تنبیه و مجازات لباس‌شخصی‌ها اعلام کرد که دانشجویان را مجازات می‌کند و حدود ۴۰۰۰ نفر از آنها را دستگیر کرد. اعتراض‌های دانشجویی پس ازآن به دلیل لغو مجوز انجام نشد و سه تن از فعالان سیاسی دستگیر شدند. فضای بسته سیاسی و نارضایتی مردم هنوز ایران را به عنوان کانون بحران در جهان مطرح می‌کند.

طبیعی است که چپ‌های اصلاح‌طلب با تظاهرات اعتراض خود را به اتوریته رژیم نشان بدهند. اما این اعتراض‌ها بافشار به سکوت گراییده است. علت آن هم این است که طرفداران صلح به بسط دموکراسی اهمیت نمی‌دهند. اگر چنین جنبش‌هایی را به حال خود گذاشت، مسیر خود را گم خواهد کرد. جنبش این چنینی به حمایت نیاز دارد.

ایران جایگاه نزاع دیرینه میان اتوکرات‌ها و جنبش‌ دموکراسی‌خواهی است.  در خلال دهه ۱۹۹۰، نسلی از جوانان به جامعه ایران وارد شدند که از اتوریته روحانیت خسته بودند و فضای بسته را نمی‌پسندیدند. همین قشر از جوانان بودند که سید محمد خاتمی را انتخاب کردند. به گزارش سازمن دیده‌بان حقوق بشر، در ایران جنگ اصلی در حال حاضر میان نهاد انتخابی و انتصابی است. بسیاری از دانشجویان ایران امید خود به جنبش اصلاحات را از دست داده‌اند. یک نظرسنجی بی‌سروصدا اما موثر که درسال ۲۰۰۲ در ایران به عمل آمد، نشان می‌دهد که درصد ناراضیان حاکیت در میان جوانان بسیار بالاست.

جنبش دانشجویی ایرن در حال راه‌هایی برای کنترل و تحدید نهاد انتصابی است تا نهادهای انتخابی بتواند کارخود را انجام دهند. این دسته از جوانان حامی دموکراسی در فضایی به سرمی‌برند که به لحاظ ژئوپولتیک کاملاً انحصاری و یک طرفه است و موقعیت ایران در منطقه بسیار خطیر است. آمریکا از همان ابتدای انقلاب مخالف حکومت روحانیون بود و با حمایت از صدام سعی کرد ایران را تحت فشار قرار دهد.  این فضای بسته به نفع کشورهایی چون فرانسه، انگلیس، آلمان و روسیه بود که وارد بازار تجارت و ارتباط با ایران شوند. به نقل از روزنامه نیویورک تایمز؛ «فرانسه عامل ثبات و برپایی جمهوری اسلامی در ایران است.»

در حال حاضر، جنبش دانشجویی ایران بدون حمایت رها شده و راه درستی در اختیار ندارد. این در حالی است که در طول ۶۰ سال گذشته، جنبش دانشجویی در همه جای دنیا اصلی‌ترین نقش را بر عهده داشته است. به نظر می‌رسد فضای افتراق سیاسی و دعوای جناحی راه خود را درمیان جنبش دانشجویی ایران پیدا کرده است.

دریک همایش دانشجویی که توسط برخی دانشجویان محافظه‌کار و تندرو در دانشگاه‌ تهران انجام شد، همه آنها اعلام کردند که ایران بهتر است هر چه زودتر از معاهده عدم گسترش سلاح‌های کشتار جمعی خارج شود. این دسته از جوانان دانشجو بدون هیچ گونه آینده‌نگری از دولت ایران خواستند تا هر چه زودتر هم از ان‌پی‌تی خارج شود و هم سریع‌تر ساخت بمب اتمی را به پایان برساند. همه این اعتراض‌ها در فضایی رقم خورد که ایران توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تحت فشار است.

از سویی دیگر جنبش دانشجویی ایران سروسامان مناسب را نیافته و مسیر صحیحی ندارد و همه اینها نشانگر این است که باید از این جنبش حمایت کرد. بحث حقوق بشر بهترین رویکرد برای گسترش دموکراسی در ایران است. باید در خواست آزادی زندانیان و فعالان سیاسی فراهم شود. باید به این نکته تأکید شود که جوانان و دانشجویان صاحب تریبون باشند و خواست‌های دموکراتیک خود را مطرح کنند. خواست جامعه بین‌المللی در جهت حمایت از جنبش دانشجویی ایران اگر به این جهت برود که حقوق بشر در جامعه رعایت شود، بهترین کمک به این جنبش است. ضمن این که سازمان ملل نیز باید وارد شده و با اعلام نقشه خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای، کمک کند تا فشار آمریکا بر ایران کم‌رنگ شود. در حال حاضر جنبش دانشجویی ایران اسلحه به دست گرفته و قلب خود را نشانه رفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *