شنبه, شهریور ۳۱

روزنامه ” شرق” و دمکراسی توده ای

در مقاله ً " دموکراسی توده ای" شرق چنین آمده است : " افلاطون و نیچه ذهنیت ضروری برای ظهور هیتلر را فراهم آوردند. روسو و مارکس استالین را ممکن ساختند و لاک حضور آرنولد شوارتز نگر را فراهم ساخت. دیکتاتوری هیتلر و استالین فرصت حیات یافت چرا که معیار، مدنیت قرار نگرفت. لاک آزادی را بالاترین ارزش مطرح کرد. چرا که تنها در بطن آزادی است که شهروندان عامی این امکان را می یابند که مزایای دموکراسی را که هستهً اصلی مدنیت است تجربه کنند. مزیت عددی که مفهوم اصلی دموکراسی است تنها در صورتی حیات می یابد که آزادی معیار غایی در جامعه باشد.

در مقاله ً " دموکراسی توده ای" شرق چنین آمده است : " افلاطون و نیچه ذهنیت ضروری برای ظهور هیتلر را فراهم آوردند. روسو و مارکس استالین را ممکن ساختند و لاک حضور آرنولد شوارتز نگر را فراهم ساخت. دیکتاتوری هیتلر و استالین فرصت حیات یافت چرا که معیار، مدنیت قرار نگرفت. لاک آزادی را بالاترین ارزش مطرح کرد. چرا که تنها در بطن آزادی است که شهروندان عامی این امکان را می یابند که مزایای دموکراسی را که هستهً اصلی مدنیت است تجربه کنند. مزیت عددی که مفهوم اصلی دموکراسی است تنها در صورتی حیات می یابد که آزادی معیار غایی در جامعه باشد.

 

 تارنگاشت عدالت

 
روزنامه "شرق" در تاریخ ۱۷ مهرماه ۸۲، خبر انتخابات برای تعیین فرماندار ایالت کالیفرنیای آمریکا را، به بهانه ای دیگر برای تبلیغ نظام سیاسی ـ اقتصادی حاکم برآمریکا تبدیل کرد. دو نوشته ً " قوی ترین فرماندار جهان" و " دموکراسی توده ای" نمونه هایی از قشریگری لیبرالی نابی است که در جنبش امروز، در کنار قشریگری انحصار طلبان ظهور کرده است.

در مقاله ً " دموکراسی توده ای" شرق چنین آمده است : " افلاطون و نیچه ذهنیت ضروری برای ظهور هیتلر را فراهم آوردند. روسو و مارکس استالین را ممکن ساختند و لاک حضور آرنولد شوارتز نگر را فراهم ساخت. دیکتاتوری هیتلر و استالین فرصت حیات یافت چرا که معیار، مدنیت قرار نگرفت. لاک آزادی را بالاترین ارزش مطرح کرد. چرا که تنها در بطن آزادی است که شهروندان عامی این امکان را می یابند که مزایای دموکراسی را که هستهً اصلی مدنیت است تجربه کنند. مزیت عددی که مفهوم اصلی دموکراسی است تنها در صورتی حیات می یابد که آزادی معیار غایی در جامعه باشد. پیروزی آرنولد تجلی آزادی در وسیع ترین شکل آن است… آنچه آمریکا را متمایز از بسیاری دیگر از دموکراسی های غربی می سازد، این واقعیت است که ضد نخبه گراترین جغرافیای غریبی است… دموکراسی توده ای که کمونیست ها در شوروی و اروپای شرقی در صدد تحقق آن بودند، بر خلاف انتظار تنها در آمریکا به آن مفهومی که آنان در نظر داشتند فرصت تحقق آن یافت… در آمریکا انقلاب هیچگاه امکان پیدا نکرده است. چرا که توده ها از این فرصت برخوردار هستند که بدون انقلاب، نخبگان را برکنار کنند و خود جایگاه آنان را تصاحب کنند… حضور آرنولد در صحنهً سیاست آمریکا تجلی منزلت توده ها در حیات دموکراسی است."

نخبه گرا ترین نظام  

اینکه محافلی  با توسل به نام افلاطون، نیچه، روسو، مارکس ولاک بخواهند، نخبه گراترین نظام سرمایه داری جهان را، یک دمکراسی توده ای معرفی کنند، یا نشانه بی اطلاعی سیاسی و یا بیانگر اهداف خاص سیاسی و اقتصادی واجتماعی آن هاست.

امریکا جامعه ایست که در آن از بالای جامعه، بیش از ۹۰ در صد از سرمایه و ۵۰ در صد از ثروت کشور را در اختیار دارد. پنجاه در صد از بخش های پائینی جامعه تقریبا هیچ سرمایه ای بجز نیروی کار خود ندارد و باید برای گذران زندگی از ۱۵ سالگی ( بطور نیمه وقت یا تمام وقت ) تا ۷۵ سالگی کار کند.

آمریکا کشوری است که در آن ۱۰ در صد بالای جامعه، صاحب بیش از ۹۰ در صد از سهام و اوراق قرضه بوده و ۲۵ درصد مردم آن زیر خط فقر زندگی می کنند. در آمریکا بالغ بر ۴۰ میلیون نفر از مردم، فاقد ابتدایی ترین و ضروری ترین بیمه های بهداشتی و درمانی اند.

نظام سیاسی انتخاباتی آمریکا بشکلی است که در آن جورج بوش و شرکاء، با رای یک اقلیت کمتر از ۲۴ درصد مردم، به کاخ سفید راه می یابند. در آمریکا ۵۰ در صد پائین جامعه، به دلایل مختلف، اصولا یا امکان عملی شرکت در انتخابات را پیدا نمی کند و یا به دلایل سرخوردگی سیاسی، اصولا درانتخابات شرکت نمی کند.

آمریکا کشوری است که برای شرکت در انتخابات، فرد باید چندین ماه و یا هفته ( بسته به نوع انتخابات و منطقه) قبل از آن، قصد و نیت خود را برای شرکت در انتخابات بطور رسمی اعلام و ثبت کند.آمریکا تنها کشور پیشرفته سرمایه داری و معدود ترین کشورهای جهان است که طبقه حاکم آن، بخاطر جلوگیری از شرکت گسترده مردم در انتخابات، حتی روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را هم، تعطیل رسمی اعلام نکرده است.

آمریکا کشوری است که در آن، در حال حاضر ۲ میلیون نفر، یعنی ۷۰۰ نفر از هر یک صد هزار نفر جمعیت آن، درزندان ها بسر می برند. جرائم و تخلفات مربوط به مالکیت و قوانین اجتماعی حاکم بر آن، دلیل اصلی به زندان افتادن اکثریت این ۲ میلیون نفر است. بر اساس گزارش "دفتر آمار وزارت دادگستری" آمریکا، در سال ۱۹۹۵، ۶/۱ میلیون نفر در زندان های آن کشور زندانی بوده، بالغ بر ۳ میلیون نفر زندانی آزاد مشروط و بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر زندانی عفو شده، در آمریکا وجود  داشت ( سان فرانسیسکو کرانیکل، ژوئیه ۱۹۹۶). در آن سال، مجموعاً افزون بر ۳/۵ میلیون نفر تحت نظارت سازمان زندان های آمریکا قرار داشتند. این تعداد در حال حاضر به بیش از ۶ میلیون نفر بالغ گشته است. اگر این تعداد زندانی، با رقم ۱۹۷۶،  21 ـ ۲۲ زندانی در سال ۱۹۳۹ یعنی در پایان دوران تصفیه بزرگ دوران استالین در اتحاد شووری مقایسه شود، تصویر روشن تری از "کولاک های" آمریکایی در مقایسه با "کولاک" استالینی بدست خواهد آمد.

ماهیت نخبه گرای نظام سیاسی و اقتصادی حاکم بر آمریکا را در همهً جوانب حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن بروشنی می توان دید. بی اطلاعی از این حقایق از جانب "شرق" و بد تر از آن وارونه جلوه دادن آن ها، جای سؤال و تأمل بسیار دارد.

حقایقی پیرامون انتخابات کالیفرنیا

هدف قانونگذار از گنجاندن مکانیسم " فراخواندن" یا "القای مسئولیت" … سیاستمداران، مقامات منتخب، در قوانین فدرال و ایالتی آمریکا، با مقابله با خود سری ها و قانون شکنی های محرز و آشکار مقامات منتخب و با بی توجهی فاحش آن ها به خواست های رای دهندگان بوده است.

اما محافظه کاران ماورای راست، توانستند برای اولین بار در هشتاد و دو سال گذشته، با سوء استفاده از نارضایتی عمومی از نظر وضع بد اقتصادی و اجتماعی، در کالیفرنیا این قانون را به ضد خود تبدیل کنند. حدود دو میلیون دلار هزینه اولیه جمع آوری امضاء های لازم برای بکار انداختن این مکانیسم را یکی از تجار و سیاستمداران نزدیک به جورج بوش تأمین کرد. البته خود این فرد، بعلت شناخت کاملی که اکثریت مردم کالیفرنیا از او دارند، در مراحل اول انتخابات ویژه مجبور به کناره گیری و پس گرفتن نامزدی خود در انتخابات شد.

جهت آشنایی با برخی حقایق پیرامون انتخابات اخیر کالیفرنیا، در زیر بخش هایی از مقاله ای که به این مناسبت در نشریه جهان هفتگی مردم، ارگان حزب کمونیست ایالات متحده ۱۱ اکتبر ۲۰۰۳  منتشر شده، آورده می شود:

"کالیفرنیایی های سرخورده و ناراضی، در روز ۱۷ اکتبر، به فراخواندن گری دیویس، فرماندار دمکرات رای داده وآرنولد شوارتزنگر جمهوری خواه را، بجای او نشاندند. شوارتزنگر نزدیک به ۲۳ میلیون دلار که عمدتا کمک تجار بزرگ و شامل ۳/ ۱۰ میلیون دلار از ثروت شخصی خود او بود را علیرغم وعدهً  ریاکارانه مبنی بر اینکه او از "منافع ویژه" پول نخواهد گرفت، خرج کرد.

اداره کنندگان شوارتزنگر، مواضع راست او را پنهان کرده و مبارزاتی انتخاباتی او رابه یک نمایش افراطی یک فرد معروف تبدیل کردند. شوارتزنگر، خود با حمایت پوپولیستی از حق مادران برای سقط جنین و نظارت بر فروش اسلحه به شهروندان، ژست "میانه رو" و "غیر خودی" بخود گرفت.

ارتباط بوش ـ شوارتزنگر

جسی جکسون (رهبر ائتلاف رنگین کمان) در یک راهپیمایی در شب برگزاری انتخابات، اخطار کرد، که شوارتزنگر "یک گرگ در لباس میش" است. شوارتزنگر و تیم او با تبلیغ یک تصویر میانه رو از او سعی کردند روابط سیاسی بسیار نزدیک بوش ـ شوارتزنگر را پنهان کنند. جودی گوف، مسئول شورای مرکزی کار در آلامدا گفت: "جناح راست افراطی، حزب جمهوری خواه مشتی دروغ و سردرگمی هم درباره حرکت برای فراخواندن دیویس و هم درباره برنامه واقعی شوارتزنگر، پراکنده است." موضوع اصلی مبارزه انتخاباتی شوارتز نگر این بود، که کالیفرنیا "جوی غیر دوستانه نسبت به تجارت" دارد و برای بازگرداندن تجارت به ایالت باید مالیات بر بانک ها و شرکت های بزرگ و دستمزد ها و دیگر مزایای کارگران و کارکنان را کاهش داد ومقررات نظارتی را از میان برداشت.

اقتصاد

بنا بر یک نظرسنجی سی. ان. ان در حوزه های اخذ رأی، بحران اقتصادی موضوع عمده و اساسی بود و ۸۳ درصد از شرکت کنندگاه دراین نظر سنجی اوضاع اقتصادی را "نه چندان خوب" یا "بد" توصیف کردند. هوارد دین، یکی از چندین نامزد حزب دمکرات برای انتخابات ریاست جمهوری که برای کمک به مخالفت با"فراخواندن" به کالیفرنیا رفته بود گفت: "این انتخابات بیانگر نارضایتی و سرخوردگی افراد بسیاری است که احساس می کنند، اوضاع چندان مناسب نیست. در سراسر آمریکا، معافیت های مالیاتی جورج بوش به ثروتمندان، موجب کاهش بودجه ایالات، کاهش خدمات، و افزایش مالیات بر دارائی در مناطق مختلف شده است. امشب رأی دهندگان نارضایتی خود را نسبت به مسیری که کشور در آن قرار دارد را متوجه یک فرماندار کردند. نوامبر آینده خشم عمومی ممکن است کاخ  سفید را هدف قرار دهد."

اتحادیه های کارگری، اقلیت های نژادی، جنبش زنان و گروه های هوادار محیط زیست علیه شوارتز نگر سرسختانه فعالیت کردند. ده ها راه پیمایی در سراسر ایالت برگزار شد و میلیون ها اعلامیه، نامه و پیام الکترونیکی ارسال شد.

شوارتزنگر کمی بیشتر از ۵۰ در صد آرا را بدست آورد. در دقایق آخر مبارزات انتخاباتی لوس آنجلس تایمز گزارش داد که ۱۵ زن، شوارتزنگر را به آزار جنسی متهم کردند. در همانروز نیویورک تایمز گزارش داد که شواتزنگر در گذشته اعتراف کرده بود که او آدلف هیتلر را تحسین می کرده است.

دیویس، فرماندار شکست خورده، طی هفت هفته مبارزات انتخاباتی، یک سری لایحه از آن جمله قانون بدعت گذاری که کارفرماها را ملزم می کند که از آغاز سال ۲۰۰۶ برای کارگران خود خدمات درمانی تأمین کرده و یا به صندوق خدمات درمانی  ایالت پرداخت کنند، را امضاء کرد. این قانون یک میلیون کارگر را تحت پوشش درمانی قرار خواهد داد. دیویس همچنین با امضاء لایحهً دیگری، به مهاجران غیرقانونی حق بدست آوردن گواهینامه رانندگی را اعطا کرد. شوارتزنگر قول داده است که قانون اخیر را لغو کند. او ممکن است برخورد مشابهی هم نسبت به قانون بیمه درمانی به این بهانه که برای تجارت"غیر دوستانه" است، در پیش گیرد".

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *